محمدداود اردانی: این‌خلبان بالگرد شنوک و هواپیمای F27، سال ۱۳۳۱ متولد شد. سال ۵۲ باخبر شد نیروی دریایی خلبان استخدام می‌کند. به‌همین‌دلیل وارد نیروی دریایی و سپس برای تکمیل آموزش‌ها به آمریکا اعزام شد و با هواپیماهای T34 و T28 دوره دید. سپس آموزش پرواز با دو بالگرد H205 و UH206 را دید. اردانی خرداد ۵۶ به کشور برگشت و با درجه ناوبان دومی، خلبان بالگرد ضدسطحی AB212 را به عهده گرفت. در سال ۵۹ به نیروی هوایی ارتش منتقل شد و به‌عنوان خلبان بالگرد Bell214 و مدتی بعد به‌عنوان معلم خلبان بالگرد شنوک یا H47 به خدمت ادامه داد. او ۹۷ سورتی پرواز برون‌مرزی روی جزایر مجنون و سرزمین دشمن، و جمعاً ۳۲۰ سورتی پرواز جنگی در مناطق درگیری و عملیاتی به ثبت رساند. اردانی دوره معلم خلبانی بالگرد را در سال ۶۵ گذراند و سپس آموزش هواپیمای فوکر ۲۷ را در سال ۷۲ پشت سر گذاشت. او ۲۹ دی ۸۴ با شغل سازمانی سرتیپی بازنشسته شد. پس از بازنشستگی با جوانان نخبه مرکز ساخت پرنده‌های هدایت‌پذیر از راه دور (پهپاد) همکاری کرد و خط تولید این‌پرنده را به‌طور کامل با امکانات بومی راه اندازی کرد. این‌خلبان خاطراتی از پیدا کردن و تجسس پیکر خلبان شهید بالگرد محمد کریمی‌پناه در ۳ شهریور ۶۳ یا شکافتن آهن‌پاره‌های بدنه فوکر فرماندهان ایرانی که با اصابت موشک هواپیمای عراقی روز اول اسفند ۶۴ منهدم شد دارد. او پیکر شهیدانی چون خضرایی، محلاتی و … را از این‌فوکر سوخته بیرون کشید. خاطره دیگر او هم عملیات تجسس پیکر شهیدان خلبان فانتوم جهانبخش طاهری و مختار غفوری است.

ناصر ایزدی‌فر: متولد ۱۳۲۳ و خلبان هواپیمای F27 یا فرندشیپ است که بهمن سال ۴۳ وارد مرکز استخدام نیروی هوایی شد. او سال ۴۴ همراه با مجتبی زنگنه زودتر از همدوره‌های دیگر راهی آمریکا شد و تحت برنامه کمک‌های نظامی آمریکا به ایران دوره خود را شروع کرد. با T37 و T38 پرواز کرد و پس از بازگشت به ایران دوره رزمی اف پنج A و B را در پایگاه مهرآباد دید. پس از اتمام دوره هم به جمع خلبانان پایگاه سوم شکاری همدان پیوست. سپس وقتی پایگاه بوشهر آماده شد، به این‌پایگاه منتقل شد. مدتی بعد برای خلبانی فانتوم اف چهار D انتخاب شد و آموزش خود را در پایگاه مهرآباد طی کرد و سپس با فرمانده گردانش جواد فکوری به بوشهر رفت. او تفکری انقلابی داشت و خصلت معترض بودنش و درخواست انتقال به تهران برای مداوای مادرش، باعث حکم جابه‌جایی از هواپیمای شکاری به ترابری F27 شد. ایزدی‌فر در سال‌های پس از جنگ هیئت اعزامی ایران به چین را برای انتقال فناوری و واردات شکاری F7 همراهی کرد. این‌خلبان سرانجام سال ۱۳۷۴ با درجه سرتیپ دومی بازنشسته شد و با گذراندن دوره مدیریت تولید فیلم، در ساخت پنج فیلم سینمایی جنگی شرکت کرد.

در یکی از پروازهای این‌عملیات، متوجه یک‌هواپیمای بمب‌افکن سوخو ۲۴ عراقی شد. خلبان عراقی به اشتباه می‌پندارد جعفری طرئی به عمد به طرف او می‌رود تا خود را به هواپیمایش بکوبد. به همین دلیل ترسیده و مهمات خود را به‌طور بی‌هدف خالی کرده و فرار می‌کند محمد جعفری طرئی: وی متولد ۱۳۲۳ و خلبان بالگرد شنوک است که مرداد ۴۴ وارد دانشکده نیروی هوایی شد. او و همدوره‌ای‌هایش آماده اعزام به آمریکا بودند که مسائلی باعث قطع بورسیه‌ها شد. به همین‌دلیل این‌گروه در قالب ۲۰ دانشجو به دانشکده خلبانی ریسالپور پاکستان اعزام شدند. جعفری آموزش پرواز با هواپیمای T37 را دید و به‌رغم آن‌که در دروس آکادمی پرواز شاگرد اول بود، در پرواز با جت بدحال می‌شد و حالش به هم می‌خورد. به همین‌دلیل به اجبار دوره خود را نیمه‌تمام رها کرد و سال بعد به کشور برگشت. در ایران برای پرواز بالگرد در نظر گرفته شد و مهر ۱۳۴۶ برای طی دوره موردنظر به آمریکا اعزام شد. وقتی ۱۸ ماه بعد به وطن بازگشت، یگان اولیه خدمتش پایگاه مهرآباد بود و اوایل تابستان ۱۳۴۸ به میل خود به پایگاه هوایی دزفول منتقل شد. سال ۵۰ به تهران منتقل و برای گذراندن دوره خلبانی بالگرد شنوک بار دیگر به آمریکا اعزام شد. جعفری آذرماه سال ۵۷ برای بار سوم در جمعی ۱۲ نفره همراه همسر و دو فرزندش برای گذراندن دوره بررسی سوانح و ایمنی پرواز، به آمریکا اعزام شد. به رغم تبلیغات گسترده علیه انقلاب و ترساندن خلبان‌های ایرانی از عواقب احتمالی برگشت به ایران، جعفری و هر ۲۴ افسر همدوره‌اش به ایران برگشتند. این‌خلبان، اندکی پس از شروع جنگ مسئولیت تنظیم فهرست و اعزام خلبانان جوان به مرکز پشتیبانی مستقیم هوایی (دسک) اهواز مستقر در لشکر ۹۲ زرهی را به عهده گرفت و دو سال به‌طور متناوب همراه با سرهنگ جهانور کامران پیرزمان به‌عنوان رئیس ستاد عملیات جنوب فعالیت کرد. اواخر سال ۶۲ به پایگاه هوایی مهرآباد منتقل شد و فرماندهی گردان بالگرد را عهده‌دار شد. او در سال ۶۶ به‌عنوان جانشین تیپ شکاری همان‌یگان انتخاب شد. یکی از موارد کارنامه جعفری طرئی، بنیان‌گذاری گردان آموزش خلبان بالگرد برای کمیته‌های ابتدای انقلاب و نهاجا است. سال ۷۰ به سازمان خدمات هلی‌کوپتری وزارت نفت مامور شد و سال ۷۳ با درجه سرتیپ دومی بازنشسته شد. یکی از خاطرات او مربوط به عملیات خیبر است که در یکی از پروازهای این‌عملیات، متوجه یک‌هواپیمای بمب‌افکن سوخو ۲۴ عراقی شد. خلبان عراقی به اشتباه می‌پندارد جعفری طرئی به عمد به طرف او می‌رود تا خود را به هواپیمایش بکوبد. به همین دلیل ترسیده و مهمات خود را به‌طور بی‌هدف خالی کرده و فرار می‌کند.

مرحوم احمد حقگو: خلبان هواپیمای PC7 و متولد سال ۱۳۳۳ است که سال ۱۳۹۰ درگذشت. ۱۱ شهریور ۵۲ با قبولی در آزمون دانشگاه افسری ارتش وارد جمع دانشجویان این مرکز شد و سال سوم با خبر شد می‌تواند در آزمون دانشکده خلبانی نیروی هوایی شرکت کند. به این‌ترتیب در آزمون‌ها پذیرفته و وارد دانشکده خلبانی شد. بهمن ۵۶ برای تکمیل آموزش‌ها عازم آمریکا شد و با هواپیماهای T41 و T37 و T38 آموزش دید. حقگو آذر ۵۸ به ایران بازگشت و هرچند در اختیار گردان F5 پایگاه مهرآباد قرار گرفت، اما با توجه به شرایط انقلاب و تحریم‌ها فقط در امور زمینی مشغول به کار شد. با شروع جنگ، پای توپ‌ها و سلاح‌های پدافند حاضر شد تا ضریب ایمنی پروازهای خودی بالاتر برود. به این‌ترتیب بیش از ۶ ماه در سخت‌ترین شرایط جنگ، افسر ناظم مقدم بود و در عملیاتی که با سرهنگ علی صیاد شیرازی همکاری کرد، توانست نقش عمده‌ای در عدم سقوط یکی از پادگان‌های خودی ایفا کند. حقگو برای پرواز با شکاری F5 به کلاس شناخت سامانه‌های این هواپیما در پایگاه مهرآباد فراخوانده با گذراندن دوره، برای پرواز به پایگاه هوایی دزفول اعزام شد. در خلال جنگ ۴۳ سورتی پرواز عملیاتی گشت رزمی و اسکرامبل را کنار دیگر ماموریت‌های محوله در پرونده خود به ثبت رساند و آخرین راید F5 خود را ۲۹ اردیبهشت ۶۶ انجام داد. سپس از ۱۸ مرداد آن‌سال پروازهایش را با هواپیمای آموزشی PC7 در گردان ۸۷ پایگاه هوایی اصفهان شروع کرد و شاگردان زیادی را در ارتش و سپاه با این‌هواپیما آموزش داد. مرحوم حقگو نیمه مهر سال ۸۲ با ۲۷۹۶ ساعت پرواز و درجه سرهنگی بازنشسته شد. او در دوران بازنشستگی تصمیم به ترجمه منظوم قرآن به‌صورت قابل فهم برای عامه گرفت. این‌خلبان ۱۲ آذر سال ۹۰ مصادف با ۷ محرم به‌علت سکته قلبی درگذشت.

خاطره خلبان بالگردی که باعث فرار سوخو ۲۴ بعثی شد

بالا: هواپیمای سوخ و۲۴ عراقی / پایین: بالگرد شنوک ایرانی

محمد فرخ‌سرشت: متولد ۱۳۲۲ و خلبان بویینگ سوخت‌رسان ۷۰۷ است که پس از گرفتن دیپلم در سال ۴۲، سه سال در دانشگاه تهران در رشته ادبیات تحصیل کرد و چون شغل خلبانی را جذاب‌تر دید، دانشکده ادبیات را ترک کرد و اسفند ۴۷ وارد دانشکده خلبانی شد. اواخر بهار ۴۸ به آمریکا اعزام شد و دوره آموزشی سه هواپیمای T41 و T37 و T38 را پشت سر گذاشت و آبان ۵۰ به تهران برگشت. سپس برای پرواز با جنگنده مدرن و تازه‌وارد فانتوم F4 انتخاب شد و دوره کابین عقب آن را در پایگاه مهرآباد پشت سر گذاشت و به پایگاه شیراز منتقل شد. فرخ‌سرشت برای طی دوره کابین جلویی فانتوم دوباره به مهرآباد برگشت و هنوز این‌دوره به انتها نرسیده بود که برای پیوستن به گردان تاکتیکی F5 به پایگاه هوایی دزفول منتقل شد. سال ۵۴ به دلایلی به گردان C130 مهرآباد منتقل شد و ۶ سال در این‌گردان پرواز کرد. سپس اواسط سال ۱۳۶۰ به گردان بویینگ ۷۰۷ منتقل شد. به این‌ترتیب سوخت‌رسانی به جنگنده‌های نیروی هوایی را به عهده گرفت. فرخ‌سرشت در حادثه بمباران دشمن دچار عدم تعادل اعصاب و روان و ۹۰ درصد آسیب‌دیدگی شبکیه چشم چپ و ۳۰ درصد چشم راست شد. به همین‌دلیل از ۳۱ مرداد ۷۳ با ۴۶ درصد جانبازی، با حالت اشتغال به کار از کارافتاده محسوب شد. از آن پس در پست ریاست دایره اطلاعات عملیات منطقه هوایی مهرآباد مشغول خدمت شد و از کمیسیون بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی هم ۴۵ درصد جانبازی گرفت. این‌خلبان اسفند ۱۳۷۷ با ۲۶۰۰ ساعت پرواز عملیاتی در جنگ و در مجموع ۵۵۹۰ ساعت پرواز و درجه سرتیپ دومی از منطقه هوایی مهرآباد، بازنشسته شد. سانحه‌ای که باعث آسیب به چشم‌های او شد مربوط به روز ۲۳ مهر ۶۵ است که بمباران پایگاه شیراز توسط چهار فروند هواپیمای دشمن رخ داد و او بویینگ ۷۰۷ را روی باند را خاموش کرد و از پنجره بیرون پرید. هنگام خروج از پنجره، سرش به‌شدت به بدنه هواپیما برخورد و فرخ‌سرشت هم بارها روی زمین غلت خورد. او با این‌وضعیت خود را به هواپیمایی را که در منطقه خطر بود رساند و آن را روشن کرد و به محل امنی برد. فرخ‌سرشت یکی از خلبان‌هایی است که متخصص نشست و برخاست روی باندهای کوتاه است.

تقی قندهاری علویجه: این‌خلبان بالگرد Bell 214 متولد سال ۱۳۳۵ است و سال ۵۴ وارد دانشکده خلبانی شد. سال ۵۶ به آمریکا اعزام شد و دوره آموزش پرواز با هواپیمای T41 را طی و پرواز با T37 را شروع کرده بود که تسخیر لانه جاسوسی باعث توقف آموزش و بازگشت قندهاری و همدوره‌ای‌هایش در اوایل سال ۵۹ به کشور شد. یک‌ماه بعد با توافقی که با پاکستان صورت گرفت، جمعی از دانشجویان خلبانی مانند قندهاری که آموزش‌شان ناتمام مانده بود به پاکستان اعزام شدند. به این‌ترتیب قندهاری آموزش پرواز با T37 را پشت سر گذاشت و به کشور بازگشت. سپس به گردان هواپیمای F27 منتقل شد و با شروع جنگ به‌عنوان افسر ناظر مقدم به دزفول و شیراز مامور شد. کمی بعد به عنوان خلبان C130 در نظر گرفته شد. سپس برای آموزش خلبانی بالگرد به پایگاه وطن‌دوست هوانیروز اصفهان اعزام شد. پس از تکمیل این‌آموزش به گردان بالگرد Bell 214 پایگاه یکم مهرآباد منتقل شد. این‌خلبان از مرداد ۶۴ به پایگاه دزفول و شهریور سال ۶۵ نیز به تهران منتقل شد. دو سال بعد نیز برای خدمت به پایگاه شیراز اعزام شد. قندهاری از سال ۱۳۷۴ به گردان هواپیمای ترابری فرندشیپ رفت و حدود ۱۰ سال در این‌یگان خدمت کرد. سرانجام در آبان ۸۳ با درجه سرهنگی بازنشسته شد.

مهدی کوشش: متولد ۱۳۳۰ و خلبان بالگرد Bell 214 است که سال ۵۱ وارد دانشگاه افسری شد و پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۵۴ با درجه ستوان دومی در دانشکده خلبانی نیروی هوایی پذیرفته شد. سپس به آمریکا اعزام شد و با دیدن دوره پرواز با هواپیماهای T41 و T37، آبان ۵۷ به ایران بازگشت و به پایگاه بالگرد هوانیروز در اصفهان معرفی شد. سپس به گردان بالگرد پایگاه هوایی مهرآباد رفت و سال ۶۰ به پایگاه هوایی دزفول گسترش پیدا کرد که در سامان‌دهی رادار آن‌جا و جابه‌جایی موشک‌ها در نواحی مختلف فعالیت چشم‌گیر داشت. این‌خلبان جمعاً حدود ۲۷۵۰ ساعت پرواز در کارنامه دارد و شهریور ۸۲ با ۹ سال ماندگاری در درجه سرهنگ تمامی بازنشسته شد.

علی‌اصغر مطلق مجد: متولد ۱۳۲۴ و خلبان بویینگ ۷۰۷ است که سال ۱۳۴۸ جذب نیروی هوایی شد. پروازهای اولیه را با هواپیماهای پاپ و سسنا ۱۸۲ به استادی سروان جواد فکوری در فرودگاه قلعه‌مرغی تهران انجام داد. سپس به پاکستان اعزام شد و طی ۳۰ ماه حضور در این‌کشور، با هواپیماهای T37 و T33 و F86 پرواز کرد. سال ۵۲ به ایران برگشت و به‌رغم اشتیاقش به با پرواز با شکاری F5 برای خلبانی هواپیمای ترابری C130 انتخاب شد و آموزشش را در پایگاه شیراز دید. مطلق سال ۵۷ به پایگاه مهرآباد و هواپیمای بویینگ ۷۰۷ منتقل شد و تا آخر خدمت پروازی با این‌هواپیما پرواز کرد. او پیش از انقلاب در سطح گسترده در فعالیت‌های ضد رژیم شاه مشارکت کرد و در سقوط پادگان حر نیز نقش داشت. سپس از آن‌جا به ایستگاه رادیو در میدان ارگ رفت تا مرکز هدایت عملیات را از دست دولت وقت خارج کند. مطلق، در مجموع ۸۲۵۰ ساعت پرواز در پرونده خود به ثبت رسانده که حدود ۵ هزار ساعت آن در سال‌های دفاع مقدس انجام شده است. این‌خلبان بیش از ۳ سال فرمانده آشیانه جمهوری اسلامی ایران بود و پس از آن، به گردان پرواز برگشت و پس از مدتی دوباره مسئولیت آشیانه جمهوری اسلامی را تا سال ۷۸ به عهده گرفت. مطلق در نهایت در مهرماه سال ۸۰ با بیش از ۳۲ سال خدمت با درجه سرتیپ دومی بازنشته شد. یکی از خاطرات این‌خلبان از روزهای ابتدایی انقلاب، مربوط به پروازش برای بردن برگه‌های رای به خلبان دومی او و خلبانی سروان پرویز فریدون‌زاده با C130 از پایگاه مهرآباد است که باعث شکسته‌شدن اعتصاب خلبان‌های ترابری در آن برهه شد. هواپیمای دیگر این‌پرواز با خلبانی سروان حشمت‌الله رضایی انجام شد.

بمباران دزفول و اندیشمک به مدت یک‌ساعت ممتد توسط هواپیماهای دشمن در روز ابتدایی آذر ۶۵ که با ۵۷ فروند انجام شد، ازجمله خاطرات تلخ و زنده این‌خلبان از روزهای جنگ است حسن میرزایی: خلبان F27 و متولد سال ۱۳۳۸ است که ۵ آبان ۵۶ وارد دانشکده خلبانی شد و دی‌ماه ۵۷ به آمریکا اعزام شد. پرواز با هواپیماهای T41 و T37 را پشت سر گذاشت که این‌دوره به دلیل جرنایات تسخیر لانه جاسوسی و مسائل انقلاب متوقف شد و دانشجویان حاضر در آن، اوایل اردیبهشت ۵۹ به ایران بازگردانده شدند. باقی‌مانده این‌دوره به‌مدت ۳۸ ساعت با هواپیمای بونانزا و ۳۶ ساعت در C130 به‌عنوان ناظر پرواز گذرانده شد. به این‌ترتیب میرزایی نشان پرواز گرفت و به‌عنوان افسر ناظر مقدم به مناطق مرزی کشور اعزام شد که درگیر جنگ‌های جدایی‌طلبانه ضدانقلاب شده بودند. در این‌برهه با هواپیمای ارتباطی F33 یا بونانزا ماموریت‌های مختلفی انجام داد. او در سال ۶۱ به پایگاه دزفول و سپس به پایگاه سوم شکاری همدان منتقل شد و تا سال ۷۴ به مدت ۹ سال در این‌یگان فعالیت کرد. یکی از دستاوردها و خدمات او، بالابردن ضریب امنیت پرواز در نقاط حساس است که احتمالاً پوشش راداری ضعیف بود. میرزایی از سال ۷۴ تا ۸۲ در گردان فرندشیپ به‌عنوان خلبان یکم خدمت کرد. او بعد از همدان، به پایگاه مهرآباد منتقل شد و تا سال ۸۲ آن‌جا خدمت کرد. این‌خلبان ۴ سال پایانی خدمت را در دانشکده خلبانی به آموزش دانشجویان پرداخت و ۲ آبان ۸۶ با ۳۲۵۰ ساعت پرواز و درجه سرهنگ تمامی بازنشسته شد. البته دو ماه پس از بازنشسته‌شدن، به‌صورت خرید خدمت دوباره به دانشکده خلبانی رفت و به آموزش پرواز پرداخت. بمباران دزفول و اندیشمک به مدت یک‌ساعت ممتد توسط هواپیماهای دشمن در روز ابتدایی آذر ۶۵ که با ۵۷ فروند انجام شد، ازجمله خاطرات تلخ و زنده او از روزهای جنگ است.

سلیمان هادیان: متولد سال ۱۳۳۲ و خلبان دو هواپیمای F7 و بونانزا است که اول مهر ۵۲ به‌عنوان دانشجوی افسری فنی وارد مرکز آموزش‌های هوایی نیروهوایی شد و پس از دو سال و فارغ‌التحصیلی به پایگاه اول شکاری مهرآباد منتقل شد. هادیان تصمیم گرفت بخت خود را بیازماید و آزمون‌ها و معاینات پزشکی خلبانی را پشت سر بگذارد. به این‌ترتیب و با موفقیت در آزمون‌ها، اواسط سال ۵۵ لباس دانشجویی خلبانی به تن کرد. سپس برای گذراندن دوره آموزشی و پرواز با هواپیماهای آموزشی T41 و T37 و T38 به آمریکا اعزام شد و اوایل تابستان ۵۸ به ایران بازگشت. به‌دلیل تعطیلی آموزش‌ها در کوران انقلاب، هادیان و چندنفر داوطلب دیگر به فرودگاه قلعه‌مرغی رفته و به تدوین یک دوره آموزشی برای دانشکده خلبانی پرداختند که هسته اولیه دانشکده پرواز از این‌کار و این‌مقطع پایه‌گذاری شد. هادیان در سال ۱۳۶۱ آموزش دوره رزمی F5 را شروع کرد و خیلی زود به جمع خلبان‌های عملیاتی پایگاه هوایی تبریز پیوست. او در کنار پرواز با اف پنج، با هواپیمای بونانزا نیز پرواز می‌کرد و تابستان ۶۹ برای خلبانی با هواپیمای تازه خریداری‌شده F7 از چین انتخاب شد و حدود ۴ ماه به چین رفت تا آموزش پرواز با آن را ببیند. سپس با بازگشت به ایران، به آموزش و تعلیم دانشجویان پرواز با این‌هواپیما پرداخت. او اول مهر ۸۲ با درجه سرهنگ تمامی بازنشسته شد و پس از پنج سال خانه‌نشینی برای همکاری با دفتر مطالعات و تحقیقات راهبردی نهاجا برای تدوین و بازنگری آیین‌نامه‌های مورد نیاز، به این‌سازمان دعوت شد. یکی از خاطرات او از سال‌های جنگ، مربوط به شهادت ابوالفضل اسدزاده خلبان F5 است. هادیان روز ۲۲ بهمن ۶۴ اسدزاده را با هواپیمای بونانزا از پایگاه دزفول به امیدیه برد و این‌خلبان دو روز بعد در عملیات والفجر ۸ در حالی‌که عازم ماموریت بمباران دشمن بود، به‌اشتباه توسط ضدهوایی خودی مورد اصابت قرار گرفت و به شهادت رسید.