موشکهای ضد رادار یا به عبارت بهتر "ضد تشعشع" هرچند بر خلاف تصور عموم قادر نبودند و نیستند تا با یک شلیک یک سایت موشکی زمین به هوای پیشرفته را از صحنه نبرد خارج سازند، اما به هر حال از جنگ ویتنام و پیدایش موشکهای AGM-45 شرایک، تا نبرد عراق در سال 2003 یک کابوس وحشتناک برای نیروهای پدافند هوایی به شما می رفتند؛ بعد از جنگ بالکان و اثبات توانمندی سیستمهای پایه راداری برای در امان ماندن از آسیب موشکهای ضد رادار، در آخرین گام معرفی مفهومی با نام LPI به عنوان اختصاری برای عبارت Low Probabilty of Interception Radar یا رادارهایی با احتمال رهگیری پائین اخرین امیدها را هم برای استفاده موثر از موشکهای ضد رادار در صحنه های نبرد نوین نقش بر آب کرد.شلیک موشک د رادار AGM-88 هارمهمانطور که از نام این رادارها پیداست، رادارهای LPI رادارهایی هستند که احتمال رهگیری انها توسط سیستمهای ESM بسیار پایئن است، در واقع رادارهای LPI را می توان رادارهای پنهانکار نامید. با توجه به مشخصه بارز رادار مبنی بر ارسال سیگنال، در ابتدا پنهانکاری رادارها ناممکن به نظر می رسد اما در حقیقت این امر با استفاده از تکنیک های خاص امکان پذیر است. تکنیک هایی که برای پنهان کردن یک رادار از گیرنده های راداری به کار میرود از قرار زیر است:1-     استتفاده از آنتنهای عریض تر و یا آنتنهای آرایه فازی برای حداقل سازی تشعشعات رادار در خارج از راستای رادار2-     استفاده از حداقل توان خروجی رادار برای اجرای ماموریت3-     اجرای رژیم کنترل تشعشع و روشن نمودن رادار تنها در زمان مورد نیاز 4-     استفاده از تکنیک کمپرس سازی امواج، با این روش امواج در پیک های زمانی کوتاه در یک ناحیه از فضا تجمیع می شوند که این روش علاوه بر امکان ایجاد هزاران نوع موج در یک فرکانس مشخص امکان تشخیص رفتار رادار و ثبت آن که لازمه پروسه رهگیریست را از سیستم ESM دشمن سلب می نماید5-     افزایش پهنای باند رادار و متمرکز کردن انرژی امواج رادار در یک بازه فرکانسی گسترده تر، این روش انرژی متمرکز روی هر فرکانس را کاهش می دهد لذا رهگیری رادار برای سیستمهای دشمن سخت تر می گردد6-     گسترده تر کردن مشخصه های سیگنال مانند فرکانس، فرم سیگنال و فرکانس تکرار سیگنال و جهش نامنظم و بی برنامه بین فرمهای مختلف رادار برای عوض کردن امضای رادار و جلوگیری از رهگیری آنرادارهای LPI تا کنون در هیچ میدان رزمی حضور نداشته اند اما آزمایشات واقعی در شرایط رزمی نشان می دهد این رادارها یک دردسر واقعی برای عملیاتهای سرکوب دفاع هوایی می باشند، در واقع آزمایشات یک موسسه بریتانیایی نشان می دهد یک رادرا معمولی که در حالت عادی با استفاده از گیرنده های عادی با حساسیت منفی 60 دسی بل در برد 250 کیلومتری قابل کشف است تنها با استفاده از تکنیکهای کنترل انرژی مفهوم LPI برد کشف خود را به کمتر از 3 کیلومتر کاهش می دهد، چنین راداری برای سیستمهای پیشرفته اخطار راداری در جنگنده ها با حساسیت منفی 40 دسی بل غیر قابل شناسایی خواهد بود.استفاده از یک رادار LPI سه تاثیر عمده بر صحنه نبرد دارد:1-     ابزارهای جنگ الکترونیک مانند جنگنده های گراولر و یا پراولر دشمن را از کشف سیگنال رادار و ایجاد اخلال در آن عاجز می نماید2-     در صورت قفل راداری روی یک هدف مشخص، هدف از تشخیص قفل راداری سیستم LPI ناتوان خواهد بود و قل از اجرای هرگونه مانور اهتراز یا جنگ الکترونیک غافلگیرانه طعمه موشک خواهد شد،3-     رادار با توجه به امضا های متفاوت و کاهش برد رهگیری به کمتر از برد موشکهای زمین به هوا برای موشکهای ضد رادار غیر قابل رهگیری خواهد بودرادارهای LPI یک دردسر جدی برای جنگنده های اخلالگر مثل گراولر خواهند بودرادارهای LPI در ایراناز کشوری با سیستم رسانه ای و سیستم حفاطت اطلاعاتی نظامی مثل ایران بیان دارا بودن مفهوم LPI توسط رادارهای تولید داخل بسیار بعید است، اما در رادارهای ساخته شده یا بهینه سازی شده در ایران یک نکته برجسته وجود دارد. تمرکز اصلی در ارتقا یا تولید این رادارهای قبل از آنکه به اندازه رادار، نوع دیشها و سایر مشخصه ها باشد به دیجیتال سازی رادار و استفاده از قطعات و زیر مجموعه های جدید برای یک پارچه کردن مفاهیم اطلاعاتی در رادارها است، و این درحالی است که مفاهیم LPI به جز یک مورد یعنی اندازه دیش برای کنترل برون ریزی های رادار هیچکدام مفاهیم سخت افزاری نیستند. در بدبینانه ترین شرایط یعنی لحاظ نکردن مفاهیم LPI در رادارهای ساخت داخل رادارهای موجود با توجه به خروجی ها و کنترل گرهای دیجیتالی به سرعت می توانند به رادارهای LPI تبدیل گردند.کنترل تملم دیجیتال رادارهای سیستم پدافندی مرصاددر این میان اما یک رادار داخلی قابل توجه است، رادار آرایه پلنار سیستم دفاع ضد کروز مصباح که جدیدا معرفی گشته و عکسهای بسیار محدودی از آن موجود است با توجه به ساختار ارایه های پلنار که تمام واحدهای گیرنده و فرستنده را در یک آرایه خود به صورت مجتمع دارند و هر واحد می تواند در یک فاز خاص به اجرای مامورت بپردازد دارای خاصیت ذاتی LPI هستند زیرا هر قسمت از انرزی رادار معطوف یک فاز و یک نوع سیگنال خاص می شود لذا جمع بندی این سیگنالهای ضعیف متفاوت و با امضای متفاوت برای سیستمهای شناسایی بسیار سخت خواهد بود. طبق سخنان فرمانده نیروی دریایی رادارهای نصب شده بر روی نسل اینده ناوچه های کلاس جماران از نوع رادارهای آرایه پلنار خواهد بود.رادار سیستم مصباحآخرین مورد قابل توجه در باره رادارهای LPI در ایران به یک رادار نسبتا قدیمی بر می گردد، رادار کاشف، نمونه تولید تحت لیسانس رادار باند S چینی YLC-6. این رادار در ایران یک توات بسیار مهم دارد. این رادار در داخل کشور به یک گیرنده جدا مجهز شده این گیرنده علاوه بر اینکه می تواند امواج منحرف شده توسط پنهانکارها را تشخیص دهد با قرار گرفتن در فاصله ای مناسب می تواند برد رادار را افزایش دهد و با این شیوه امکان کشف رادار را کاهش دهد، به عبارت بهتر اگر یک سیگنال عادی کاشف برای رادار از 150 کیلومتری و برای ESM دشمن با همان حساسیت رادار از 300 کیلومتری قابل شناسایی باشد، با قرار دادن این گیرنده ها در 200 کیلومتری فرستنده اصلی کاشف، می توان سیگنال برگشتی از جنگنده دشمن را در دهها کیلومتر قبل از انکه به حوضه تشخیص راداری برسد کشف نمود. این شاید ابتکاری ترین راه برای LPI سازی هر نوع راداری در جهان باشد.گیرنده های سیستم کاشفنتیجه گیری:امروزه شناسایی امواج پنهانکار در دستور کار متخصصین پردازش سیگنال جهان است، کسی از فردای علم پردازش سیگنال خبر ندارد لذا نمی توان برای تشخیص رادارها یک حکم قطعی داد، اما قطعا در نبردهای آینده گزاره ای به نام قفل کردن روی رادار و استفاده از موشکهای ضد تشعشع علیه رادارها بی معنی خواهد بود، و شاید به همین دلیل است که نیروی های هوایی بلوک غرب به سمت استفاده از شبکه های یک پاچه اطلاعاتی و ترکیب شناسایی به وسیله ابزارهایی چون Joint STAR و بمبهای دور ایستای JASSM و GBU-39 برای عملیاتهای اینده سرکوب دفاعی حرکت می کنند. ابزارهایی که قطعا به اندازه موشکهای ضد رادار در صحنه نبرد تاثیر گذار نخواهند بود.