خلبان آراف4 به واسطه محومله گرانبهایی که حمل می کرد می خواست به هر طریق ممکن خود را به آن طرف مرز برساند از سوی دیگر عراقی ها هم      می دانستند که فانتوم ایرانی حاوی چه اطلاعات حیاتی و گرانبهایی می باشد و قصد داشتند به هر طریق ممکن آنرا هدف قرار دهند فاصله با مرز هر لحظه کمتر می شد ولی سوخت در حال اتمام بود عقربه سوخت جنگنده نشان می داد که ...... بیست روز از شروع جنگ تحمیلی می گذشت در این زمان اکثر اهداف از قبل پیش بینی شده مورد هجوم تیزپروازان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته بود و نقاطی نیز وجود داشت که نیروی هوایی از آن اطلاعات دقیق و موثقی در دست نداشت در این شرایط از دو طریق می شد این اطلاعات را بدست آورد اول اینکه یک نفر وارد خاک عراق شود و با حفظ شرایط حفاظتی کامل این اطلاعات را استخراج و با حضور در محل ، خلبانان را جهت زدن اهداف راهبری نماید که عملا این کار ناشدنی بود زیرا اکثر اهداف در عمق خاک دشمن قرار داشت و احتمال اینکه شخصی بتواند به آنجا نزیک شود بسیار اندک و تقریبا در آن زمان غییر ممکن بود . راه دوم استفاده از هواپیماهای شناسایی بود این هواپیماها می توانستند با سرعتی سرم سام آور از روی هدف عبور نمایند و عکسهای گرانبهای خود را از محل برداشت نمایند که البته این نیز با مخاطرات فراوانی همراه بود و می بایست این پروازها در شرایط خاص و برای اهدافی خاص انجام می پذیرفت یکی از این اهداف استراتژیک شهر بغداد بود که به واسطه پدافند قدرتمند این شهر صدام با خیالی راحت از آنجا سخن بر زبان می آورد پایگاه یکم شکاری مامور انجام عملیات شد کارهای ابتدای عملیات صورت پذیرفت و کار به گردان یازدهم شناسایی پایگاه یکم شکاری مهرآباد سپرده شد تا با طراحی عملیات این مهم را به انجام رساند سرتیپ خلبان شهید فریدون ذوالفقاری فرمانده گردان شناسایی بود او که خود یکی از بهترین خلبانان آر اف 4 نیروی هوایی بود به خوبی می دانست که پرواز در این شرایط با چه خطراتی می تواند همراه باشد پس می بایست با طرحی     بی نظیر اینکار انجام می گرفت هدف مشخص بود هواپیمای شناسایی می بایست با پرواز بر فراز بغداد ضمن عکسبرداری از ساختمان ریاست جمهوری و پلهای مهم بغداد ، از قرارگاه های اطراف شهر و مواضع نیروهای دشمن نیز عکسبرداری نماید طرح ریزی عملیات نکات بسیار مهم و کلیدی در این عملیات باید مد نظر قرارمی گرفت خلبان باید در تمامی طول مسیر با کمترین ارتفاع و بیشترین سرعت پرواز می کرد و با توجه به شناخت کمی که از محل استقرار پدافند دشمن در دست بود می بایست خود مسیری را انتخاب می نمود که حتی المقدور در کمترین زمان ممکن برروی نیروهای نظامی دشمن و یا مقرهای آنها پرواز نماید در ضمن می بایست در تمامی طول مسیر رفت و برگشت از کوچکترین تماس رادیویی پرهیز می نمود و در شرایط خاص و آن هم بعد از پایان ماموریت و یا حداقل بعد از رسیدن به بغداد و اتمام عملیات عکسبرداری از نقاط تعیین شده ارتباط رادیویی را برقرار نماید . به همین جهت و به دلیل عمقی بودن عملیات و شرایط حساس و خطرناکی که در این عملیات وجود داشت سرتیپ خلبان بهرام ایلخانی برای این پرواز انتخاب گردید او یکی از بهترین خلبانان گردان یازدهم شناسایی پایگاه یکم بود که تا قبل از این چندین بار عملیاتهای بی نقصی را برروی خاک دشمن با موفقیت به پایان رسانید بود   پدافند دشمن ، مانعی قابل توجه کار توجیهات قبل از پرواز انجام پذیرفت و به جناب ایلخانی تاکید شد که بعد از رسیدن بر فراز شهر بغداد تنها 1 دقیقه و 40 ثانیه فرصت دارد تا از تمامی نقاط از پیش تعیین شده در شهر بغداد عکسبرداری نماید زیرا بعد از طی شدن این زمان با هوشیار پدافند دشمن که شامل موشکهای سام 2 ، سام 6 و توپهای  ضد هوایی ZPU14 و ZPU57 بود هوشیار می شود . همچنین با به صدا در آمدن آژیر خطر هواپیماهای رهگیری دشمن از پایگاه الرشید که در جوار بغداد قرار داشت آماده پرواز می شدند و درصورتی که خلبان بیش از حد برروی شهر بغداد پرواز می کرد امکان خروج از شهر بغداد تقریبا غیر ممکن می شد . این زمان بسیار حیاتی و حساس بود و ایلخانی به خوبی می دانست که در این عملیات ثانیه ها نقش مهمی را بازی می کنند . برنامه عملیات برای صبح روز بعد چیده شد و مقرر شد راس ساعت مقرر یک فروند تانکر سوخت رسان 707 از پایگاه یکم شکاری و یک فروند هواپیمای اف 14 از پایگاه هشتم شکاری  به پرواز در آیدند و در نقطه ایستایی با آراف 4 ملاقات نماید پیش بسوی هدف  صبح روز بیستم مهر ماه سال 1359 یک فروند فانتوم شناسایی بعد از قرار گرفتن برروی باند پرواز در دل آسمان جای گرفت با توجه به شرایط حساس عملیات این تغییر و تحولات با کوچکترین عکس العمل خاص انجام می پذیرفت تا کمترین بازخورد را داشته باشد و عملیات در شرایط کاملا حفاظتی انجام پذیرد ساعتی قبل نیز تانکر سوخت رسان با پرواز به نقطه ایستایی ، خود را به محل رسانده بود و آماده حضور آر اف 4 بود با رسیدن خلبان آراف4 به محل و انجام عملیات سوختگیری هوایی فانتوم شناسایی با گردش به سمت مرز می رفت تا حماسی دیگر ار رقم بزند همزمان خلبان هوایپمای اف 14 نیز با گردش به سمت مرز او را تا نوار مرزی همراهی نمود و گردش خود را برروی نوار مرزی به منظور محافظت از آراف4 آغاز نمود . خلبان با کم کردن ارتفاع و جای گرفتن در میان شکاف کوهها به مرز نزدیک شد آراف4 با کم کردن ارتفاع و رساندن سرعت به بیش 1000 کیلومتر در ساعت وارد خاک عراق شد با توجه به        نقشه های عملیاتی که ایلخانی آنها را مطالعه نموده بود مسیری را انتخاب نموده بود که کمترین سایتهای پدافندی در آن قرار داشت و خوشبختانه موفق شد به حومه شهر بغداد برسد پدافند عراق بی خبر در خواب غفلت بود و خلبان به راحتی بر فراز بغداد رسید و با گردشهای بجا و بی نقص توانست عکسهای گرانبهایی را تهیه نماید و بی درنگ با گردشی سریع خود را در مسیر بازگشت قرار دهد ولی با به صدا درآمدن آزیر خطر دیگر پدافند هوشیار شده دشمن به شدت به سمت فانتوم تیر اندازی می کرد ولی خوشبختانه خلبان توانست به سلامت از روی شهر بغداد عبور نماید   میگهای دشمن برای شکار آمدند ولی این پایان کار نبود با گذراندن بغداد نیروی هوایی  دشمن نیز متوجه حضور فانتوم شناسایی شده بودند و دوفروند میگ 23 عراقی از پایگاه الرشید برخاسته و به تعقیب فانتوم شناسایی پردختند . خلبان با توجه به این شرایط مجبور شد ارتفاع را به حداقل ممکن برساند و با افزایش سرعت به بیش از 1300 کیلومتر در ساعت به سمت مرز حرکت نماید تا به این طریق شاید بتواند از دست میگهای دشمن رهایی یابد ولی گویا میگها دست بردار نبودند خلبان آراف4 با انجام مانورهای سنگین سعی می نمود تا میگهای عراقی را گم نماید ولی خطر در کمین فانتوم بود به دلیل انجام مانورهای پی در پی او از مسیر پروازی خود منحرف شده بود و متوجه پدافند سام 3 دشمن نگردید . با عبور از روی سایت پروازی یک تیر موشک سام 3 به سمت فانتوم شلیک شد و به دلیل ارتفاع نسبتا کم آراف4 با هواپیما برخورد نمود با برخورد موشک به زیر هواپیما ، جنگنده شدیدا به لرزش افتاد . خلبان با بررسی سیستمها متوجه آتش گرفتن یکی از مخازن سوخت خارجی هواپیما گردید و بلافاصله آنرا رها نمود و با حداکثر سرعت به سمت مرز ادامه مسیر می داد به دلیل همین فعل و انفعالات فاصله میگهای عراقی با فانتوم شناسایی کمتر شده بود . سوخت مسئله حیاتی  خلبان ارتفاع هواپیما را به حداقل ممکن رسانید او در تیر رس موشکهای میگهای دشمن قرار داشت ولی بخوبی می داشنت که اگر بتواند در ارتفاع بسیار کم پرواز نماید میگهای عراقی نمی توانند روی او قفل راداری را انجام دهند فانتوم با سرعت به سمت مرز پیش می رفت و خلبان با مانور های پی در پی سعی می کرد در یک خط مستقیم پرواز نکند زیرا در این حالت احتمال هدف قرار گرفتنش کمتر می شد .  نزدیک به بیست مایل تا مرز مانده بود ولی حالا مشکل چندبرابر شده بود با توجه به رها سازی یکی از مخازن سوخت و استفاده زیاد از حالت پس سوز موتور هواپیما به طور حتم به مرز نمی رسید و با کمبود سوخت مواجه می شد خلبان نمی توانست سرعت خود را کم نماید زیرا در این حالت میگها به او     می رسیدند چاره ای نبود باید ادامه مسیر می داد خلبان بطور پی در پی تلاش می کرد تا با پایگاه تماس بگیرد و درخواست پشتیبانی هوایی نماید ولی کمتر در این مهم موفق بود 18 مایل به مرز مانده بود که چراغ اخطار کمبود سوخت در کابین جنگنده روشن شد خلبان می دانست که تانکر سوخت رسان در آنسوی مرز در انتظار اوست ولی نمی تواند بدون پشتیبانی هوایی وارد خاک دشمن گردد چون به واسطه جثه بزرگی که داشت هدفی آسان برای جنگنده های عراقی به شمار    می رفت . از طرفی هواپیمای اف 14 نیز تا به آن روز از مرز عبور نکرده بود. نجات معجزه آسا خلبان آراف4 به واسطه محومله گرانبهایی که حمل می کرد می خواست به هر طریق ممکن خود را به آن طرف مرز برساند از سوی دیگر عراقی ها هم      می دانستند که فانتوم ایرانی حاوی چه اطلاعات حیاتی و گرانبهایی می باشد و قصد داشتند به هر طریق ممکن آنرا هدف قرار دهند فاصله با مرز هر لحظه کمتر می شد ولی سوخت در حال اتمام بود عقربه سوخت جنگنده نشان می داد که تنها 600 پوند سوخت برای فانتوم باقی مانده است طبق کتاب هواپیمای فانتوم در این شرایط و با این مقدار سوخت می بایست موتور هواپیما خاموش می شد ولی به لطف خداوند این اتفاق رخ نداده بود . در همین زمان کمک خلبان به خلبان اطلاع می دهد که هواپیماهای دشمن گردش کردند و دیگر آنها را تعقیب نمی کنند جناب ایلخانی بسیار از این موضوع شگفت زده شده بود که چرا هواپیماهای دشمن دیگر او را تعقیب نمی کند که ناگهان در افق تانکر      سوخت رسان را می بیند که که با اسکورت یک فروند هواپیمای اف 14 به سمت او می آید این یک اتفاق خاص بود زیرا تا آن زمان هیچ هواپیمای    سوخت رسان و یا اف 14 وارد خاک دشمن نشده بودند خلبانان دشمن نیز که در بیست روز گذشته به خوبی به قابلیتهای هواپیمای اف 14 پی برده بودند به جهت فرار از دست این هواپیما دست از تعقیب آراف4 کشیده بودند .   فرود درپایگاه و معجزه ای دیگر خلبان درحالی که ثانیه هایی بیشتر به خاموش شدن موتورهای جنگنده اش باقی نمانده بود موفق به سوختگیری می شود و با اسکورت هواپیمای اف 14 به سمت پایگاه گردش می کند و دقایقی بعد سالم در پایگاه به زمین می نشیند پس از فرود و بررسی جنگنده خلبان متوجه می شد که 17 ترکش بدنه هواپیمای او را سوراخ نمود است در حالی که یکی از این ترکشها به فاصله چند سانتی متری با محل لوله سخت گیری هوایی اصابت کرده است و چه بسا اگر چند سانتی متر پایین تر برخورد می کرد شاید جنگنده هرگز به وطن باز نمی گشت گویا خداوند متعال می خواست دوباره قدرت خود را نشان بدهد . منبع :  صفحات 35 تا 38 کتاب Combat Aircraft Iranian  PhantomIIبازی مدافعان آسمان ایران