وقتی دو ابرقدرت با یکدیگر وارد جنگ می شوند ، نمی توان پیشبینی کرد کدام نقطه از جهان به میدان نبردشان تبدیل خواهد شد . میدان های جنگ بین ارتش های فرانسه و بریتانیا در طول قرن هجدهم از هند تا کانادا پراکنده بود و عملاً یک جنگ جهانی محسوب می گردید . جنگی که بین آمریکا و اسپانیا در سال 1898 رخ داد هم چنین مقیاس عظیمی داشت .

.
تصویر
{نقشه کلی جنگ آمریکا و اسپانیا}
.
کاشفان و استعمارگران اسپانیایی اولین اروپایی هایی بودند که در سال های آخر قرن پانزدهم پا به قاره آمریکا گذاشته و با نابودی حکومت ها و تمدن های این قاره بر بیشتر نواحی آن مسلط شدند . اسپانیایی ها فقط جنگل های انبوه و پرباران آمازون را به پرتغالی ها دادند و دشت های وسیع و کوهستان های خشک نیمه شمالی قاره را هم بی حاصل یافتند تا بعدها توسط انگلیسی ها و فرانسوی ها اشغال شود ، جایی که در اواخر قرن هجدهم کشور آمریکا تاسیس شد .

دولتمردان آمریکا از بدو تاسیس کشورشان ، به دنبال تسلط بر کل قاره بودند ، اما خسارات سنگینی که در جنگ با بریتانیا (1812 تا 1815) بر سر کانادا متحمل گردیدند ، باعث گردید تا این هدف را با لایه ایی فریبنده از حمایت از جنبش های استقلال طلبانه قاره آمریکا (در قالب دکترین مونرو ، منتشر شده در سال 1823) پنهان نمایند و از آن پس شعارشان برای مداخله در امور کشورهای قاره آمریکا ، دفاع از منافع مردم این قاره و جلوگیری از تسلط دوباره استعمارگران اروپایی (بخصوص اسپانیا) بر آنها باشد .

اسپانیایی ها در اوایل قرن نوزدهم به علت وقوع جنگ های دوره ناپلئون بشدت ضعیف شده بودند و بیشتر مستعمراتشان در قاره آمریکا را از دست دادند اما توانستند برخی مناطق مثل کوبا و پورتوریکو را حفظ و جنبش های استقلال طلبانه را بشدت سرکوب نمایند .

.
تصویر
{ماریا کریستینا آستوریاس ملکه وقت اسپانیا}
.

تصویر
{ویلیام مک کینلی رئیس جمهور وقت آمریکا}
.
اما در سال 1895 جنبش استقلال طلبانه جدیدی در کوبا آغاز شد که از همیشه شدیدتر و دامنه دارتر بود ، واکنش اسپانیا به این جنبش هم بسیار شدید و خونین بود و صدها هزار نفر از مردم جزیره یا به قتل رسیدند و یا به اتهام همکاری با استقلال طلبان به اردوگاه های زندان مانند فرستاده شدند که هزاران نفرشان بر اثر گرسنگی و بیماری از بین رفتند .

.
تصویر

تصویر
{روزنامه های آمریکایی با چنین طرح هایی دولت را تشویق به جنگ می کردند}
.

تصویر
{در اسپانیا هم با این قبیل طرح ها به دخالت آمریکا واکنش نشان داده می شد}
.
در آمریکا روزنامه ها روز به روز بیشتر و بیشتر به پوشش وقایع کوبا می پرداختند و دولت آمریکا خواهان پایان کشتار غیرنظامیان در این سرزمین شده بود اما در مقابل اسپانیایی ها می گفتند حمایت آمریکا از استقلال طلبان فقط بهانه ایی است برای تسلط آنها بر این جزیره حاصلخیز و منابع طبیعی سرشارش .

.

تصویر
{رزمناو یو.اس.اس مین چند روز بعد از انفجار}
.
در این شرایط که روابط سیاسی بین واشنگتن و مادرید روز به روز تیره تر می شد ، فقط یک جرقه کافی بود تا آتش جنگ بین دو ابرقدرت را شعله ور سازد . و این این جرقه در شب 15 فوریه 1898 زده شد ؛ رزمناو پر ابهت یو.اس.اس مین نیروی دریایی آمریکا ظاهراً با هدف تخلیه آمریکایی های مقیم هاوانا در این بندر پهلو گرفته بود که به شکل مشکوکی منفجر شد و 266 نفر از سرنشینان آن جان خود را از دست دادند . هرچند هیچ مدرکی از دخالت اسپانیایی ها در این انفجار وجود نداشت ، اما رسانه ها در آمریکا شروع به تحریک مردم و دولت کردند تا بالاخره در 21 آوریل دولت آمریکا به اسپانیا اعلام جنگ داد .

اما خیلی زود مشخص شد حمایت از استقلال طلبان کوبا و انفجار رزمناو مین فقط بهانه برای شروع جنگ بوده و آمریکایی ها از مدتها پیش برای تسلط بر مستعمرات اسپانیا نقشه کشیده بودند .

.
تصویر
{ناوگان اسپانیا در راه جنگ با آمریکا ؛ بسیاری از آنها باز نخواهند گشت!}
.
ناوگان های دریایی آمریکا در سرتاسر اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام به سمت اهداف از پیش تعیین شده به حرکت در آمدند و ظرف چند هفته پس از اعلام جنگ در کوبا ، پورتوریکو و فیلیپین با اسپانیایی ها درگیر شدند ، و بعلاوه هر کشتی اسپانیایی که در سر راهشان قرار می گرفت بی رحمانه غرق می شد . اسپانیایی ها خیلی زود تسلیم شدند و قرارداد آتش بس در 13 آگوست بین طرفین به امضا رسید (سفیر فرانسه در واشنگتن به نمایندگی از اسپانیا امضا کننده آتش بس بود)  . بعد از آن ، اسپانیا بجز چند تکه کوچک در غرب و شمال غرب قاره آفریقا ، دیگر هیچ مستعمره ایی در دنیا نداشت و در عوض آمریکا به یک غول استعماری تبدیل شده بود .

.
تصویر
{تئودور روزولت که بعد از مک کینلی رئیس جمهور آمریکا شد شخصیتی بشدت ماجراجو و
نژادپرست داشت و همیشه به حضورش در جنگ کوبا افتخار می کرد}
.
اما جنگ چطور پیش رفت؟ در کوبا ضمن محاصره دریایی کامل جزیره توسط آمریکا ، نیروهای آمریکایی در جنوب شرقی جزیره به بندر سانتیاگو که مهمترین بندر کوبا بود حمله کردند زیرا جغرافیای جنگلی و کوهستانی نیمه شرقی جزیره به استقلال طلبان پناهگاه های امنی داده بود و ارتش آمریکا در آنجا می توانست از حمایت آنها برخوردار شود . فرماندهی نیروهای آمریکایی در این عملیات بر عهده تئودور روزولت (معاون فرمانده کل نیروی دریایی آمریکا) بود که چند سال بعد رئیس جمهور شد .

.
تصویر
{طرحی خیالی از جنگ بین سربازان آمریکا و اسپانیا در کوبا}
.

تصویر
{یک کشتی اسپانیایی غرق شده در دهانه خلیج سانتیاگو کوبا}
.
سربازان آمریکایی که عمدتاً از نیروهای داوطلب بودند روز 22 ژوئن در نزدیکی سانتیاگو پا به ساحل گذاشتند و خیلی زود معلوم شد کار سختی در پیش خواهند داشت زیرا آنها به سبک جنگ های قدیمی به صورت خطی دست به حمله می زدند اما سربازان اسپانایی از چریک های استقلال طلب آموخته بودند که در پناه سنگرها و پوشش های طبیعی بمانند و از آنجا به سمت هدف شلیک کنند . اما در نهایت آمریکایی ها به لطف تفنگ های بهترشان در سوم جولای سانتیاگو را فتح کردند . و بعد خودشان به دام افتادند! سانتیاگو از همه طرف توسط اسپانیایی ها محاصره شد و در دریا هم ناوهای آمریکایی بشدت با ناوهای اسپانیایی درگیر بودند . این درگیری ها و غرق چند کشتی در دهانه خلیج باعث بسته شدن مسیر کشتی ها به داخل بندر شده بود .

.
تصویر
{سربازان آمریکایی در سانتیاگو پیروزی بر اسپانیا را جشن گرفته اند}
.
آمریکایی ها چند بار سعی کردند با پیاده کردن نیروهای جدید در ساحل محاصره را بشکنند اما هر بار شکست می خوردند . کم کم نیروهای آمریکایی شروع به تخلیه سانتیاگو و عقب نشینی کردند اما قبل از آنکه بطور کامل از بندر خارج شوند اسپانیا تسلیم شد و اعلام شکست کرد! زیرا در مناطق دیگر مغلوب شده بود .

.
تصویر
{نبرد ناوهای آمریکا و اسپانیا در برابر بندر سن خوان پورتوریکو}
.

تصویر
{سربازان آمریکایی در پورتوریکو}
.
پورتوریکو دیگر مستعمره اسپانیا در دریای کارائیب بود . از روز 12 می یک ناوگان از نیروی دریایی آمریکا بندر سن خوان مرکز این جزیره را به محاصره در آورد و زیر آتش گرفت و تلاش های کشتی های اسپانیایی برای شکستن محاصره به جایی نرسید . نیروهای پیاده از 25 جولای شروع به پیشروی کردند اما با مقاومت شدید اسپانیایی ها در کوهستان مرکز جزیره مواجه شدند و اگر اعلام آتش بس نبود آنها هم در آستانه عقب نشینی قرار داشتند!

.
تصویر
{نابودی سریع ناوگان اسپانیا در مانیل}
.
اوضاع در شرق دور برای آمریکایی ها بهتر بود! در فیلیپین هم یک نیروی استقلال طلب قوی با اسپانیایی ها می جنگید و حتی بخش هایی از جنوب جزیره اصلی را هم در تصرف داشت . ناوگان آمریکا که در هنگ کنگ مستقر شده بود به محض دریافت پیام اعلام جنگ به راه افتاد و در اول می با ورود به خلیج مانیل به سرعت ناوگان اسپانیایی را در هم کوبید و بندر را در محاصره قرار داد . پشت سر ناوگان آمریکا ، ناوگان های انگلیس ، فرانسه ، ژاپن و آلمان هم از راه رسیدند . هرچند آنها با اسپانیایی ها نمی جنگیدند اما شرایط را برای محاصره شدگان سخت تر کردند و حکم لاشخورهایی را داشتند که می خواستند تا آخر نبرد به انتظار نشسته و بعد فیلیپین را برای خود تصاحب کنند ، آلمانی ها بیشتر آمریکایی ها را به وحشت می انداختند بخصوص که روابط نزدیکی هم با استقلال طلبان داشتند و بعد از پایان جنگ بسیاری از رهبران استقلال طلب که سلطه آمریکا را نمی خواستند راهی آلمان شدند .

.
تصویر
{امیلیو آگونالدو رهبر استقلال طلبان فیلیپین که به خود عنوان فیلد مارشالی داده بود!}
.
البته آمریکایی ها هم برگ برنده خودشان را داشتند و یکی از رهبران مشهور فیلیپین را از هنگ کنگ با خودشان آورده بودند . امیلیو آگونالدو توانست نیروهای استقلال طلب را به سمت مانیل هدایت کرده و شهر را در سمت خشکی هم در محاصره بگیرد و همزمان استقلال فیلیپین را هم اعلام کرد ، اما وقتی روز 13 آگوست اسپانیایی ها شهر را به آمریکایی ها تسلیم کردند و فرمانده آمریکایی اجازه ورود ارتش استقلال طلب به مانیل را نداد ، فیلیپینی ها فهمیدند که چه کلاه گشادی بر سرشان رفته است . طی سال های بعدی جنگ بین استقلال طلبان فیلیپینی و ارتش آمریکا با شدت حتی بیشتری نسبت به زمان حضور اسپانیایی ها ادامه یافت تا اینکه به کلی سرکوب شدند و رویای استقلال فیلیپین تا سال 1946 محقق نشد .

نقطه دیگری که به اشغال آمریکایی ها درآمد جزیره گوآم بود . البته گوآم بطور کاملاً مسالمت آمیز تسلیم آمریکایی ها شد . این جزیره کوچک فاقد تلگراف بود و مقامات اسپانیایی جزیره از آغاز جنگ خبر نداشتند بنابراین زمانی که در 20 ژوئن یک ناوگان کوچک آمریکایی سر راهش از آمریکا به فیلیپین وارد آب های جزیره شد و چند تیر اخطار شلیک کرد اسپانیایی ها بدون مقاومت تسلیم شدند و 54 سرباز به اسارت گرفته شدند . فرمانده ناوگان یک شهروند آمریکایی ساکن گوآم را مامور رسیدگی به امور جزیره کرد و بدون گذاشتن حتی یک سرباز ، به سمت فیلیپین به راه افتاد .

.
تصویر
{پایگاه نظامی آمریکا در خلیج گوآنتانامو کوبا}
.

تصویر
{امضا قرارداد آتش بس توسط رئیس جمهور آمریکا در حضور سفیر فرانسه به عنوان نماینده دولت اسپانیا}
.
کوبا تا سال 1903 در اشغال آمریکا بود و بعد از رسیدن به استقلال هم تا زمان انقلاب کاسترو ، عملاً تحت الحمایه آمریکا محسوب می شد ، ضمن اینکه بندر نظامی خلیج گوآنتانامو (در نزدیکی سانتیاگو) پس از اشغال در سال 1898 ، همچنان در تصرف ارتش آمریکاست و طی دو دهه اخیر هم تبدیل به زندانی برای نگهداری متهمان به دست داشتن در اقدامات تروریستی (آن هم بدون محاکمه) شده است .

پورتوریکو همچنان در اشغال آمریکاست . با وجود داشتن دولت محلی و استقلال داخلی نسبی ، تاکنون نه با الحاق این جزیره به خاک آمریکا موافقت شده و نه تلاش ها برای استقلال آن نتیجه بخش بوده . اکثریت مردم جزیره در فقر مطلق به سر می برند و تخمین زده می شود 2 تا 3 ملیون پورتوریکویی برای بدست آوردن شغل و زندگی بهتر به آمریکا مهاجرت کرده اند . گوآم هم سرنوشتی مشابه پورتوریکو داشته با این تفاوت که ساکنان این جزیره شهروند آمریکا و دارای پاسپورت آمریکایی هستند .

.
تصویر
{ملکه لیلی اوکالانی آخرین فرمانروای پادشاهی هاوایی}
.

تصویر
{شورای به اصطلاح جمهوری هاوایی که رای به الحاق به آمریکا داد}
.
اما جنگ با اسپانیا یک منفعت بزرگ دیگر هم برای آمریکایی ها داشت و آن تسلط بر جزایر هاوایی بود! توضیح آنکه بومیان جزایر هاوایی خیلی زودتر از ساکنان دیگر جزایر اقیانوس آرام توانستند به راز و رمزهای سیاست استعمارگران پی ببرند و قبل از آنکه طعمه آنها شوند در سال 1795 یک پادشاهی مستقل با سبک و سیاق اروپایی را تشکیل دهند! این پادشاهی تا سال 1893 ادامه یافت تا اینکه در این سال گروهی از سفیدپوستان مقیم جزایر هاوایی با همدستی آشکار نظامیان آمریکایی علیه ملکه لیلی اوکالانی دست به کودتا زده و اعلام جمهوری نمودند . یک سال بعد جمهوری جدید با برگزاری یک انتخابات نمایشی اعلام کرد مردم هاوایی خواهان الحاق به آمریکا هستند ، اما دولت آمریکا با این درخواست موافقت نکرد چون ظاهراً از واکنش برخی کشورهای اروپایی از جمله اسپانیا نگران بود . بالاخره در بحبوحه جنگ با اسپانیا ، آمریکا هاوایی را اشغال کرد هرچند تا سال 1954 طول کشید که جزایر هاوایی رسماً به عنوان بخشی از خاک آمریکا و به عنوان یک ایالت شناخته شود . هنوز هم بسیاری از بومیان جزایر هاوایی رویای دوران پادشاهی را در سر دارند و معتقدند آمریکایی ها سرشان کلاه گذاشته اند!