پس از فروپاشی شوروی طرح‌های نیمه‌کاره و بلند پروازانه بسیار زیادی برای روسیه باقی ماند. طرح‌هایی که هزینه‌هایی سرسام آور داشت. دنبال کردن بسیاری از همان طرح‌ها بوده که امروز تی‌۹۰ ام‌اس و آرماتا و سوخو ۳۴ را مشاهده می‌کنیم. به راستی اگر شوروی فرو نمی‌پاشید آیا امروز شاهد هیولایی مخوف‌تر و درنده‌تر از آمریکا نبودیم. طرح‌های نظامی شوروی چنان بلندپروازانه و جاه‌طلبانه بود که آدمی یاد طرح‌های نظامی پس از فروپاشی آلمان نازی می‌افتد.
یکی از محصولاتی که در دهه نود بهت و حیرت جهان را در پی داشت جنگنده عمود پرواز یاک ۱۴۱ بود. این پرنده تا حدودی قالب اصلی میگ ۲۵ و ۳۱ را داشت و می‌رفت تا دنیا را با رهگیری قدرتمند که می‌تواند به صورت عمودی بنشیند و برخیزد، در هوا ثابت بماند یا حول خود بچرخد مواجه شود.
 
تا دهه ۱۹۶۰ شوروی علاقه به گسترش توان نیروی دریایی خود نداشت. حضور ناتو درشرق  شوروی در اروپای غربی باعث شده بود تا شوروی علاقه ای به گسترش توان دریایی خود نداشته باشد و نیروی دریایی شوروی تنها یک نیروی دریایی  دفاعی بود. در حالی که نیروی  دریایی امریکا ده ها ناو هواپیما بر و  شناورهای سنگین داشت شوروی وابسته  به زیر دریایی دیزل و قایق های تندرو موشک انداز بود تا اینکه در دهه ۱۹۶۰ کم کم سر کله زیر دریای های اتمی امریکا پیدا شد.
 
شوروی به سرعت دست به گسترش ناوگان بالگردهای ضد زیر دریایی چون کاموف ۲۵ زد برای اینکه بتواند عمق اقیانوس را پوشش دهد مدتی به دنبال شناورهای  بزرگتر با توان حمل بالگرد  رفت و در این میان چند  رزم ناو ضد زیر دریایی توسعه یافت که حتی تا سه بالگرد حمل میکرد ولی مشکل اساسی شوروی ابر ناوهای هواپیما بر امریکایی بود. ناوهای اتمی  که حدود ۸۰  هواگرد  حمل میکردند که گهکاه شامل ۶۰ جنگنده می شدند . این ناو ها با کمک هواپیماهای خود می توانستند  هر نیروی شوروی را در اقیانوس ارام در هم بکوبند و شناورهای شوروی هیچ شانسی در اقیانوس  در برابر  ناوگروه  امریکا نداشتند
 
از این رو از دهه ۱۹۷۰ شوروی به فکر  ساخت ناوهواپیما بر افتاد تا بتواند با شکاری های ان از رزم ناو های ضد زیر دریایی خود حامل بالگرد های ضد زیر دریایی حمایت  کند. البته در مرحله اول شوروی به دنبال استفاه از جت عمود پرواز بر روی رزم ناوهای خود بود تا از انها بتواند به عنوان یکی نیروی واکش سریع استفاده کند ولی مطالعاتی در دهه ۱۹۷۰ نشان داد که یک رزم ناو حتی با دو شکاری عمود  پرواز نیز شانسی ندارد از این رو شوروی به فکر طراحی نخستین  ناو هواپیما بر خود با نام کلاس کیف افتاد.
 
تا دهه ۱۹۶۰ شوروی علاقه به گسترش توان نیروی دریایی خود نداشت. حضور ناتو در شرق شوروی در اروپای غربی باعث شده بود تا شوروی علاقه‌ای به گسترش توان دریایی  خود نداشته باشد و نیروی دریایی شوروی تنها یک نیروی دریایی دفاعی بود. در حالی که نیروی دریایی امریکا ده ها ناو هواپیما بر و  شناورهای سنگین داشت شوروی وابسته  به زیر دریایی دیزل  و قایق های تندرو موشک انداز بود تا اینکه در دهه ۱۹۶۰ کم کم سر کله  زیر دریای های اتمی امریکا پیدا شد.
 
شوروی به سرعت دست به گسترش ناوگان بالگردهای ضد زیر دریایی چون کاموف ۲۵ زد برای اینکه بتواند عمق اقیانوس را پوشش  دهد مدتی به دنبال شناورهای  بزرگتر با توان حمل بالگرد  رفت و در این میان چند  رزم ناو ضد زیر دریایی توسعه یافت که حتی تا سه بالگرد حمل میکرد. ولی مشکل اساسی شوروی ابر ناوهای هواپیما بر امریکایی بود. ناوهای اتمی  که حدود ۸۰  هواگرد  حمل میکردند که گهکاه شامل ۶۰ جنگنده می شدند . این ناو ها با کمک هواپیماهای  خود می توانستند هر نیروی شوروی را در اقیانوس ارام در هم بکوبند و شناورهای شوروی هیچ شانسی در اقیانوس در برابر  ناوگروه امریکا نداشتند
 
از این رو از دهه ۱۹۷۰ شوروی به فکر  ساخت ناوهواپیما بر افتاد تا بتواند با شکاری های ان از رزم ناو های ضد زیر دریایی خود حامل بالگرد های ضد زیر دریایی حمایت  کند. البته در مرحله اول شوروی به  دنبال استفاه از جت عمود پرواز بر روی رزم ناوهای خود بود تا از انها بتواند به عنوان یکی نیروی واکش سریع استفاده کند ولی مطالعاتی در دهه ۱۹۷۰ نشان داد که یک رزم ناو حتی با دو شکاری عمود  پرواز نیز شانسی ندارد از این رو شوروی به فکر طراحی نخستین  ناو هواپیما بر خود با نام کلاس کیف افتاد.
 
کیف ناو هواپیما کوچکی بود. در عمل در استاندارد تفنگدارن دریایی امریکا ناو بالگرد بر محسوب میشد ولی شوروی  تفکر متفاوتی در ساخت ناو هواپیما بر با غرب داشت . در حالی که امریکا از ناو هواپیما بر خود استفاده تهاجمی میکرد (کل نیروی  دریایی  چنین تفکری داشت) ولی ناو هواپیما بر شوروی همانند نیروی دریایش نقش دفاعی داشت. از این رو شوروی از اواخر دهه ۱۹۷۰ مجهز به ناوهای کوچک کلاس  کیف و شکاری یاک۳۸ شد. در مجموع چهار ناو هواپیما بر توسط شوروی ساخته شد.
 
یاک۳۸ یک شکست به تمام معنا بود. این پرنده زمانی که شوروی به عنوان یک شکاری  مدافع وارد خدمت شوروی شد که دارای سرعت زیر صوت بود و فاقد رادار و موشک راداری هوا به هوا  بود. در آن زمان اف۱۴ تامکت  و اف۱۸ پیشرفته ترین جنگنده نیروی دریایی امریکا بودند. حتی در شوروی هم یاک۳۸ حرفی در برابر بسیاری از جنگنده های نیروی هوایی نداشت .شوروی این مشکل   را دریافت و به سراغ برنامه جدید رفت. مدتی روی نسخه ناو نشین میگ۲۳، میگ۲۹  کار کرد و مدتی نیز به دنبال طرح جدید  یاک با نام یاک ۱۴۱ و نسخه ناو نشین  سوخو۲۷ با نام سوخو۳۳ رفت . طرح میگ۲۹ کا، سوخو۳۳ و یاک ۱۴۱ با جدیت  بیشتری دنبال شد.
 
فکر توسعه یاک ۱۴۱ از آنجا به فکر طراحان شوروی افتاد که یاک ۳۸ پاسخگوی نیازهای انها نبود..یاک ۳۸ با سرعت ۱۱۶۴ km/h و شعاع پروازی کم ۳۷۱ km و حمل تسلیحات کم از قابلیت های ضعیف عملکرد این پرنده بود.همچنین مانور پذیری کم ؛سیستم ایونیکی ضعیف و حفاظت کم در مقابل تهدیدات خارجی از توانایی های کم این پرنده بود.
 
یکی از ناوهای هواپیما بر کیف .. این ناو میتوانست ۱۲ هواپیما و ۱۶ بالگرد را حمل کند. هدف اصلی این ناوها نیز عملیات ضد زیر دریایی بود و حتی  تسلیحات ضد زیر دریایی داشت.
 
یاک ۱۴۱ که در ابتدا یاک ۴۱ نامگذاری شده بود به منظور جایگزینی یاک ۳۸ و استفاده در نیروی دریایی و نیروی هوایی شوروی طراحی گردید..نیروی دریایی برای ایجاد نشدن خلا و تضعیف نیروی دریایی ابتدا یاک ۳۸ را بکار گرفت اما یاک ۳۸ ان چیزی که باب میل انها باشد نبود..البته جدای از تمام کسورات یاک ۳۸ بیشتر به چشم تجربه و یک طرح موقت برای پر کردن خلا نیروی دریایی بود و حتی قبل از طراحی یاک ۳۸ انها بدنبال طراحی پرنده ناونشین با قابلیت های مشابه یاک ۱۴۱ بودند.
 
طراحی این پرنده از سال ۱۹۷۵ با همت الکساندر سرگیویج یاکولف و ده مهندس ارشد یاک شروع شد و بودجه لازم برای ساختن ۴ پیش نمونه را دریافت نمودند.تا سال ۱۹۷۸ این چهار پرنده ساخته شدند .. این چهار پیش نمونه با شماره سریالهای ۴۸-۰ و ۴۸-۱ و۴۸-۲ و ۴۸-۳ توسط یاک طراحی شد. پیش نمونه ۰ برای تست های استاتیکی و پیش نمونه ۱ برای تست های موتور و دو نمونه ۲ و ۳ برای تست های پروازی انتخاب شدند.. در نهایت تنها دو پیش نمونه تا لغو برنامه ساخته شد و اولین پرواز یاک۱۴۱ در ۹ مارس سال ۱۹۸۷ انجام شد.28 درصد بدنه این پرنده از فیبر کربن ساخته شده بود..فیبر کربن در قسمت دم هواپیما استفاده شده بود و بقیه بدنه از آلیاژ لیتیوم-آلومنیوم ساخته شد.
 
قسمت هایی که در هنگام فرود در معرض حرارت شدید بودند از تیتانیوم ساخته شدند..یاک ۱۴۱ از ۳ چرخ برای برای فرود و برخاست استفاده میکرد. و به سیستم ترمز ضد لغزش مجهز بودند.یاک ۱۴۱ همانند یاک ۳۸ هوای مورد نیاز خود را از طریق ورودی هوایی که بر بالای ان تعبیه شده بود بدیت می اورد و موتور وسط توسط دو دریچه پوششی باز و بسته میشد.
 
هواپیما دارای یک مخزن سوخت در بخش میانی موتور بین  دو موتور عمود  پرواز و موتور اصلی  بود و البته چهار مخزن سوخت نیز درون بالها حمل میکرد و دارای  بال جمع شونده برای گرفتن جای کمتر روی ناو بود.
 
کاکپیت جنگنده یاک ۱۴۱ از سیستم تهویه مطبوع استفاده میکرد و کابین تحت فشار اکسیژن بود که فضای مناسبی برای خلبان بوجود می اورد.درون کابین یک HUD یکپارچه با کلاه خلبان بود و هلمت این پرنده همچون میگ ۲۹ با نگاه کردن به هر طرف (۸۰ درجه از هر طرف نوک موشک) محیط مورد نظر را جستجو کند . در یکی از نسخه های تولیدی  جنگنده فاقد هر گونه نمایشگر بود  و  تصاویر رادار بر روی اچ یو دی به خلبان نشان داده می شود(مانند میگ۲۳) ولی در نسخه پیش تولید دوم یک نمایشگر تک رنگ تک منظوره مشابه میگ۲۹ در اختیار داشت. صندلی اجکت یاک ۱۴۱ از نوع صفر صفر K_36 V بوده است که روی تمامی جنگنده های نسل چهار شوروی نصب شده بود.
 
از آنجایی که "یاک-۱۴۱” برای عملیات مراقبت هوایی و رهگیری همچنین نبردهای هوایی نزدیک و حمله به اهداف زمینی و دریایی طراحی شده بود . یاک ۱۴۱ دارای سیستم  رادار اس-۴۱  ژوک بود.این رادار یک رادار چند حالت پیشرفته بر اساس  رادار ژوک نصب شده بر روی میگ۲۹ ام بود. این رادار توان کشف ده هدف  و درگیر با دو هدف را داشت و می توانست  انواع  موشک های رادار فعال ار ۷۷ ویا تسلیحات ضد کشتی را هدایت کند از این رو توان کامل هوا به زمین  و دریا را داشت . این رادار دارای  برد ۱۱۰ کیلومتر بود و بردش بر ضد یک هدف با ابعاد ۳ متر مربع حدود ۸۰ کیلومتر بود . البته این رادار قرار  بود روی یاک۱۴۱ نصب شود ولی هرگز روی  هیچ کدام از دو پیش نمونه نصب نشد. هر دو پیش نمونه مجهز به رادار n-019a متعلق به MIG-29Aبودند.
 
هواپیما دارای یک هشدار دهنده راداری   SPO-15 مشابه میگ۲۹ بود که پوشش ۳۶۰ درجه داشت  و از پرتاب کننده فلر و چف استفاده میکرد.
 
یکی از چالش‌های مهندسین یاک طراحی  روش عمود پروازی بود.یاک ۳۸ دارای دو موتور عمود پشت کابین بود که هوا را بالا می گرفت  و نیرو را به طرف  پایین هواپیما تولید میکردند و همزمان دو خروجی موتور اصلی نیز به طرف  پایین بر میگشت. این روش دو  مشکل  اساسی داشت . اول مصرف سوخت بالای  داشت زیرا در حالت عمود پروازی هواپیما  دارای سه موتور بود  و از طرفی این طرح خیلی هم پیچیده بود.
 
مهندسان ارشد یافتند طرحهایی چون yak-38 جوابگوی آنها نمی باشد. بنابر این در سیستم yak-141 از یک موتور در عقب جنگنده که توانایی چرخش ۹۵ به سمت پایین درجه را داشت، استفاده کردند. دو موتور وسط نیز دقیقا در پشت مرکز ثقل قرار داشتند.
موتور عقب آن توسط شرکت توماکسی طراحی شده است. مدل این موتور توربوفن TumanskyR-79V-300 میباشد  و دو موتور توربوجت مرکزی آن RKBM RD-41   بود
 
موتور R-79 که یک موتور توربو فن  ۱۱ مرحله ای بود. که ۵ مرحله کم فشار و ۶ مرحله پر فشار در آن استفاده شده است. این موتور در در حالت عادی ۲۴۳۰۰ پاوند رانش و با پس سوز ۳۴۱۷۰ پاوند رانش ایجاد می کرد که قدرت بسیار زیادی بود. این دو موتور دارای دو ورودی هوا در دو طرف بدنه با بخش های متغییر درون خود بودند.
 
دو موتور توربو جت RD_41 با زاویه ی ۸۵ درجه نصب شده است و هر کدام ۹۳۰۰ پاوند نیرو  تولید میکردند . هر سه موتور این جنگنده توسط یک سیستم به هم پیوسته دیجیتال قابل کنترل بودند.
 
با وجود این مشکل اساسی یاک ۳۸  در یاک ۱۴۱ نیز  باقی ماند. وجود دو موتور برای برخاست عمود باعث افزایش مصرف سوخت یاک می شود. در همان دوران هارییر انگلیسی تنها یک موتور داشت ولی دارای چهار خروجی  برای برخاست خود  بود که مصرف کمتری داشت ولی نیروی کمتری ایجاد میکرد. برای نمونه یاک۳۸ و ۱۴۱ دست کم در حالت  مسلح نیز  توان برخاست عمود  را دشتند ولی هارییر توان برخواست کوتاه را در چنین حالتی داشت.
 
یاک۱۴۱ دارای بیشترین سرعت ۱٫۴ تا ۱٫۵ ماخ بود و برد انتقالی ان به ۳۰۰۰ کیلومتر و برد رزمی ان با چهار موشک و یک مخزن سوخت به ۱۸۰۰ کیلومتر می رسید. یاک ۱۴۱ چهار جایگاه  تسلیحاتی  زیر بالها دارد(دو عدد زیر هر بال) وتوانایی حمل یک مخزن سوخت  ۱۳۰۰ لیتری زیر بدنه را دارد…این جنگنده از یک توپ سی میلیمتری مشهور GSH-30_1 استفاده میکرد. این پرنده در عملیات  دفاع هوایی می توانست   تا چهار موشک  فروسرخ ار ۷۳ و یا چهار  موشک رادار فعال ار ۷۷   و یا دو موشک رادار نیم فعال ار27 با برد ۷۰ کیلومتری و یا ترکیبی از انها را حمل کند. ترکیب تسلیحاتی ان دو ار ۲۷ ویا دو ار۷۷  و دو ار ۷۳ و یک مخزن سوخت خارجی بود.
 
همچنین می توانست دو موشک ضد رادار خا ۳۱ و یا نسخه ضد رادار خا ۲۵ و یا نسخه ضد کشتی خا ۳۱  را حمل کند. در بخش تسلیحات  سقوط ازاد نیز می توانست تا چهار راکت انداز ۸۰ م م اس ۸، تا شش بمب ۲۵۰ کیلوگرمی  را حمل کند. این تسلیحات ان زمان برای این هواپیما پیش‌بینی شده بود و در صورت ورود به خدمت بدون شک تعداد بیشتری سلاح با ان هماهنگ می شود . یاک۱۴۱ نیز تسلیحات زیادی نسبت به یاک۳۸ حمل نمی کرد و تنها چهار جایگاه تسلیحاتی واقعی داشت  ولی تنها  تسلیحات هدایت شونده حمل میکرد . واقعیت این است که یاک۱۴۱ نیز همانند یاک۳۸ بالهای کوچکی داشت.
 
یاک ۱۴۱ در  ۹ مارس سال ۱۹۸۹ اولین پرواز خود را انجام داد. دو پیش نمونه از این پرنده ساخته شد  که در سال ۱۹۹۰  اولین پرواز عمود خود را انجام داد . در  اوریل سال ۱۹۹۱ مورد ارزیابی  نیروی دریایی قرار گرفت  و نشان داد قابلیت های بسیار زیادی دارد  ولی در۲۴  سپتامبر سال ۱۹۹۱ برای ارزیابی بیشتر هر دو پیش نمونه  با ناو هواپیما بر ادمیرال گروشکو راهی دریا شدند. چند پرواز متعارف انجام شد و در نهایت در ۳۰ سپتامبر سال ۱۹۹۱ اولین پرواز عمود یکی از انها روی یک ناو هواپیما بر رقم خورد. در ۵ اکتبر در یکی از ازمایشات برخاست و نشست عمود  وزن هواپیما بسیار  بالا بود. مخازن سوخت کامل پر شده بود و زیر بال نیز جایگاه حمل سلاح  وصل بود. هواپیما در حال فرود عمود نیروی خود را زا دست داده و به سرعت به روی باند کوبیده شد و مخزن سوخت ان اتش گرفت و خلبان اجکت گردد.
 
این حادثه بهانه‌ای برای لغو این برنامه شد. در واقع تجربه استفاده  از یاک۳۸ که جنگنده واقع بدی بود باعث شده بود در نیروی دریایی  هم کسی چندان دنبال یک جنگنده عمود پرواز نباشد از این رو همان سال برنامه  لغو شد تا شوروی به دنبال سوخو۳۳ برود یک طرح اماده که تنها کافی بود ان را تولید کرد . واقعیت این بود که یاک۱۴۱  حتی اگر وارد خدمت می  شود  جنگنده در حد اف۱۸ و حتی سوخو۳۳ نبود زیرا ظرفیت حمل تسلیحات ان از جمله در یک عملیات  رزمی کم بود و چالاکی بالای نیز نداشت .با اینکه طرح یاک لغو گردید اما یاک ۱۴۱ در نمایشگاه هوایی فارنبرو در سال ۱۹۹۲ در سال ۱۹۹۳ در نمایشگاه هوایی پاریس شرکت نمود.بر طبق گفته منابع بر سال ۱۹۹۶ روسیه یکی از موتور های پروتوتایپ ساخته شده را به چین فروخت و در سال ۱۹۹۸ فناوری لازم مربوط به نازل را به چین منتقل کرده است.