اولین موفقیت عراقیها در سرنگونی تامکت بر فراز آبادان میسر گردید . یک فروند میگ ـ ۲۱ عراقی به خلبانی ستوانیکم خلبان منصور موفق شد یک فروند تامکت را بوسیله توپ ۲۳ میلیمتری خود مورد اصابت قرار دهد . این موفقیت از چنان اهمیتی برای عراق برخوردار بود که بعدها بعد از مرگ این خلبان در سالهای پایانی جنگ تندیسی از او ساخته و نصب گردید . منابع ایرانی مقیم آمریکا 'گزارشی از خسارت تقریبأ همزمان با این رخداد منتشر کردند که در آن حکایت از بدام افتادن یک فروند اف ـ ۱۴ بوسیله ۴ فروند میگ می­کرد . همچنین در این گزارش به سرنگونی ۲ فروند میگ عراقی اشاره شده است . این گزارش اما هیچگاه از طرف منابع رسمی در ایران تأئید نگردید . خبری دیگر از سرنگونی یک فروند اف ـ ۱۴ نقاط ابهام زیادی دارد . طبق گزارش منابع غیر رسمی ایرانی در تاریخ ۱۴ آوریل ۱۹۸۱ یک فروند هواپیمای اف ـ۱۴ به خلبانی سروان جعفر مردانی پس از سوختگیری هوائی از یک تانکر KC - 707 دچار نقص فنی گردیده و سقوط میکند . بنابر این گزارش  تلاش خدمه پروازی تا آخرین لحظه جهت  جلوگیری از سقوط تامکت ناکام مانده و آنان در واپسین لحظات با ترک هواپیما سعی در نجات جان خود میکنند که بعدأ در آبهای خلیج فارس جان خود را از دست میدهند . اما گزارشات رسمی نیروی هوائی ایران سقوط تامکت مزبور را ناشی ازاشتباه پرسنل پدافندهوائی جزیره خارک قلمداد میکند . بر طبق این گزارش اف ـ ۱۴ خلبان مردانی هنگام گشتزنی بر فراز جزیره خارک اشتباهأ بوسیله یک فروند موشک هاوک مورد اصابت قرار گرفته و سرنگون گردیده است
همچنین در همین ماه سومین مورد از خسارت به ناوگان تامکتهای ایرانی گزارش شده است . هرچند که جزئیات  وقوع  حادثه نامشخص است . بر طبق گزارش نیروی هوائی عراق در اواسط این ماه ۲ فروند MIG - 23 MS متعلق به اسکادران ۳۹ از پایگاه علی ابن ابیطالب موفق به سرنگونی یک فروند اف ـ ۱۴ که در حال پرواز بین اهواز و دزفول بوده شده اند . این عملیات به گفته آنان می­بایست با طراحی دقیق صورت گرفته باشد . ۲ فروند میگ یاد شده با پرواز در ارتفاع پائین بدون اینکه اف ـ ۱۴ ایرانی که در ارتفاع ۷۰۰۰ متری در حال پرواز بوده متوجه شود به آن نزدیک و تامکت یاد شده را با یک یا دو فروند موشک ( R- 3 S ( AA - 2 ATOLL مورد اصابت قرار داده اند . رادارهای عراقی موفق به کشف تامکت شده اند ولی سقوط آنرا ثبت نکرده اند . منابع ایرانی اما خبر دیگری را منتشر کردند. بر طبق گزارشات آنان یک فروند اف ـ ۱۴ در جریان جنگ هوائی بر فراز جزیره خارک با ۲ فروند میگ ـ ۲۳ موفق به سرنگونی یکی از آنها شده و سپس خود مورد اصابت قرار گرفته است اما موفق به بازگشت و فرود موفقیت آمیز در بوشهر گردیده است . توضیح دقیق هر ۲ حادثه ذکر شده تاکنون میسر نگردیده است . تنها واقعیت موجود اینست که پیکر سروان شهید جعفر مردانی در تاریخ ۲۰ آوریل ۱۹۸۱ به خاک سپرده شد .
درگیریهای هوائی میان طرفین متخاصم در فاصله میان ماههای اکتبر و دسامبر۱۹۸۱ بر فراز خلیج فارس به اوج خود رسید . در این دوره بارها هواپیماهای اف ـ ۱۴ ایرانی جهت مقابله با هواپیماهای Mirage F.1 EQ که به تازگی به عراق تحویل شده بود به پرواز در آمدند . اکثر این درگیریها بر فراز جزیره کویتی بوبیان اتفاق افتاد . در تاریخ ۲۰ اکتبر ۱۹۸۱ دو فروند هواپیمای اف ـ ۴ ئی جمعی اسکادران ۶۳ توسط ۲ فروند میراژ مورد رهگیری قرار گرفتند آنهم درست پس از اینکه این دو هواپیما پست مرزی در ام القصر را مورد حمله قرار دادند . یکی از فانتومها مورد اصابت قرار گرفت و خساراتی را متحمل شد . تنها یک روز پس از این واقعه مورد مشابهی رخ دادکه البته این بار فانتومهای ایرانی به سلامت به پایگاههای خود بازگشتند . ۲ فروند فانتوم مذکور با شلیک ۲ فروند موشک اسپارو به سمت میراژهای عراقی که در تعقیب آنها بودند موفق به فرار گردیدند .

  پس از این ۲ حادثه نیروی هوائی ایران تصمیم گرفت با اجرای عملیاتی مزاحمت­های عراق را کاهش دهد . در صبح روز ۲۳ اکتبر دو فروند هواپیمای اف ـ ۴ متعلق به اسکادران ۶۱ جهت نابودی ایستگاه راداری در کویت که بدست ایتالیا ساخته شده بود به پرواز در آمدند . جهت کشاندن نیروهای عراقی به منطقه فانتومها در ارتفاع ۷۰۰۰ متری به سمت شمال پرواز میکردند . در همان زمان با فاصله ۷۰ کیلومتری از آنها ۲ فروند اف ـ ۱۴ به خلبانی سرگرد شهرام رستمی و سروان هداوند در ارتفاع ۱۰ متر از سطح آب مشغول گشتزنی و مراقبت بودند . هر کدام از تامکتها به ۲ فروند موشک فونیکس و ۲ فروند موشک اسپارو و۲ فروند موشک سایدویندر مجهز بودند. در فاصله ۵۵ کیلومتری هدف فانتومها خود را برای حمله آماده کردند . همزمان تامکتها با افزایش ارتفاع رادارهای خود را فعال نمودند . چند لحظه ای  بیشترطول نکشید که یک دسته چهار فروندی از هواپیماهای عراقی بر روی صفحه رادار آنان ظاهر گشت . بدون توجه به فاصله زیاد ۱۱۵ کیلومتری تا آنها تامکتهای خلبان رستمی و هداوند هرکدام  ۲ فروند موشک فونیکس به طرف آنها شلیک کردند . تنها یک دقیقه بعد نیروهای ایرانی موفق به ثبت پیامهای رادیوئی خلبان عراقی که از مورد اصابت قرار گرفتن ۳ فروند هواپیمای همراه خود بوسیله آتشبار ضد هوائی کویت خبرمیداد شدند . یکروز پس از این واقعه تلویزیون کویت لاشه یک اف ـ ۴ ایرانی را نشان داد که در حقیقت سکان عمودی یک فروند میراژ اف  ـ ۱ عراقی بود . این خسارت را هم نیروی هوائی عراق هیچگاه تأئید نکرد . شاید این معما بدست یک خلبان هواپیمای  آ ـ ۴ اسکای هاوک متعلق به نیروی تفتگداران دریائی آمریکا که در آنزمان در کویت مشغول به خدمت بود قابل حل باشد . او گزارش داده است که نیروی هوائی کویت در زمان وقوع حادثه خبر از یک سری حوادث هوائی داده که تعدادی تلفات جانی هم در بر داشته است .
در تاریخ ۴ دسامبر مجددأ ۲ فروند فانتوم در نقش طعمه ظاهر گشتند . عراقیها اما این بار سریع وارد عمل شده و ۲ فروند میراژ اف ـ ۱ را به مقابله با آنها فرستادند . در کابین یکی از میراژها سرگرد خلبان مخلد عبدالکریم جانشین فرمانده اسکادران ۷۹ ودر دیگری ستوانیکم خلبان حیثم عمر هدایت را به عهده داشتند . در ارتفاع ۸۰۰۰ متری بر فراز اهواز میراژها به فانتومها حمله ور شدند .

سرگرد عبدالکریم یک فروند موشک Super 530 بطرف فانتومی که در فاصله ۱۸ کیلومتری در حال پرواز بود شلیک کرد . تنها ۱۰ ثانیه پس از آن صفحه رادار هواپیمای او نشان دادکه اف ـ ۴ ایرانی با چرخشی سریع از تیررس موشک خارج و مورد اصابت قرار نگرفته است . در همین هنگام ستوان عمر شاهد پرواز دومین فانتوم ایرانی که مستقیم به سمت او می آمده است بود . او با مانور به موقع از تیررس فانتوم خارج و در تلاشی موفق میشود فانتوم را مورد اصابت قرار دهد . اما هنوز دیر زمانی نگذشته بود که در افق دور خطر اصلی برای خلبانان عراقی ظاهر شد . ۱۰۰ کیلومتر دورتر از فانتومها ۲ فروند اف ـ ۱۴ مشغول تعقیب فانتومها بودند . هدایت این هواپیماها بر عهده سروان خلبان آل آقا و سروان خلبان آزاد بود . پس از چند ثانیه تامکتها موشکهای فونیکس خود را شلیک کردند . میراژها با شیرجه به سمت پائین و دور زدن سریع سعی در فرار هر چه سریعتر داشتند و در نهایت موفق به اینکار شدند . هر ۲ طرف درگیر خبر از پیروزی نیروهای خود دادند ولی با اختلاف فاحش نسبت به یکدیگر . تنها واقعیت به ثبت رسیده حاکی از فرود فانتوم مورد اصابت قرار گرفته درپایگاه ششم شکاری بوشهر است .پس از این واقعه خلبانان ایرانی دیگر با دقت بیشتری به میراژها توجه میکردند و تا مدتها تامکتهای ایرانی از رهگیری میراژها خودداری می­کردند .
در کنار میراژ اف ـ ۱ و میگ ـ ۲۵ از سال ۱۹۸۳ هواپیماهای سوپر اتاندارد مورد توجه خلبانان تامکت قرار گرفتند . در تاریخ ۲۶ جولای ۱۹۸۴ ۲ فروند سوپر اتاندارد در راه حمله به تانکر نفتکش در نزدیکی جزیره خارک بودند که RWR = Radar warning Receiver آنها خبر از نزدیک شدن  شیئی پرنده از طرف عربستان سعودی داد . این موضوع به خودی خود مهم نبود زیرا عراقیها بطور دائم پرواز هواپیماهای اف ـ ۱۵ آنان را بر فراز سواحل توسط رادار ثبت میکردند . اینباراما موضوع کمی تفاوت داشت . سر دسته سوپراتاندارد ها شاهد انفجار هواپیمای همراه خود بود ودر این هنگام او به سرعت به پایگاه خود مراجعت کرد . عراقیها تا مدتها بر این اعتقاد بودند که هواپیمای سوپر اتاندارد آنها توسط هواپیماهای اف ـ ۱۵ عربستان مورد اصابت قرار گرفته اما واقعیت به شکل دیگری بود . یک فروند تامکت ایرانی چنان دستگاههای هشدار دهنده سوپراتاندارد ها را مختل کرده بود که آنان متوجه نشدند که یک گربه ایرانی در کمین آنهاست و در حقیقت یک موشک فونیکس بود که هواپیمای سوپر اتاندارد را مورد اصابت قرار داد . تنها پس از گذشت ۲ هفته سوپر اتانداردها جرأت حضور دوباره بر فراز خلیج فارس پیدا کردند .نیروی هوائی عراق پس از این واقعه با طرحهای جدیدی به مقابله با نیروی هوائی ایران آمد

  . ادامه نبرد
در تاریخ ۹ آگوست ۱۹۸۴ قرار بر این بود که یک کاروان از کشتیهای حامل سلاح و مهمات مورد نیاز ایران از مبدأ سوریه با گذشت از تنگه هرمز به مقصد بوشهر و بندر امام خمینی حمل گردد . عراقیها که قصد حمله به این کاروان را داشتند تصمیم به استفاده از هواپیماهای سوپراتاندارد خود گرفتند ولی از اینکار خود منصرف شدند زیرا با وجود تامکتهای ایرانی و گشتزنی مداوم آنها بر فراز خلیج فارس این طرح غیر ممکن بود . صبح روز ۱۱ آگوست ۲فروند MIG - 23 ML که مجهز به موشک­های هوا به هوای  R 24 R و  R - 60 MK بودند جهت حمله به چند فروند کشتی ایرانی در نزدیکی جزیره خارک به پرواز در آمدند . این دو هواپیما با پرواز در ارتفاع خیلی پائین به یکدسته اف ـ ۱۴ ایرانی نزدیک شدند . در این زمان مرکز کنترل زمینی عراق دستور افزایش ارتفاع پرواز تا سقف ۴۰۰۰ متر را صادر کرد . اما بعلت اینکه مدت زمانی معین طول میکشید تا امواج رادیوئی از مرکز به میگها برسد , خلبانان میگها که فاصله ای ۱۵۰  کیلومتری با مرکز داشتند فرمان را دیر دریافت کردند . در این اثناء فرمانده دسته عراقی ناگهان خود را در مقابل تامکتهای ایرانی دید و هواپیمای همراه او به خلبانی ستواندوم خلبان عمار  به فاصله ۶۰۰ متر از او ودر پشت یک فروند اف ـ ۱۴ ایرانی پرواز می کرد . فاصله کم میگ ـ ۲۳ عراقی تا تامکت ایرانی , امکان شلیک موشک هوا به هوا را غیرممکن می­ساخت و او به مسافت بیشتری نیاز داشت . تنها کاری که از عهده فرمانده دسته عراقی برآمد این بود که با مانور چرخش فاصله خود را افزایش دهد . همزمان هواپیمای ستواندوم عمار موفق شد تا با استفاده از اوضاع نامساعد جوی کماکان بطور ناشناخته به تعقیب تامکت دیگر بپردازد . در همین موقع خلبان عمار در صفحه رادار خود علامت مثبت جهت شلیک موشکهای خود را دریافت کرده و در نتیجه یک فروند موشک  R - 60 MK بطرف تامکت ایرانی پرتاب کرد . افسر رهگیری رادار ( RIO ) هواپیمای اف ـ۱۴ به خلبانی هاشم آل آقا در اینروز ستواندوم خلبان محمد رستم پور بود . رستم پور صحنه درگیری آنروز را چنین ترسیم میکند : هاشم از هواپیمای همراه ما ( Wingman ) درخواست کرد که با تغییر موقعیت خود اطراف ما را جستجو کرده و مطمئن شود که هواپیمایی در پشت ما نیست . سپس ما گردشی به سمت چپ انجام دادیم . پس از این گردش هاشم احساس عجیبی داشت و مجددأ از هواپیمای همراه درخواست کرد که دوباره از وضعیت پشت سر ما اطمینان حاصل کند . در این لحظه تنها چیزی که هواپیمای همراه ما دید , دود حاصل از موشک شلیک شده عراقی بطرف ما بود . این موشک به موتور سمت راست ما برخورد کرد ودر نتیجه این برخورد و انفجار ناشی از آن من به حالت بیهوشی دچار شدم . زمانی که من بهوش آمدم آلات دقیق پروازی هنوز کار میکرد اما هواپیما در آتش میسوخت و با سرعت به سمت آب پیش میرفت . من با استفاده از چتر نجات به بیرون پریدم و لحظاتی بعد خود را در آب یافتم . هوا مه آلود بود و چند دقیقه ای طول کشید تامن قایق نجات خود را باز کردم . در این موقع چندین بار صدای هاشم را شنیدم و من هم در جواب او فریاد کشیدم اما هیچگاه موفق به دیدار مجدد او نشدم . 
نبرد هوائی اما هنوز پایان نیافته بود . در زمانی که هواپیمای همراه خلبان آل آقا در جستجوی میگ ـ ۲۳ فرمانده دسته بود مرکز عملیاتی ایران ۲ فروند هواپیمای فانتوم اف ـ ۴ به منطقه عملیاتی اعزام کرد . این جنگنده ها با سرعت به سمت شمال به طرف محل درگیری با عراقیها پرواز کردند . هواپیماهای میگ ـ ۲۳ عراقی که هنوز به مقدار کافی سوخت و مهمات داشتند با دور زدن به استقبال فانتومها آمدند . سروان هشام چنین میگوید : موشکهای R 24 R من از برد بیشتری نسبت به اسپاروهای فانتومهای ایرانی برخوردار بودند در نتیجه من خود را در موقعیت برتر احساس می کردم . رادار هواپیمای من یکی از اف ـ ۴ ها را در فاصله ۳۰ کیلومتری شناسائی کرد ومن از فاصله ۲۵ کیلومتری یک فروند موشک R 24 R را بطرف آن شلیک کردم . هواپیمای ایرانی گردشی تند انجام داد. تجزیه و تحلیل فیلمهای پرتاب موشک نشان داد که موشک شلیک شده توسط من در فاصله ۳ کیلومتری هدف منفجر شد . فانتوم همراه او ضمن تعقیب فرمانده دسته خود موفق شد که درست جلوی هواپیمای عمار  ظاهر شود . عمار  با شلیک یک موشک R 24 R  سعی در ساقط نمودن فانتوم کرد اما متاسفانه موشک او به خطا رفت .

در این هنگام جنگ برای ما خاتمه یافته تلقی شده و ما به سمت پایگاه برگشتیم . متاسفانه تنها چند لحظه پس از فرود ما خبرگزاری دولتی عراق به سرعت اعلام کرد که ۳ فروند اف ـ ۱۴ ایرانی توسط ما سرنگون گردیده است و این خبر تا به امروز در کلیه مراجع درج و بعنوان مدرک واقعی ارائه میگردد .

  با شهادت هاشم آل آقا که چندین نفر از بهترین خلبانان نیروی هوائی ایران را آموزش داده بود ایران یکی از بهترین خلبانان و متفکران نظامی خود را از دست داد . او شخصی بود که طنین صدای او جزو خوشایندترین صداها در گوش خلبان اف ـ ۴ و اف ـ ۵ که بر فراز عراق پرواز میکردند بود . تحت فرماندهی او همه احساس آرامش و امنیت میکردند . سروان رئیسی مسائل ذکر شده را عامل محبوبیت خلبانانی چون آل آقا ـ جلیل زندی ـ عباس حزین و یا شهرام رستمی می­داند و ازآنان بعنوان قهرمانان همیشه جاوید نیروی هوایی یاد می کند .او اما در همین حال اضافه می کند که استفاده از موشکهای فونیکس احتیاج به هماهنگی کامل میان خلبان و افسر رهگیری رادار( RIO ) او دارد ولی برخی از خلبانان با این مسئله مشکل داشتند و این امر موجب بحثهای زیادی در نیروی هوائی گشت زیرا ما تعداد قابل توجهی خلبان ماهر داشتیم ولی  RIO  خوب به تعداد کافی نداشتیم .  RIO های ما اکثرأ افرادی تازه آموزش دیده و مبتدی بودند که هرگز راه به کابین جلو نیافتند . تنها زمانی اوضاع بهتر شد که خلبانانی همچون آل آقا آماده بودند که در مأموریتهای جنگی در کابین دوم هم به خدمت بپردازند . شاید همین امر موجب شد که رفته رفته مدال­های افتخار برای سرنگونی هواپیماهای دشمن به هر دو خدمه پروازی اعطاء گردد .