هرچند امروزه ایالات متحده بعنوان تنها کشور استفاده کننده از جنگنده های نسل پنجم شناخته می شود اما بررسی پروژه های موجود در دیگر کشورها برای ساخت چنین جنگنده هایی نیز خالی از لطف نیست، در این مبحث به تدریج با پروژه های موجود در کشورهای مختلف آشنا می شویم، امید است با یاری دیگر دوستان حاصل مطلبی جامع در مورد جنگنده های نسل پنجم و پروژه های مربوطه در جهان گردد. BAE Systems Replica پروژه رپلیکا از همان ابتدا پروژه ای سری بود، این پروژه در اواسط دهه نود شروع شد و در سال 1999 یک مدل از آن در اندازه واقعی به نمایش گذاشته شده بود، هرچند هویت این پروژه نامعلوم بود و بسیاری احتمال می دادند رپلیکا یک برنامه عملیاتی تمام عیار باشد اما بنا به اطلاعات منتشر شده رپلیکا در ابتدا یک طرح مطالعاتی در زمینه تکنولوژی های رادارگریزی بوده که بعد ها بمنظور انجام آزمایشات بیشتر مدلی از آن در اندازه واقعی نیز ساخته شده است. با این وجود بعضی بر این عقیده هستند که طرح رپلیکا ادامه دارد و احتمالا در آینده شاهد جنگنده ای بر پایه رپلیکای کنونی خواهیم بود. گذشته از این باید رپلیکا را یک طرح فوق العاده در زمینه بکارگیری تکنولوژی های رادارگریزی به شمار آورد. Air Defense Agency – Hindustan Aeronautics Limited MCA پروژه هندی MCA پروژه ای است که بعنوان تکمیل کننده پروژه جنگنده سبک یا همان LCA (Light Combat Aircraft) شناخته می شود، MCA که به معنی Medium Combat Aircraft یا همان هواپیمای جنگنده متوسط است پروژه ای است برای ساخت یک جنگنده نسل پنجم با وزنی بین 16 تا 18 تن با ویژگی هایی نظیر پرواز مافوق صوت بدون نیاز به پس سوز (Supercruise)، توانایی مخفی شدن از دید رادارهای دشمن (با توجه به حذف سکان عمودی و استفاده از مواد جاذب امواج رادار بازتابش راداری بطور قابل ملاحظه ای کاهش یافته)، حد اکثر سرعت 1.8 ماخ، حد اکثر سقف پروازی برابر 15 کیلومتر، توانایی تحمل فشاری بین 3- تا 9+ جی، توانایی نشست و برخواست از باند های کوتاه و... . با توجه به اینکه این پروژه نسبت به LCA به مراتب پیچیده تر بود هندوستان از ابتدا تصمیم داشت این پروژه را با همکاری کشورهایی با دانش فنی بیشتر به انجام برساند، در سال 2005 روسیه به هندوستان پیشنهاد داد تا در طرح PAK-FA با روسیه همکاری کند، اما هندوستان به این دلیل که از ابتدا در پروژه حضور نداشته این پیشنهاد را نپذیرفت، در آگوست 2006 وزیر دفاع هندوستان در پارلمان اعلام کرد با توجه به تجربیات بدست آمده از پروژه LCA در حال کار برروی طرح MCA هستیم، اما سر انجام در ژانویه 2007 مشخص شد که هندوستان و روسیه بر سر طرح مشترک ( احتمالا T-50 شرکت سوخوی) به توافق رسیده اند، حقیقت این بود که نه هندوستان توانایی فنی تکمیل پروژه MCA را داشت و نه روسیه از بودجه کافی برای تکمیل برنامه جنگنده نسل پنجم برخوردار بود، با این وجود پروژه MCA نیز لغو نشده و هندوستان به احتمال زیاد قصد دارد پس از پروژه T-50 از دانش فنی بدست آمده برای تکمیل این پروژه یاری گیرد. Mitsubishi ATD-X (Shinnshinn) در دهه هشتاد ژاپن تصمیم به اجرای پروژه ای جاه طلبانه تحت عنوان FS-X گرفت، اجرای این پروژه بر عهده Mitsubishi Heavy Industries بود اما بخاطر اینکه ژاپن توانایی لازم برای تکمیل پروژه را نداشت جنرال داینامیکس را بعنوان پیمانکار خارجی برگزید، هرچند در سال 1988 دولت با اجرای پروژه موافقت کرد اما سر انجام تحت فشار ایالات متحده پروژه لغو شد و طرح Mitsubishi F-2 که مشتقی از F-16 آمریکایی بحساب می آمد جایگزین آن شد و سر انجام نیز Mitsubishi F-2 در سال 2001 وارد خدمت نیروی دفاع هوایی ژاپن شد، اما Mitsubishi علاقه مند بود پروژه ای را این بار برای آزمایش توانایی های خود در زمینه تولید جنگنده های نسل پنجم به انجام برساند، با این وجود از آنجا که علاقه مند نبود تجربه FS-X دوباره تکرار شود از ابتدا تصمیم گرفت پروژه را صرفا در ابعاد آزمایشی به اجرا در آورد. این پروژه ATD-X مخفف Advanced Technology Demonstrator-X به معنای اثبات کننده تکنولوژی پیشرفته نامیده شد و پرواز آن نیز برای سال 2014 پیش بینی شد، در سال 2005 پیش نمونه این جنگنده برای انجام آزمایشات بازتابش راداری در فرانسه آماده شد و پس از انجام آزمایشات در سال 2006 به نمایش در آمد. قرار است موتورهای این جنگنده که تحت پروژه تحقیقاتی XF-7 در حال توسعه هستند اولین تست های زمینی خود را در سال 2007 به انجام برسانند. کارشناسان احتمال می دهند که ژاپن در صورت موفقیت پروژه در واکنش به عدم موافقت ایالات متحده برای فروش F/A-22، ATD-X را بعنوان یک پروژه عملیاتی ادامه داده و آن را وارد خدمت کند. در پروژه ATD-X سعی شده تا ویژگی های مثبت جنگنده های زیر در طرح منظور شوند: سوخو-27 بخاطر شکل کاناپی که میدان دید گسترده ای به خلبان می دهد اف-15 بخاطر دماغه بزرگ که توانایی حمل رادارهای بزرگ را دارد اف-22 بخاطر شکل ورودی های هوا و شکل کلی بدنه که مانور پذیری مناسبی دارد اف-35 بخاطر شکل بالها که ثبات بیشتری به جنگنده داده و در سرعت صوت و سرعت های فراصوت امکان مانور بیشتری به جنگنده می دهند اف-18 بخاطر سکان عمودی V شکل که مانورپذیری بیشتری به جنگنده می دهد (هرچند اف-22 نیز دارای سکان عمودی V شکل است ولی متخصصین ژاپنی طرح سکان عمودی اف-18 که فاصله کمتری دارند و باریکتر اند را برگزیده اند) همچنین ATD-X دارای موتورهایی با قابلیت تغییر بردار رانش سه بعدی می باشد اما در آزمایشات مشخص شده که قسمت متحرک خروجی موتورها تاثیر منفی در ویژگی رادارگریزی داشته و باید بگونه ای پوشیده شود. Messerschmitt-Bölkow-Blohm (MBB) Lampyridae (Firefly) پروژه Lampyridae به معنای کرم شب تاب به آلمان غربی و دهه هشتاد مربوط می شود، این پروژه بین سالهای 1981 تا 1987 توسط MBB و به سفارش نیروی هوایی آلمان غربی با مدیریت دکتر گرهارد لوبرت در حال انجام بود، Lampyridae از همان روش بکار رفته در اف-117 نایت هاوک یعنی بکارگیری سطوح فاقد انحنا در بدنه برای مخفی شدن از دید رادار ها استفاده می کرد اما بنا به اظهار نظر مدیر سابق پروژه بازتابش راداری آن احتمالا بهتر از اف-117 بود چرا که در طراحی آن از سطوح کمتری استفاده شده بود. آزمایشات تونل باد در سال 1985 برروی یک نمونه 1:20 برای پروازهای ترانسونیک و یک نمونه 5/1:3 برای پروازهای با سرعت کم شروع شد و همچنین آزمایشات تونل باد برروی یک نمونه سه چهارم سرنشین دار (به طول 12 متر و فاصله بال 6 متر) نیز انجام شد که در سال 1987 به پایان رسید، در آزمایشات برروی نمونه سرنشین دار حد اکثر سرعت 220 کیلومتر بود که مشخص شد در این سرعت هواپیما دچار لرزش های ناچیزی در تمامی زوایا می گردد. متخصصین آلمانی یک سیستم کامپیوتری بمنظور محاسبه بازتابش راداری جنگنده نیز طراحی کرده بودند که ضمن محاسبه بازتابش راداری مدلی از Lampyridae که در اندازه واقعی ساخته شده بود (بطول 16 متر و فاصله بال 8 متر) امکان محاسبه بازتابش راداری دیگر جنگنده ها از طریق اطلاعات موجود را نیز داشت، لازم به ذکر مقایسه بازتابش راداری اف-117 با Lampyridae نیز از همین طریق انجام شد، هرچند که نمی توان گفت نتایج مقایسه کاملا صحیح هستند. Korea Aircraft Industries KFX یکی از جالب ترین پروژه هایی که در آسیا در حال پیگیری است پروژه KFX می باشد، این پروژه که انجام آن بر عهده صنایع هواپیمایی کره (بعنوان بخشی از آژانس توسعه دفاعی) می باشد، پروژه ای است برای ساخت یک جنگنده نسل پنجم با ویژگی های نزدیک به اف-35 آمریکایی بمنظور جایگزینی با جنگنده F-4 Phantom. در حال حاضر دو طرح برای این پروژه وجود دارد که در دست بررسی می باشند، اولین طرح که KFX-101 نام گرفته جنگنده ای است دو موتوره و شبیه به اف-22 آمریکایی، طرح دوم که KFX-201 نام دارد طرحی است مشابه KFX-101 با بال های ذوزنقه ای با این تفاوت که سکان های افقی در این طرح حذف شده اند، بالها به دم نزدیکتر شده اند و در نزدیکی ورودی های هوا سطوح کنترلی پیشین (کانارد) قرار گرفته اند. بنابر نیاز نیروی هوایی جنگنده به موتورهایی با کششی بین بیست تا بیست و چهار هزار پوند نیازمند است، در حال حاضر گزینه هایی که پیش روی صنایع هواپیمایی کره قرار دارند موتورهای F414، EJ 200 و Snecma M88 می باشند، جنگنده مورد نظر نیروی هوایی باید توانایی حمل انواع مختلف تسلیحات هوا به هوای کوتاه برد نظیر AIM-9X و میانبرد نظیر AIM-120 را داشته و بتواند مهمات هوا به سطح نظیر بمب های هدایت شوند و موشک های هوا به سطح را حمل کرده و مورد استفاده قرار دهد. ورود به خدمت جنگنده برای سال 2020 پیش بینی شده که در این صورت جنگنده می بایست به مدت 30 سال یعنی تا سال 2050 در خدمت باقی بماند. Shenyang – Chengdu J-XX امروزه چین بخاطر پیشرفت های سریع اقتصادی و نظامی خود از کشورهایی شناخته می شود که بیشتر از دیگر کشورهای آسیایی پتانسیل لازم برای توسعه جنگنده نسل پنجم و ورود به خدمت آن را دارد، این امر از اخبار منتشر شده در مورد طرح های در حال اجرا برای جنگنده های نسل پنجم در چین بوضوح مشخص است، دو شرکت اصلی سازنده هواپیماهای جنگنده در چین یعنی شنیانگ و چنگدو طرح های جی 12 و جی 13 را ارائه داده اند و این امکان وجود دارد که طرح جی 14 بعنوان پروژه ای مشترک برپایه دو طرح فوق بین دو شرکت چنگدو و شنیانگ و دیگر شرکت های هواپیمایی چین نظیر خیان، گویژو و... به اجرا در آید. در حال حاضر اطلاعات زیادی از پروژه های ارائه شده در چین وجود ندارد اما آنچه که مشخص است این است که چینی ها قصد دارند تا با تکیه بر توانایی های داخلی و کسب تکنولوژی های لازم از تامین کنندگان نظامی قدیمی خود یعنی اسرائیل و روسیه و حتی کسب برخی از تکنولوژی ها از اروپا در یکی دو دهه آینده اولین جنگنده نسل پنجم خود را به پرواز در آورند. هرچند اولین پرواز جنگنده نسل پنجم چینی برای سالهای 2015 تا 2020 پیش بینی شده بود اما با وجود مشکلات فنی در بعضی زمینه ها این امکان وجود دارد که این پرواز با تاخیر همراه باشد، اما همه موارد از عزم چین برای تولید جنگنده نسل پنجم حکایت دارد. اولین طرح جنگنده نسل پنجم در چین جی 12 بود که توسط شنیانگ ارائه شد (کد جی 12 پیشتر برای جت سبک چین که در دهه شصت توسط نانچانگ در دست طراحی بود نیز بکار رفته است)، این طرح جنگنده ای بود دو موتوره با ساختار عادی و بسیار ساده، بعد ها که شنیانگ طرح فوق را اصلاح نمود و سکان عمودی یگانه آن را به سکان V شکل تغییر داد و شکل بالها و دم را اصلاح کرد این طرح به اف-22 شباهت زیادی پیدا کرد. دومین طرح توسط چنگدو ارائه شد، چنگدو که با همکاری شرکت روسی میکویان در حال مطالعه جنگنده ای دوموتوره برپایه جی 10 و با توانایی هایی نزدیک به یوروفایتر و رافال بود با ایجاد تغییراتی در این طرح آن را بعنوان طرح جی 13 برای رقابت با جی 12 ارائه داد. با وجود طرح پیشرفته تر جی 13 طرح پیشین شنیانگ شانس کمتری برای انتخاب شدن بعنوان جنگنده نسل پنجم آینده چین را داشت، بهمین دلیل شنیانگ با اصلاح جی 12 طرحی جدید مشابه جی 13 با بالهای دلتایی و پیش بالها را ارائه داد. هر دو شرکت در طرح های خود امکاناتی مانند رادار اسکن الکترونیکی آرایه ای فعال، مکان های داخلی حمل تسلیحات و موتورهایی با قابلیت تغییر بردار رانش را پیش بینی کرده اند. Sukhoi T-50 (PAK-FA) شاید اگر اتحاد شوروی تا امروز به حیات خود ادامه داده بود دیگر ایالات متحده تنها کشور دارنده جنگنده نسل پنجم نبود چرا که این کشور تا آخرین سالهای حیات خود نیز مشغول تحقیق و بررسی برای طراحی و ساخت جنگنده نسل پنجم بود، شرکت های دست اندر کار هوانوردی در شوروی از جمله یاکوولف، سوخوی و میکویان همه درگیر کار برروی جنگنده نسل پنجم اتحاد شوروی بودند، یاکوولف بیشتر برروی جنگنده های نسل پنجم با توانایی های نشست و برخواست کوتاه و عمودی تمرکز داشت و در این زمینه طرح یاک-43 را در دست داشت، بطور همزمان یاکوولف برروی جنگنده ی نسل پنجم با ویژگی های مشابه طرح 1.42 میکویان نیز کار می کرد. میکویان نیز بیش از هر چیز برروی طرح 1.42 خود تمرکز داشت، 1.42 که ویژگی های یک جنگنده نسل پنجم را دارا بود، طبق آنچه مورد نظر طراحان بود 1.42 توانایی پرواز مافوق صوت بدون نیاز به پس سوز را داشت، همچنین طراحان مجموعه راداری و الکترونیکی کاملا متفاوت از آنچه در جنگنده های نسل چهارم روسی مانند سوخو-27 و میگ-29 وجود داشت را در طرح 1.42 پیش بینی کرده بودند. شرکت سوخوی نیز بنا بر بعضی اظهارات برخی منابع حتی پیش از دیگر شرکت های روسی مشغول به کار برروی جنگنده نسل جدید بود، سوخوی نه تنها برروی هواپیماهای جنگنده بلکه حتی برروی بمب افکن های نسل جدید نیز کار می کرد. اما طرحی که در حال حاضر برای بررسی حائز اولویت است طرح T-50 شرکت سوخوی است که میکویان و یاکوولف نیز به عنوان پیمانکاران ثانویه تحت پروژه جنگنده نسل جدید نیروی هوایی یا همان PAK-FA در آن حضور دارند، در حال حاضر دو پیش نمونه از این جنگنده برای آزمایشات زمینی تولید شده و قرار است اولین پرواز جنگنده در سال 2009 انجام شود، ورود به خدمت جنگنده نیز برای سالهای 2011 تا 2012 پیش بینی شده است هرچند ممکن است با تاخیر مواجه گردد. موتورهای جنگنده برای نمونه پروازی اولیه از نوع Saturn 117S هستند، این موتورها که نوع تغییریافته ای از همان موتورهای AL-31F می باشند دارای نیروی کشش 14.5 تن بوده و برپایه تجربیات حاصل از ساخت موتورهای AL-41F جنگنده میگ 1.42 طراحی شده اند، با این وجود موتورهای نهایی جنگنده که توسط ساترن یا سالیوت ساخته خواهند شد نیروی 16 تن را دارند که نشان می دهد T-50 جنگنده ای سنگین و هم کلاس F/A-22 می باشد. طرح اولیه جنگنده بعنوان یک جنگنده برتری هوایی مجهز به رادار اسکن آرایه ای الکترونیکی فعال با توانایی های فراتر از میدان دید گسترده و مانور پذیری بالا در نبرد های هوایی نزدیک پی ریزی شده است، در عین حال جنگنده جدید باید توانایی های هوا به سطح نیز داشته باشد (از آنجا که این جنگنده ابتدا برای جایگزینی با Su-27 و MiG-29 در نظر گرفته شده و برای آینده نیز توانایی های هوا به سطح نیروی هوایی روسیه بیشتر بر جنگنده های Su-32 Fullback/Strike Flanker و Su-30 Flanker متمرکز خواهد بود طبیعی بنظر می رسد در ابتدا تمرکز طراحان روس بیشتر برروی توانایی های هوا به هوای T-50 معطوف باشد). از دیگر ویژگی های جنگنده توانایی پرواز مافوق صوت بدون نیاز به پس سوز است که امکان ادامه پرواز مافوق صوت به مدت بیشتری برای جنگنده را فراهم می کند و در کنار آن T-50 باید توانایی پنهان شدن از دید رادار ها را به مانند هر جنگنده نسل پنجم دیگری داشته باشد.