از برجک تانک پنزر (Panzer) خود، رودولف فون ریبنتروپ، پسر وزیر امور خارجه مشهور آلمان در دوران حکومت آدولف هیتلر در طول جنگ جهانی دوم، از پشت توده ضخیم دودی که دشمن با نارنجک دودزا ایجاد کرده بود نگاه می کرد. پرتاب نارنجک های دودزا هشدار واضحی از این بود که نیروهای زرهی روسیه در راهند و مدت زیادی طول نکشید که برجک آن ها نمایان شد.

 
رویارویی دوباره تانک های روسی و آلمانی یادآور نبرد کورسک

او این ماجرا را چنین روایت می کند: «زبانم از چیزی که می دیدم بند آمده بود، از بلندی کوچکی در فاصله هفتاد هشتاد متری جلوی من، ابتدا ۱۵، سپس ۲۰ و سپس ۴۰ تانک ظاهر شدند. سرانجام آنقدر زیاد بودند که شمردنشان دشوار شده بود.T-34ها با سرعت بالا و در حالی که پیاده نظام را روی بدنه خود داشتند به سمت ما می آمدند».

خیلی زود، تانک پنزر فون ریبنتروپ محاصره شده و با تانک هایی درگیر شد که برخی از آن ها تنها ۱۰ متر با آن فاصله داشتند. بعد از برخورد گلوله های نفوذ در زره ۷۵ میلیمتری با شتاب بالا به تانک های روسی، برجک یکی از تانک های T-34 به هوا پرتاب شد. ریبنتروپ در ادامه می گوید: «تانک های آتش گرفته دشمن به هم برخورد کرده و از روی هم عبور می کردند. جهنمی واقعی از دود و آتش، برخورد گلوله ها و انفجار بود. تانک های T-34 آتش می گرفتند و سربازان زخمی سعی می کردند از طرفین تانک به شکل سینه خیز فرار کنند». این نبرد در ۱۲ جولای ۱۹۴۳ رخ داد و خونین ترین نبرد در جبهه کورسک بود که بزرگ ترین درگیری زرهی تاریخ به شمار می آید.

 

رویارویی دوباره تانک های روسی و آلمانی یادآور نبرد کورسک

صفت ها و تعاریف نمی توانند واقعیت این جنگ را تفسیر کنند: ورماخت (نیروی زمینی آلمان نازی) بیش از ۵۱۸,۰۰۰ سرباز و ۲,۵۰۰ تانک را برای متوقف کردن پیشروی روس ها در اطراف شهر کورسک مستقر کرده بود. در مقابل آن ها نیروی سهمگین تر ۱.۴ میلیون سرباز روسی و تقریباً ۵,۰۰۰ تانک قرار داشتند.

همزمان با هشتادمین سالگرد نبرد سرنوشت سازی که برای همیشه نازی ها را در جبهه شرقی جنگ جهانی دوم عقب راند، پنزرهای آلمانی در قالب تانک های لئوپارد ۲ (Leopard II) قرار است به زودی با نسل جدیدی از تانک های روسی در همان استپ های اوکراین مواجه شوند. زیر فشار شدید متحدانش در ناتو، اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، ۱۴ تانک Leopard II را به اوکراین اهدا کرده و به دیگر کشورها مانند لهستان اجازه داده که تانک های مدرن لئوپارد ۲ خود را در اختیار اوکراین قرار دهند.

رویارویی دوباره تانک های روسی و آلمانی یادآور نبرد کورسک
 

بریتانیا و آمریکا نیز در حال ارسال تانک های مدرن خود به اوکراین هستند-۱۴ دستگاه Challenger II و ۲۰ دستگاه Abrams M1 – که در فصل بهار به دست کی یف خواهند رسید. بدین ترتیب ممکن است در فصل بهار، اوکراین تا ۲۰۰ تانک غربی پیشرفته در اختیار داشته باشد. روسیه نیز این اقدام را «تحریک واضح» دانسته و قول داده است که تانک های ناتو «نیز مانند بقیه خواهند سوخت». پوتین خود به تاریخ اشاره کرده و گفته است: «باورنکردنی است اما واقعیت دارد. ما یکبار دیگر با تانک های لئوپارد آلمانی که رویشان صلیب قرار دارد تهدید می شویم. و یکبار دیگر قرار است در خاک اوکراین با روسیه بجنگند».

بدون شک، چیزی که در جنگ اوکراین شاهد آن خواهیم بود، انعکاس بیداری بخش نبرد تایتان ها در میدان نبردی است که دهه ها قبل نیز دیده بودیم. گفتمان و لحن دو طرف به قدرت و اعتبار تاکتیکی که تانک ها هنوز دارند اشاره می کند و اینکه چطور هنوز هم برای نبردهای زمینی تاثیرگذار و حیاتی هستند.

رویارویی دوباره تانک های روسی و آلمانی یادآور نبرد کورسک

در سال ۱۹۴۳، امید مشابهی در پنزرهای جدید آلمانی وجود داشت: تانک متوسط Mark V ‘Panther’ و تانک سنگین Mark VI ‘Tiger’. تانک Tiger می توانست از فاصله یک مایلی در زره تانک روسی T-34 نفوذ کند، در حالی که زره ۴ اینچی خود او می توانست در مقابل توپ ۷۶ میلیمتری تانک روسی مقاومت کند مگر اینکه از فاصله ای بسیار نزدیک هدف قرار گیرد.

 

اما تانک آلمانی تایگر ضعف هایی نیز داشت: این تانک بسیار کند، سنگین و غیرقابل اعتماد بود و سوخت بسیاری مصرف می کرد. همچنین این تانک چنان گرانقیمت بود که تولید آن دشوار بوده و به همین دلیل تعداد زیادی از آن ساخته نشد. سال ۱۹۴۳ برای آلمانی ها بد شروع شده بود، جایی که در اواخر ژانویه ارتش ششم به فرماندهی ژنرال پاولوس در استالینگراد تسلیم شده بود. پیشروی های دیگر نیروهای روسی با هدف تصرف شهر کورسک در شرق اوکراین در ۸ فوریه انجام شده بود.

رویارویی دوباره تانک های روسی و آلمانی یادآور نبرد کورسک

هیتلر مصمم بود تا ضربه متقابلی به ارتش سرخ بزند. اما برخلاف استالینگراد، او به اوکراین سفر نکرد تا شخصاً عملیات را هدایت کند و به جای آن، از مرکز فرماندهی مشهور خود به نام لانه گرگ (Wolf’s Lair) در پروسیای شرقی به فرماندهان ارشد خود گفت که «کسی نمی دانست که روس ها به نزدیکی پایان قدرت خود نرسیده اند یا خیر». برای تست این تئوری، او دستور ضدحمله ای وسیع برای ایجاد حفره ای بزرگ در خط نیروهای روسی را داد. هدف این عملیات با اسم رمز سیتادل (Citadel)، حمله به جناح های شمالی و جنوبی نیروهای روسی و محاصره پنج ارتش این کشور و در نهایت تصرف دوباره کورسک بود.

اگر موفق می شد، این عملیات می توانست با مشهورترین نبرد نعل اسبی در تاریخ-پیروزی هانیبال بر ارتش روم در سال ۲۱۶ قبل از میلاد مسیح در کانی – برابری کرده و موقعیت نیروهای آلمانی در جبهه شرقی را با صاف کردن خط مقدم و نابودی تمرکز اصلی ارتش های شوروی تثبیت نماید. پیشوا، به گفته آجودان نیروی هوایی اش (لوفت وافه)، «مطمئن بود و انتظار پیروزی داشت». از بخت بد هیتلر، روس ها ایده دیگری داشتند. بعد از اطلاع جاسوسان به آن ها که حمله سنگین نیروهای آلمانی در راه است، نیروهای روسی پنج کمربند دفاعی بزرگ در اطراف نقطه های بیرون زده خط مقدم نبرد و خود شهر کورسک ایجاد کرده و سه کمربند دیگر نیز پشت آن ها ایجاد شده بود.

رویارویی دوباره تانک های روسی و آلمانی یادآور نبرد کورسک

این خطوط دفاعی از شبکه های میادین مین، گودال هایی که مانع عبور تانک ها می شد، خندق ها و استقرار مسلسل های متعدد می شد و توپخانه و راکت ها نیز برای ایجاد دفاع در مقابل تانک ها مستقر شده بود. عمیق این مناطق به بیش از ۲۵ مایل می رسید. در ۵ صبح روز ۵ جولای ۱۹۴۳، عملیات نیروهای آلمانی با بمباران ۵۰ دقیقه ای توپخانه آلمانی ها آغاز شد که با شلیک گلوله هایی بیشتر از گلوله های توپخانه ای همراه بود که در مجموع در تسخیر لهستان و شمال فرانسه به کار رفته بود. بعد از آن به طور همزمان از طرف شمال و جنوب میدان نبرد، ارتش های نهم و چهارم زرهی آلمان با تانک های پنزر حمله را آغاز کردند. در شمال واحدهای پیاده نظام با مسلسل و تانک های سنگین خود پیشقراول حمله بودند.

رویارویی دوباره تانک های روسی و آلمانی یادآور نبرد کورسک

برای خدمه تانک، نبرد زرهی یک تجربه جهنمی بود. معمولاً خدمه تانک شامل چهار یا پنج نفر بود: فرمانده، توپچی اصلی، گلوله گذار، راننده و مسلسل چی که نقش اپراتور رادیویی را نیز بازی می کرد. در هنگام نبرد، در شرایطی که درب بالای برجک قفل می شد، درون تانک به شدت گرم می شد، فضایی تنگ و تاریک که به شدت پرسروصدا نیز بود، شبیه ماشین لباسشویی که با نهایت سرعت و با پرسروصداترین شکل ممکن می چرخید. ترس اصلی زمانی بود که تانک مورد هدف قرار می گرفت و در ادامه آتش می گرفت که در ادامه انفجار ممهمات را در پی داشت و خدمه تلاش می کرد از طریق درب روی برجک یا در کوچک زیر تانک خارج می شدند و در غیر این صورت خدمه زنده زنده در آتش می سوختند، اتفاقی که معمول بود.

رویارویی دوباره تانک های روسی و آلمانی یادآور نبرد کورسک

نیروهای پیاده نظامی مانند ریموند روفر، ستوان ۲۰ ساله ای از گردان تهاجمی ۷۸اُم، در کنار تانک ها به پیش می رفتند. او عبور گلوله ها از اطرافش را به یاد می آورد: «می توانستم عبورشان از کنار گوشم را بشنوم. هر لحظه انتظار داشتم که بدنم سوراخ سوراخ شده یا در اثر گلوله های توپی که در اطرافم به زمین می خورد تکه تکه شوم. اولین عملیاتم نبود اما انگار که اولین عملیاتم بود». در حالیکه روفر تلاش داشت به یکی از همرزمان زخمی شده اش کمک کند، روفر دید که سربازان روسی از خندق های استتار شده بیرون پریدند. او روی یکی از زانوهایش افتاد و شروع به تیراندازی کرد و یک خشاب به سمت سربازان بدون چهره شوروی خالی کرد. به سرعت گلوله ای پاسخ داده شد، به شانه اش برخورد کرد، استخوان را خرد کرد و باعث شد وی نتواند نفس بکشد.

رویارویی دوباره تانک های روسی و آلمانی یادآور نبرد کورسک

این نبرد به مدت ۶ روز ادامه داشت و ارتش نهم آلمان توانست ۵۲۶ تانک روسی را نابود کند در حالی که تنها ۷۷ تانک آلمانی از دست رفت. اما حمله در قسمت شمال نتوانست از خطوط دفاعی سنگین روس ها عبور کند و در ۱۰ جولای بود که فرمانده ارتش نهم آلمانی ها دستور توقف موقت عملیات را داد. این عملیات دیگر هرگز از سر گرفته نشد زیرا دو روز بعد روس ها یک ضد حمله از قبل برنامه ریزی شده را آغاز کردند که عملیات کوتوزوف (Kutuzov) نام داشت.

تلاش نیروهای آلمانی برای محاصره کردن نیروهای روسی از جنوب نیز با مقاومت نیروهای روسی مواجه شد اما در این بخش از نبرد، تانک های تایگر و پنتر پیشقراول بودند که در نهایت توانستند از دو کمربند دفاعی اول عبور کنند. یک خدمه تانک روسی به نام ولادیمیر الکسیف، به یاد دارد که یک تانک تایگر از فاصله یک کیلومتری توانست به یک تانک روسی T-34 شلیک کند: «اولین شلیکش حفره ای در کناره تانک من ایجاد کرد، گلوله دوم به اکسل خورد. در فاصله نیم کیلومتری یک گلوله با کالیبر ویژه به سمت آن شلیک کردم اما شبیه یک شمع به آن برخورد کرده و کمانه کرد». او از فاصله ۱۰۰ متری بار دیگر شلیک کرد اما بی اثر بود. در شرایطی که توپ تانک تایگر به سمت او نشانه رفته بود، الکسیف به راننده گفت که با سرعت تمام بازگشته و جایی برای مخفی شدن پیدا کند.

مقایسه تانک های M1A2 Abrams و T-14 Armata؛ تانک آمریکایی بهتر است یا روسی؟

رویارویی دوباره تانک های روسی و آلمانی یادآور نبرد کورسک

در پنجمین روز از نبرد در جنوب، تانک های پیشرو پنزر ۲۰ مایل به سمت رودخانه پسل پیشروی کرده بودند که آخرین مانع طبیعی پیش از رسیدن به شهر کورسک بود. اما کاهش قدرت زرهی در شرایطی که تعداد تانک های پانتر از ۲۰۰ به ۴۰۸ عدد رسیده بود نشان از آن بود که نیروهای اس اس پنزر دوم به تنهایی در حال پیشروی هستند. بعد از توقفی کوتاه برای تثبیت جناح هایشان، نیروهای اس اس پنزر به سمت شمال شرقی و روستای اوکراینی پروخورووکا رفتند و بدین ترتیب نبرد زرهی بزرگی با ارتش پنجم زرهی روسیه در ۱۲ جولای رخ داد.

رودولف فون ریبنتروپ گردان تانک خود را به سمت جلو هدایت کرد تا اولین تانک T-34 را مشاهده کرد که می خواست از سمت چپ نیروهای او نفوذ کند. او به تانک هایش دستور داد تا در فاصله ۲۵۰ متری متوقف شده و شلیک کنند. تعدادی تانک T-34 هدف قرار گرفته و منفجر شدند. در پشت او، فون ریبنتروپ ۳۴۵ تانک پنزر و توپ های خودکششی، همراه با توپچی مشهور آلمانی، مایکل ویتمن – که بعدها در سال ۱۹۴۴ در نورماندی کشته شد- را داشت که جوخه او با حدود ۱۰۰ تانک روسی مواجه شده بود.

رویارویی دوباره تانک های روسی و آلمانی یادآور نبرد کورسک

اما نزدیک به دو برابر تانک های روسی T-34 و T-70 از ارتش پنجم زرهی روسیه به سمت آن ها می آمد. فون ریبنتروپ می گوید: «تانکی بعد از دیگری، موجی بعد از موج دیگر! یک تجمع بسیار باورنکردنی بود و با سرعت فراوان حرکت می کرد». در داخل یکی از این تانک های T-34 واسیلی بریوخوف قرار داشت که نبرد را چنین توصیف می کند: «این یک نبرد نبود، یک سلاخ خانه تانک ها بود. ما به جلو و عقب می خزیدیم و شلیک می کردیم. همه چیز در حال سوختن بود. بوی غیرقابل توصیفی در آسمان روی میدان نبرد شکل گرفته بود. همه چیز در دود، گرد و خاک و آتش گم شده بود، انگار که گرگ و میش صبح بود… تانک ها داشتند می سوختند، کامیون ها داشتند می سوختند».

یکی از سربازان اس اس تانک های روسی را «جیغ زنان مانند موش ها در سراسر میدان نبرد» توصیف می کند. تانک های روسی توسط ترکیبی از تانک های پنزر آلمانی، توپ های ضد تانک و نارنجک اندازهای مسلح به خرج های انفجاری متوقف شدند. فون ریبنتروپ می گوید: «گروه من به تنهایی ۱۵ تانک را نابود کرده بود. پیاده نظام زرهی شوروی متوقف شده بودند. میدان نبرد مملو از تانک های سوخته و از کار افتاده بود. برخی از آن ها که هدف قرار گرفته بودند به شلیک به سمت تایگرها ادامه می دادند. تا اینکه آن ها نیز دوباره هدف قرار گرفته و نابود می شدند». یک فرمانده روسی می گوید: «روی زمین سوخته و سیاه، تانک های سوراخ شده مانند مشعل می سوختند. سخت بود مشخص کرد که کدام طرف در حال حمله است و کدام طرف در حال دفاع».

رویارویی دوباره تانک های روسی و آلمانی یادآور نبرد کورسک

وقتی تانک واسیلی بریوخوف هدف قرار گرفت، او و خدمه اش از تانک خارج شده و در یک کانال مخفی شدند. او در ادامه سوار تانک دیگری شد اما آن نیز هدف قرار گرفت. او سنگر گرفت و به سمت نیروهای پیاده نظام آلمانی و خدمه تانک های از کار افتاده شلیک کرد. این اتفاق در روستای پروخورووکا رخ داد که نبرد آن روز به نامش ثبت شد.

در پایان آن روز، تانک های باقیمانده روسیه به موقعیت های اولیه خود بازگشتند. اما از تصرف شدن پروخورووکا توسط آلمانی ها جلوگیری کرده و آن روز عصر، بعد از باخبر شدن از حمله متفقین به سیسیل در ۱۰ جولای، هیتلر این عملیات را متوقف کرد تا بتواند نیروهایش در ایتالیا را تقویت کند. تاریخ نگاران روسی همواره اصرار دارند که بگویند بیش از ۴۰۰ تانک آلمانی در نبرد پروخورووکا از بین رفتند، نبردی که در کنار نبرد کولیکوو (شکست مغول ها در سال ۱۳۸۰ میلادی) و نبرد بورودینو (نبرد روسیه با نیروهای ناپلئون در سال ۱۸۱۲ که پیشروی آن ها را متوقف کرد) اکنون یکی از سه میدان نبرد مقدس روس ها به شمار می آید.

۳۰ مورد از مهم‌ ترین و سرنوشت‌‌ سازترین نبردهای جنگ جهانی دوم؛ از العلمین تا بولژ [قسمت اول]

رویارویی دوباره تانک های روسی و آلمانی یادآور نبرد کورسک

هنوز هم در روسیه از نابودی نیروهای زرهی زبده پنزر هیتلر به عنوان نقطه عطف بزرگ جنگ جهانی دوم یاد می شود. اما در واقعیت، تانک های آلمانی توانستند تعداد بسیار بیشتری از تانک های روسی را در نبرد پروخورووکا نابود کنند. به گفته یک تاریخ نگار بریتانیایی به نام بن ویتلی، تنها ۱۴ دستگاه از ۳۴۵ دستگاه تانک پنزر و توپ های خودکششی نیروهای اس اس در پروخورووکا از بین رفت که معادل تنها ۴ درصد نیروها بود. در مقابل از ۶۶۳ تانک روسی، ۲۴۶ تانک از بین رفت که معادل ۴۰ درصد آن ها بود.

نبرد در اطراف کورسک به ماه آگوست نیز کشیده شد وقتی که در نهایت جبهه شرقی رها شده و روس ها به سمت سرزمین های رایش سوم به حرکت در آمدند. در این نبرد ۱۷۰,۰۰۰ سرباز آلمانی کشته، زخمی یا مفقود شدند، در حالی که تعداد تلفات روس ها بیش از ۸۶۳,۰۰۰ نفر بود. اما همچنان روس ها به لطف توپخانه، دفاع ضد تانک تقریباً غیرقابل نفوذ و تانک های جایگزین بی پایانشان پیروز نبرد شدند.

رویارویی دوباره تانک های روسی و آلمانی یادآور نبرد کورسک

نبرد کورسک توان نیروهای زرهی هیتلر را از بین نبرد اما همچنان نقطه عطفی در جبهه شرقی بود و آخرین عملیات تهاجمی بزرگ نازی ها در شرق که با شکست مواجه شد. بعد از آن، در مواجهه با دو نبرد در دو جبهه مختلف، شکست نازی ها تنها بحث زمان بود.

آیا تاریخ یک بار دیگر خود را در سال ۲۰۲۳ تکرار خواهد کرد؟ یک بار دیگر دشمن روسیه تانک های ساخت آلمان بهتری دارد، در حالی که روسیه برتری عدد در زمینه تعداد را در اختیار دارد. اما این بار قدرت اقتصادی و نظامی غرب نه از روسیه بلکه از دشمن او پشتیبانی می کند و این موضوع، شرایط را نسبت به نبرد کورسک به شدت تغییر خواهد داد.