آخرین ساموراییاوایل 1944 درست وقتی که امپراطوری ژاپن تازه در سراشیبی شکست تاب می خورد دفتر طراحی هواپیمای کیوشو هیکوکی طرح مبتکرانه ای موسوم به j7w (شین دن) برای یک جنگنده کوچک سبک و شدیدا چابک با ظاهری نامتعارف به منظور مقابله با بمب افکن های آمریکایی ارائه کرد که هیچ شباهتی به جنگنده های آن زمان و حتی امروزی نداشت.جنگنده فوق،هواپیمایی بود مجهز به پیش بال و بدون دم با موتور ملخی قدرتمندی که در عقب بدنه جای می گرفت و قرار بود در آینده با نمونه جت جایگزین شود.ابعاد کوچک بدنه و شیوه قرار گیری خاص موتور به جنگنده مانورپذیری بالایی می داد تا جایی که نمایش پرواز هواپیما در زمان خود بسیاری از ناظران را تحت تاثیر قرار داد و این باور وجود داشت که در صورت تکمیل خواهد توانست از پس تمام انواع جنگنده و بمب افکن های متفقین بر بیاید با این حال این جنگنده هیچگاه به جنگ نرسید چون حتی پیش از پرواز دومین پیش نمونه ژاپن صلح را پذیرفته بود.از جنس خیالناسا تقریبا در آزمایش ایده های عجیب و صاحب شهرتی تمام عیار است.یکی از نامتعارف ترین این ایده ها هم طرح نوظهور AD-1 بود که ناسا سفارش ساختش را در 1978 به صنایع ایمز ارسال کرد.هواپیمایی فوق العاده سبک با بالی تمام متحرک که در حین پرواز بر حسب نیاز می توانست تا 60 درجه حول محور مرکزی هواپیما بچرخد.استفاده از این شیوه منحصر به فرد افزایش قابل توجه کارایی هواپیما در سرعت های مختلف را به همراه داشت همچنین کاهش مصرف سوخت و آلودگی صوتی ناشی از موتورهای جت هنگام پرواز یا فرود هم کمک شایانی می کرد با این حال هواپیما هنگام اوج گیری شدید در زوایای تند کنترل پذیری مناسبی نداشت در نهایت طرح کلی هواپیما خودش به تنهایی آن قدر عجیب و خیالی بود که باعث شود بعد از پایان این برنامه کسی به فکر آزمایش مجدد آن نیفتد.عقاب ماهیگیرF2Y Sea Dart،تنها جنگنده جت آب نشین دنیاست و طراحی اش هم به اواخر دهه 40 باز می گردد زمانی که تصور می شد پراندن جت های فراصوت از روی ناوهای هواپیمابر بیش از حد پیچیده خواهد بود در آن زمان شرکت کانویر آمریکا جنگنده بال دلتایی را طراحی کرد که می توانست در عین پرواز با سرعت 1300 کیلومتر بر ساعت،با استفاده از اسکی هایش روی آب فرود بیاید یا برخیزد.البته ایده کلی خیلی فراتر از اینها می رفت،طرح اصلی در حقیقت شامل ساخت زیردریایی های هواپیمابری بود که هر کدام،توانایی حمل تا سه جنگنده سی دارت را داشتند و به این ترتیب می توانستند جنگنده های همراهشان را از هر کجای اقیانوس که عشقشان می کشد پرواز دهند اما با بروز مشکلات جدی در زمینه کنترل پذیری هواپیما روی آب و از آن مهم تر آشتی ناوهای هواپیمابر با جت های فراصوت خود به خود تکمیل این جنگنده را متوقف کرد.رویای ایتالیاییتصور کنید 90 سال پیش یک کمپانی هواپیماسازی ایتالیایی به سرش زده بود چیزی در حدود جمبوجت های غول آسای امروزی بسازد البته برای حمل تنها 100 مسافر که اگر تکمیل می شد،می توانست برای خودش تایتانیک تمام عیاری باشد.در 1920 یعنی همان دورانی که هنوز کشتی های هوایی برای خودشان برو بیایی داشتند شرکت ایتالیایی مارکونی با اعتماد به نفس کامل تصمیم گرفت بختش را روی ساخت بزرگترین هواپیمایی که تا آن زمان ساخته شده بود برای مسافرت روی اقیانوس آزمایش کند.حاصل این تلاش هواپیمای شگفت انگیز آب نشینی بود با 9 بال بدون دم عمودی که از هشت موتور 400 اسب بخار نیرو می گرفت و تنها مساحت بال هایش دو برابر بزرگ تر از یک بمب افکن غول آسای B52 امروزی می شد.تنها پیش نمونه این غول چوبی در 1921 پرواز کرد البته اگر بلند شدن 18 متری از روی آب و با شیرجه برگشتن را بشود،پرواز نامید!سایه گمنامدی 21 یکی از اولین پهپادهای بدون سرنشین دنیاست که به صورت کاملا محرمانه به سفارش سازمان سیا در اواخر دهه شصت میلادی ساخته شد.در آن دوران درحالی که هنوز خبر آنچنانی از ماهواره های جاسوسی نبود،سلسله عملیات های شناسایی هوایی بر فراز شوروی یکی از مهمترین برنامه های جاری نظامی بلوک غرب به شمار می رفت اما رفته رفته با پیشرفت سیستم دفاع هوایی شوروی این موضوع مشکل تر می شد تا جایی که با سرنگونی یکی از هواپیماهای بلند پرواز U2 ریسک چنین عملیات هایی به اوج خودش رسید در این شرایط در حالی که شرکت مکدانل داگلاس در مراحل پایانی طراحی هواپیمای شناسایی ای 12 (نسخه اولیه پرنده سیاه SR-71 با سرعت سه برابر صوت) برای سازمان سیا به سر می برد پیشنهاد ساخت پهپادی دوربرد بر اساس تکنولوژی مشابه هواپیماهای فوق مجهز به یک موتور هواسوز رم جت را مطرح کرد.پهپادی که می توانست پس از جداشدن از هواپیمای حاملش با سرعت نزدیک به سه و نیم برابر صوت پرواز کند و در مسیر از پیش تعیین شده خود تا برد 5200 کیلومتری تصویر بگیرد در عین حال با توجه به مکانیسم انفجار خودکار پهپاد پس از اتمام عملیات نیازی هم به بازیابی آن نبود تنها کافی بود دوربین در منطقه امنی برای بازیابی رها شود.نزدیک به 37 فروند دی 21 ساخته شد که بر اساس اطلاعات انتشار یافته تنها چهارفروند برای شناسایی مراکز هسته ای چین مورد استفاده قرار گرفت و 16 فروند هم در حین تست های پروازی در اثر سانحه نابود شد تا در نهایت باقی 17 فروند باقی مانده به علت عدم موفقیت کامل برنامه روانه انبارهای تجهیزات محرمانه نیروی هوایی شوند.با این حال حتی تا همین امروز بیشتر ابعاد چند و چون سلسله عملیات های دی 21 به همراه هواپیمای شناسایی ای 12 محرمانه باقی مانده و اطلاعات زیادی از آن ها در دسترس نیست.رب النوع جنگفرچایلد در دهه 70 حول یک توپ 25 میلی متری قدرتمند جنگنده ای را طراحی کرد که حاصلش جت های بی قواره اما کار آمد A-10 بود که این روزها در عراق و افغانستان برای خودشان حسابی گرد و خاک میکنند اما تقریبا در همان دوران یکی از کارکشته ترین مهندسان هوافضای دنیا ربرت روتان،با استفاده از همان سیستم جنگ افزاری طرح کاملا متفاوتی موسوم به اریس را طراحی کرد که در کنار ظاهر جذابی که از یک هواپیمای جنگی به نمایش می گذاشت کارایی فوق العاده بالایی هم داشت.این جنگنده تمام کامپوزیتی که بیشتر با سرمایه خصوصی تکمیل شده بود،جتی بود تک موتوره که ورودی های هوای موتورش را برای اجتناب از مکش گازهای خروجی تیربار پس از آتش گلوله های در میانه بدنه جای داده بود.ظاهر جالب توجه هواپیما هم ترکیبی از دم های جدا از هم در ترکیبی متناسب با بال هایی با پسگرایی 50 درجه ای و پیشبال های بزرگ پیشگرا که باعث ثبات قابل توجه هواپیما در پروازهای سرعت و ارتفاع پایین می شد در عین حال هنگام گردش های تند کارایی جنگنده را افزایش می داد.این جنگنده در عین سبکی مصرف سوخت بسیار پایینی هم داشت که بر همین اساس بر پروازش به 2200 کیلومتر می رسید البته این طرح با تمام ویژگی های شاخص اش نتوانست نظر ژنرال های ارتشی را آنچنان که باید جذب کند.اینجا بد نیست اشاره کنیم که برت روتان طراح هواپیما شهرت خاصی در طراحی طرح های نوظهور اما کارآمد دارد که از معروف ترین آن ها می شود به هواپیمای سبک وویجر،که خود روتان با این هواپیما دور دنیا را در 9 روز بدون توقف طی کرد،و فضاپیمای خصوصی اسپیس شیپ وان اشاره کرد.پیکان آتشیندوسال مانده به پایان جنگ جهانی دوم شرکت آلمانی دورنییر از جنگنده ای نوظهور،موسوم به DO-335 (فاییل) پرده برداشت که در صورت تکمیل می توانست خیلی راحت عنوان برترین جنگنده نبرد را از موستانگ های آمریکایی باز پس بگیرد.جنگنده ای کوچک با ظاهری استوانه ای که دو موتور پیستونی هم راستا در دو سوی بدنه روبروی هم را در خود جای داده بود.این شیوه جالب طراحی که اصطلاحا به آن فشار و مکش می گویند،موجب می شد تا جنگنده هنگام پرواز با سرعت های زیاد یا کم چابکی زیادی داشته باشد تا جایی که در یک مورد این موضوع خلبانان انگلیسی را که خیلی تصادفی با یکی از فاییل های آزمایشی رو به رو به رو شده بود کاملا متحیر کرد.اما تاخیر در تکمیل موتور و کمبود مواد اولیه زیر فشار بمب افکن های متفقین باعث شد دی 10 335 زمانی آماده ورود به تولید انبوه شود که آلمان تمام کارت های برنده اش را باخته بود تا جایی که حتی فرمان مستقیم هیتلر در 1944 پیرامون بخشیدن بالاترین اولویت تولیدی به فاییل هم نتوانست موجب رسیدن به موقع اش شود تا سرانجام وقتی جنگ تمام شد این آمریکایی ها باشند که صاحب تمام سی و اندی جنگنده تکمیل شده در کارخانه دونییر شوند.یک فاییل غنیمتی در آمریکارولت روسیاین غول بی شاخ و دم را اواسط دهه 30 به عنوان بمب افکنی راهبردی و یکی از بزرگترین هواپیماهای پیش از عصر جت،برای نیروی هوایی شوروی ساختند.هواپیمایی به طول 28 متر و مساحت بال 53 متر روی قطاری از چرخ ها که به زحمت می توانست با هفت موتورش از زمین بلند شود.وزن خالی هواپیما 24 تن بود و قرار بود بتواند در نمونه مسافربری اش تا 120 مسافر را در داخل بدنه یک پارچه با بال خود جای دهد اما در عمل K-7 هنگام پرواز هواپیمایی فوق العاده بی ثبات بود که از ضعف شدید کنترل پذیری مناسب هم رنج می برد.تنها نمونه هواپیما پس از 11 پرواز دچار سانحه شد و از بین رفت تا هم پایان خودش و طراحیش را با هم رقم بزند چرا که کمی بعد استالین که ظاهرا سانحه و این حرف ها سرش نمی شده ، برای عوض شدن حال و هوا،کالینین طراح نگون بخت هواپیما را به اتهام هدر دادن پول بی زبان به جوخه اعدام سپرد!کیک پرندهدر طول سال های آخر جنگ جهانی دوم ،طرح های مبتکرانه زیادی مطرح شد که بیشترشان پشت چراغ قرمز پایان جنگ جهانی جا ماندند.یکی از معروفترین این طرح ها هواپیمای دیسک شکل وی 173 بود که مدل تولیدی اش با نام XF-5U مورد آزمایش قرار گرفت.هواپیمایی با طرح ظاهری کاملا نامعمول اما کاربردی که در نگاه اول حتی تصور پروازش هم موضوع بعیدی است،هواپیماهای معمول برای پرواز نیازمند مساحت مشخصی از بال هستند تا نیروی (برا)ی کافی را برایشان فراهم کند اما در طرح ایکس اف 5 هیچ خبری از مساحت آنچنانی بال نیست و به جای آن از ترکیب یک بدنه دایره شکل کوچک با ملخ هایی بلند استفاده شده که کمبود سطح بال هواپیما را جبران می کردند در عین حال ملخ های بلند جنگنده موجب می شد هواپیما برای برخاستن به باندی بیش از 20 یا نهایتا 20 متر نیازمند نباشد و در عین حال بتواند تقریبا بدون نیاز به باند فرود بیاید این ملخ های بلند در رتبه ای پایین تر عملکردی مشابه روتور بالگرد را برای هواپیما فراهم می کردند که این توانایی به همراه ابعاد کوچک جنگنده موجب چابکیش در آسمان می شد.این طرح که از اواسط جنگ جهانی برای نیروی دریایی آمریکا در دست تکمیل بود نهایتا اواسط 1947 رسما بازی را به جت های جنگنده باخت.شکارچی بادX-36 یکی از آخرین طرح های انقلابی شرکت مکدانل داگلاس تا پیش از ادغامش با بوئینگ بود.طرحی که حتی می توانست به پیش نمونه ای برای طراحی هواپیماهای نسل پنجم هم تبدیل شود که البته نشد.X-36 هواپیمایی بود بدون دم افقی یا عمودی،که تنها توسط شهپرها و نازل های تغییر دهنده بردار رانش کنترل می شد این مشخصات به هواپیما مانور پذیری بسیار زیادی می بخشید،در عین حال به دلیل شکل ایرودینامیکی آن از کمترین بازتاب امواج رادار برخوردار بود در ضمن مکدانل داگلاس در ساختمان بدنه این هواپیما،مواد مرکب پیشرفته اما ارزان قیمتی را به کار برده بود که به کاهش وزن هواپیما کمک می کرد.در طول آزمایشات پروازی X36 به راحتی می توانست پرواز در شرایط زوایای حمله تا 40 درجه،گردش 360 و همچنین غلتش در راستای زاویه 35 درجه را انجام دهد نتایج این آزمایشات بعدها نقش زیادی در طراحی پهپاد بدون سرنشین رزمی X-45A بوئینگ داشت.منبع:مجله دانستنیها|شماره30|