از جالب ترین رشته های مهندسی، اطلاعاتی است که مربوط به بخش نظامی است.
عمل سلاح ( اعمال مکانیکی) سلاح چیست؟
الف ) اعمال رفت: هنگامیکه آلات متحرک عقب است و با فشار فنر ارتجاع به جلو حرکت می کند ، اعمالی انجام می گیرد که به آنها اعمال رفت می گویند که به ترتیب زیر هستند:
1 – تظاهر : هنگامی که آلات متحرک کاملا عقب است گلنگدن از روی خشاب عقب رفته فشنگ کمی از جای قبلی بالاتر آمده و در مسیر گلنگدن قرار می گیرد.(ظاهر شدن یک فشنگ در مسیر گلنگدن و جلوخزانه لوله را تظاهر گویند ).
2 – ادخال : چنانچه دستگیره آلات متحرک که عقب است رها شود ، آلات متحرک در اثر فشار فنر ارتجاع ، به جلو حرکت کرده و شاخک جنگی گلنگدن ، فشنگی را که در مسیرش قرار گرفته داخل خزانه لوله می برد.
3 – بسته شدن : چسپیدن ته فشنگ به پیشانی جنگی و گرفته شدن زه پوکه توسط ناخن فشنگ کش و چسپیدن سر گلنگدن به ته خزانه لوله را بسته شدن می گویند.
4 – چفت شدن : بعد از بسته شدن که سر گلنگدن به ته خزانه لوله چسپید ، حامل گلنگدن هنوز در راه است و کاملا جلو نرفته است.در اثر جلو رفتن آلات متحرک ، گلنگدن توسط شیار مارپیچ روی حامل گلنگدن چرخیده و زائده های آن با زائده های بدنه داخل هم قفل می شوند که این عمل را چفت شدن می گویند.
تذکر : برای اینکه سلاح در حالت رگبار تا چفت شدن کامل شلیک نکند ، ضامنی برای چخماق قرار داده اند که بعد از عمل چفت شدن توسط انتهای آلات متحرک آزاد میشود.
5 – ضربه زدن : با چکاندن ماشه ، چخماق به انتهای سوزن ضربه می زند و سوزن ضربه را به چاشنی منتقل می کند و موجب انفجار چاشنی می شود.
ب ) اعمال برگشت : عقب آمدن آلات متحرک بر اثر فشار گاز باروت و اعمالی که در این مرحله انجام میگیرد را اعمال برگشت گویند که به ترتیب زیر می باشد :
6 - رها شدن : رها شدن مرمی بر اثر فشار گاز باروت را رها شدن می گویند.
7 – باز شدن : در اثر فشار گاز باروت به پیستون ، حامل گلنگدن به عقب آمده و همین عمل موجب چرخیدن گلنگدن شده ( بعلت شیار مارپیچ حامل گلنگدن ) و از چفت باز میشود.
8 – مسلح شدن : آلات متحرک در اثر همان فشار اولیه و باقیمانده گاز باروت به عقب آمده و چخماق را می خواباند.
9 – اخراج : در اثر عقب آمدن آلات متحرک ، پوکه که توسط ناخن فشنگ کش گرفته شده است بیرون کشیده میشود .
10 – پرش : پرتاب شدن پوکه به بیرون اسلحه توسط اهرم (قطعه) پوکه پران را پرش گویند.(بدلیل عقب آمدن آلات متحرک و برخورد با پوکه پران)
توجه : لازم بذکر است که توضیحات اعمال مکانیکی فوق در مورد اسلحه کلاشنیکف می باشد.
سیستم گلنگدن بسته
مکانیزم گلنگدن بسته : زمانیکه ما سلاح را مسلح می کنیم دستگیره آتش به همراه آلات متحرک با فشار فنر ارتجاع به سمت جلو حرکت می کند و همزمان با جلو راندن گلنگدن یک فشنگ نیز در جان لوله قرار می گیرد و منتظر اجرای حرکت ماشه گذاری می شود. (درسیستم گلنگدن بسته عمل ضربه زدن توسط چخماق انجام می شود)
سیستم گلنگدن باز
مکانیزم گلنگدن باز : زمانیکه ما سلاح را مسلح می کنیم گلنگدن در قسمت عقب باقی می ماند ، در این موقع دستگیره آتش را باید با دست به سمت جلو هدایت کنیم ، به این نوع عملکرد سلاح اصطلاحا مکانیزم گلنگدن باز گفته می شود.زیرا در صورت مسلح کردن سلاح و قبل از شلیک ، گلنگدن در پشت خشاب متوقف می ماند و چون از محل دریچه خروج پوکه می توان خزانه لوله و سرخشاب را مشاهده کرد به آن سیستم گلنگدن باز می گویند.(در سیستم گلنگدن باز عمل ضربه زدن توسط پایه آتش انجام میگیرد )
مسلح شدن به روش غیر مستقیم گاز باروت
مسلح شدن به روش غیر مستقیم گاز باروت : در این روش بعد از تبدیل باروت از حالت جامد به گاز ، مرمی در طول لوله به حرکت در می آید ( در این مرحله مقداری از گاز باروت صرف جلو راندن مرمی می شود )و مقداری دیگر زمانیکه گلوله از جلوی روزنه گاز عبور کرد ، گاز باروت با فشار وارد سیلندر گاز می شود و به سر پیستون فشار وارد می کند ، حرکت پیستون به سمت عقب سبب باز شدن آلات متحرکه از چفت و خروج پوکه و مسلح شدن مجدد سلاح می شود.
( تفنگ کلاشنیکف ، تیربار دوشکا )
مسلح شدن به روش مستقیم گاز باروت
مسلح شدن به روش مستقیم گاز باروت : در این روش بعد از شلیک گلوله و اشتعال سریع باروت و تبدیل شدن باروت از حالت جامد به گاز ، به تمامی جهان فشار وارد می کند که به دلیل شکل خاص پوکه ( باریک بودن سر پوکه ) گاز باروت به پشت مرمی فشار زیادی وارد کرده و عکس العمل آن به سمت عقب ، پوکه را به سمت عقب می راند.(قسمت اعظم فشار گاز باروت به سمت جلو می باشد و صرف خارج نمودن مرمی از لوله می شود ) و بعلت اینکه پوکه متصل به پیشانی جنگی است ، باعث می شود که آلات متحرکه به عقب برگردد و در حین عقب آمدن موجب می شود که چخماق بخوابد و سلاح دوباره مسلح شود. ( تفنگ ژ 3 ، تیربار ژ3)
تفاوت سلاح خودکار و اتوماتیک چیست؟
سلاح اتوماتیک هم بصورت تک تیر و هم رگبار شلیک می کنند ولی سلاح خودکار فقط بصورت رگبار شلیک می کنند.
اسلحه نیمه اتوماتیک
اسلحه نیمه اتوماتیک: سلاحهائیکه برای هر بار تیراندازی ، یکبار آنرا مسلح می کنند . ( تفنگ برنو )
اسلحه اتوماتیک
اسلحه اتوماتیک: سلاحهائیکه برای تیراندازی با آن فقط یکبار مسلح می شوند و بقیه اعمال مکانیکی سلاح را خود اسلحه انجام می دهد . ( تیربارها و تفنگ کلاشنیکف و ژ 3 )
اسلحه غیر خودکار
اسلحه غیر خودکار: اسلحه ای که برای شلیک هر تیر باید هر دفعه آنرا با دست مسلح نمود. ( تفنگ برنو )
اسلحه نیمه خودکار
اسلحه نیمه خودکار: سلاحی که با فشار گاز باروت مسلح و فقط توانایی تیراندازی بصورت تک تیر را داشته باشد. ( برونینگ ، ام یک )
اسلحه خودکار
اسلحه خودکار : سلاحی است که با فشار گاز باروت مسلح و توانایی تیراندازی بصورت رگبار را داشته باشد. ( تیربار ژ 3 ، پی کا )
برد نهائی
برد نهائی : حداکثر برد سلاح در زاویه 45 درجه که در آنجا سرعت گلوله به صفر می رسد و مرمی حالت چرخش ، سرعت وحرارت خود را از دست می دهد و بر اثر جاذبه زمین ، بصورت یک قطعه فلز سرد بر روی زمین می افتد و فاقد اثر گذاری باشد.
برد مفید
برد مفید : مسافتی که گلوله حداکثر اثر گذاری روی هدف را دارا باشد ،یا مسافتی که تیرانداز بخوبی قادر به هدف گیری باشد ،که این مسافت بوسیله دوربین قابل افزایش می باشد. (قدرت دید )
برد مؤثر
برد مؤثر : مسافتی که گلوله روی هدف اثر بگذارد و او را مجروح کند.
نواخت تیر عملی
نواخت تیر عملی : تعداد تیری که یک تیرانداز خبره و ماهر در مدت یک دقیقه می تواند با سلاح بصورت رگبار عملا شلیک کند.
نواخت تیر علمی
نواخت تیر علمی : کارخانه سازنده سلاح برحسب وزن سلاح و مقدار فشاری که حاصل از گاز باروت بر جان لوله وارد می شود ، محاسبات تئوری انجام می دهند و اعلام میدارند که این سلاح با این نواخت تیر قادر به شلیک می باشد .
نواخت تیر
نواخت تیر : تعداد تیری که یک سلاح در مدت یک دقیقه بصورت رگبار شلیک می کند .
سرعت اولیه
سرعت گلوله در لحظه خروج از دهانه لوله سلاح را سرعت اولیه می گویند که بر حسب متر بر ثانیه محاسبه میگردد
گام
گام : یک دور چرخش کامل خان را گام می گویند .
خان
خان : برجستگیهای مارپیچی شکل داخل لوله را خان می گویند .
کالیبر
کالیبر : عبارتست از کوچکترین قطر داخلی لوله و بزرگترین قطر خارجی مرمی یا گلوله .
سلاحهای منحنی زن
سلاحهای منحنی زن ، سلاحهایی اجتماعی هستند و گلوله های آنها خط سیر منحنی دارند و به منظور اجرای اتش روی اهدافی که بصورت مستقیم در دید و یا تیر رس ما نمی باشند بکار میروند و در عملیاتهای نظامی وظیفه پشتیبانی ( آتش ) از نیروهای پیاده را بر عهده دارد . به این دلیل از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند . مانند : خمپاره های 60 ، 80 ، 120
سلاحهای ضد زره
سلاحهای ضد زره ، جنگ افزارهای اجتماعی هستند که بر ضد تانکها ، خودروهای زرهی و یا سنگرهای بتونی بکار میروند و در مقایسه با بقیه سلاحها از قدرت آتش بسیار زیادی برخوردار هستند ( بعلت سنگینی گلوله یا داشتن گلوله های مجهز به مواد منفجره ) و قادر به انهدام تانکها و یا سنگرهای بتونی می باشند و شامل دو گروه توپهای ضد زره و موشک اندازهای ضد زره می شوند و در عملیاتهای نظامی از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند . مانند : اس پی جی 9 ، آر پی جی 7
تیربارها
تیربارها ، جزء سلاحهای اجتماعی بشمار می روند ، سلاحهایی هستند که در مقایسه با سایر سلاحها با سرعت بیشتری تیراندازی می نمایند و قالبا از فشنگهای بلند و پر قدرت استفاده می کنند و بر ضد مجتمع نفرات دشمن بکار میروند . این سلاحها عموما دارای دوپایه و یا سه پایه هستند ، بعضی از انواع تیربارها به دوربین هم مجهز می باشند و در عملیاتهای گوناگون نظامی مورد استفاده قرار می گیرند .
کلت ها و مسلسلها دستی
کلت ها و مسلسلها دستی ، نیز جزء سلاحهای انفرادی بشمار می روند و توسط یگانهای چریکی و یا نیروهایی که در رزمهای نزدیک و از فواصل کوتاه با دشمن درگیر می شوند ( چتربازان و نیروهای پلیس ) و یا نیروهایی که لزوما باید از سلاح کوتاه استفاده کنند مورد استفاده قرار می گیرند . این سلاحها سبک و کم حجم می باشند ، اما در مسافتهای کوتاه قدرت زیادی دارند . مانند : کلت برتا ، برونینگ و مسلسل برتا ، تاروس، یوزی
سلاحهای تک تیراندازی
سلاحهای تک تیراندازی ، سلاحهای انفرادی هستند و مورد استفاده تیراندازان زبده قرار می گیرند و در مقایسه با سلاحهای انفرادی از طول بیشتری برخوردار هستند و بدلیل استفاده از فشنگهای پر قدرت ، قدرت آتش زیادی نیز دارند و معمولا مجهز به دوربین و دوپایه و در بعضی از انواع دارای سه پایه نیز می باشند . تفنگهای تک تیراندازی اکثرا نیمه خودکار هستند و تک تک شلیک می کنند و برای اجرای آتش مؤثر و دقیق روی اهدافی که خارج از برد سلاحهای انفرادی دیگر هستند بکار می روند. مانند : دراگانوف
سلاحهای انفرادی
سلاحهای انفرادی ،سلاحهایی هستند که توسط یک نفر مورد استفاده قرار می گیرند و یک نفر از عهده مهمات رسانی و تیراندازی و حمل آنها بر می آید و به هر سرباز یک قبضه داده می شود . مانند : کلاشنیکف ، ژ3
شعله پوش
شعله پوش وسیله ای است که به انتهای لوله سلاح متصل می شود تا با هدایت گازهای داغ خروجی از انتهای لوله ، میزان پیدا بودن شعله خروجی از دهانه لوله را کاهش دهد.
شعله دهانه اسلحه بویژه در هنگام شب بسیار قابل رؤیت است و کشف محل تیرانداز را آسان تر نموده و در ضمن در تجهیزات دید در شب تیرانداز نیز اختلال وارد می کند.آنچه باعث این مشکلات می شود ،نور و حرارت زیادی است که با سوختن باروت ایجاد می شود.حتی در روز ، شعله حاصل از شلیک باعث نا مشخص شدن هدف میگردد.
دو نوع معمول شعله پوشها عبارتند از : قفس پرنده (Bird Cage) و پلاتیپوس منقار اردک (Duck Bill) .
شعله پوشهای پلاتیپوس دارای شاخه های بالایی و پائینی هستند و گازهای خروجی را به اطراف پراکنده می کنند.نمونه های اولیه MK43 و برخی نمونه های اولیه M16 از این نوع استفاده می کردند.یکی از نقاط ضعف این شعله پوشها گیر کردن شاخه های آن در اشیاء اطراف می باشد.
نمونه های قفس پرنده نیز دارای شاخه هستند ، اما یک حلقه در قسمت جلویی آنها وجود دارد که از گیر کردن اشیاء در داخل شاخه هاجلوگیری می کند.
نوعی دیگر از شعله پوشها (متعادل ساز شعله ) هستند.مانند نمونه مورد استفاده در برخی از انواع XM177
نمونه های اولیه سلاحها در قرن نوزدهم ، معمولا لوله هایی بزرگتر از تفنگهای امروزی داشتند.یکی از اثرات لوله بلند تر در اینست که باروت ، قبل از اینکه گلوله سلاح را ترک کند،کاملا می سوزد و معمولا در انتها باعث تولید دود می شود.با وجود این ، اگر همین اسلحه را کوتاهتر کنیم (مانند نمونه های مورد استفاده پیاده نظام و مأموریتهای جنگلی) گلوله لوله را پیش از سوختن تمام باروت ترک خواهد کرد.در این حالت ، باروت در هوا همچنان به سوختن ادامه خواهد داد و باعث تولید شدن شعله خواهد گردید.
وقتی طول لوله خیلی کاهش می یابد، این شعله مشکل جدی تری می شود.بنابراین تمامی واحدهای پیاده نظام و عملیات ویژه که از تفنگهای ویژه خود استفاده می کردند، رفته رفته با مشکل شعله خروجی از لوله اسلحه روبرو شدند.بدین ترتیب ، شعله پوشها از اواخر جنگ جهانی دوم و سپس در تفنگهای هجومی مورد استفاده گسترده قرار گرفتند و امروزه به یکی از تجهیزات اصلی تمامی تفنگها ، بویژه در کاربردهای نظامی ، تبدیل شده اند.
البته میزان توانایی شعله پوشها در پنهان سازی شعله آتش محدود می باشد ، چرا که اندازه و وزن این شعله پوشها عامل بسیار مهمی است و برای پنهان کردن کامل شعله یک اسلحه آن هم در شب به شعله پوش بسیار بزرگی نیاز خواهیم داشت.شعله پوشها برای کمک به پنهان سازی تیرانداز در هنگام شب ، معمولا گازهای خروجی از اسلحه را به اطراف و خارج از خط دید تیرانداز پخش می کنند.البته نیروهای نظامی حتی با داشتن شعله پوش بر روی اسلحه های خود باز هم در هنگام شب برای دشمن قابل تشخیص می باشند و مجبورند مدام تغییر موضع دهند.
محدود کردن حجم باروتی که در داخل لوله می تواند بسوزد ، یک راه حل برای رفع این مشکل می باشد ، اما این راهکار ممکن است باعث شود که بواسطه کاهش میزان پیشران ، سرعت گلوله کاهش یابد.شعله دهانه را می توان با بهره گیری از باروتهایی با سرعت سوختن بالاتر نیز کنترل نمود تا بدین وسیله ، گازهای پیشران فرصت کافی برای سرد شدن تا زمان خروج از لوله داشته باشند.اما این راهکار نیز با مشکل کاهش سرعت گلوله و در نتیجه کاهش دقت و مرگ آوری اسلحه روبرو خواهد بود.
برخی شعله پوشها ، شعله حاصل از شلیک را با سرد کردن گازها در هنگام خروج از انتهای لوله ، کاهش داده و یا از بین می برند.بدین ترتیب ، هم حجم باروت ثابت می ماند و هم چگالی و دما و در نتیجه میزان روشنی شعله کاهش می یابد.
شعله پوشهایی که تا کنون مورد استفاده قرار گرفته اند ، اشکال و طراحی های گوناگونی داشته اند.ساده ترین طرح شعله پوشها ، بکارگیری یک مخروط در انتهای لوله است که در نمونه های رزم جنگل (لی اینفیلد) در اواخر جنگ جهانی دوم مورد استفاده قرار گرفت .نمونه های جدیدتر شعله پوشها یک سبد با چندین شکاف و سوراخ بر روی آن داشتند (مانند شعله پوش M16 و دیگر اسلحه های با کالیبر پائین ) .شعله پوشهای مخروطی شکل نیز بر روی مسلسل دستی (برن) و در مسلسلهای نصب شده بر روی برجک هواپیما ها ، بویژه بمب افکنهای سنگین انگلیسی در جنگ جهانی دوم بکار گرفته شدند.
شعله پوشها معمولا به عنوان فشار شکن دهانه اسلحه نیز مورد استفاده قرار می گیرند.برای اینکار ، شکافها بطور متقارن در نزدیکی بالای شعله پوش ایجاد می شوند تا پس از شلیک و هنگام خروج گازها از داخل اسلحه ، یک نیروی رو به پائین ایجاد کنند و میزان بالا رفتن دهانه اسلحه را کاهش می دهند.همانطور که می دانید مفهوم مورد استفاده در فشار شکن ها نسبتا ساده و ابتدایی می باشد ، البته انواع پیشرفته تر و پیچیده تری از شعله پوشها نیز وجود دارد که در توپها و جنگ افزارهای بزرگتر مورد استفاده قرار می گیرند.
نواخت تیر ( نرخ آتش ) چیست ؟
سرعتی است که یک سلاح یا توپخانه می تواند با آن سرعت شلیک کند. نواخت تیر ( نرخ آتش ) جزء ویژگیهای فنی یک اسلحه بشمار نمی رود ، چرا که هر اسلحه ای میتواند بسته به شرایط جوی و ویژگیهای مکانیکی خود با سرعتهای مختلفی شلیک کند . نواخت تیر ( نرخ آتش ) با واحد گلوله بر دقیقه (RPM) Round Per Minute یا گلوله بر ثانیه (RPS) Round Per Second اندازه گیری میشود.
بنا به مشکلات گرمایی و تعداد مهمات ، جنگ افزارهای خودکار نمی توانند در یک دقیقه کامل با نواخت تیر ( نرخ آتش ) کامل خود شلیک کنند . در واقع ، از نظر تکنیکی و فنی ، درست نیست که (گلوله در دقیقه) را شمار گلوله هایی که یک اسلحه در دقیقه شلیک می کند ، بدانیم.
برای سلاحهای دستی مثل تفنگهای گلنگدنی یا توپخانه ها ، نواخت تیر ( نرخ آتش ) پیش از هر چیز به میزان آموزش خدمه و برخی محدوده های مکانیکی بستگی دارد. نواخت تیر ممکن است بواسطه عوامل ارگونومیک تحت تأثیر قرار بگیرد.برای سلاحها ، طرحهایی که استفاده از اسلحه را آسان می کنند مثل طراحی گلنگدن یا رها کننده خشاب می توانند نرخ آتش را تحت تأثیر قرار دهند.در سلاحهای سنگین تر ، توپی که بر روی یک پایه کشیده شونده نصب می شود (توپهای کششی) نواخت تیر بالاتری از توپهای نصب شده بر روی برجک تانک و یا توپهای خود کششی دارد، چرا که خدمه می تواند راحت تر حرکت کرده و توپ را گلوله گذاری کنند.در داخل یک خودرو ، ممکن است فضای کافی برای ذخیره سازی شمار زیادی گلوله وجود نداشته باشد یا برخی عوامل طراحی دیگر ، بر فرآیند بکارگیری توپ تأثیر منفی بگذارند.
برای جنگ افزارهای خودکار مثل مسلسلها ، نواخت تیر ،یک ویژگی مکانیکی اصلی به شمار میرود. با گذشت زمان ، سلاحها به نرخهای آتش بالاتری دست یافتند.یک واحد پیاده نظام کوچک که با سلاحهای هجومی و مسلسلهای مدرن مسلح شده باشد می تواند قدرت آتش بسیار بالاتری از واحدهای بزرگتر مسلح به جنگ افزارهای قدیمی داشته باشد.
اندازه گیری نواخت تیر ( نرخ آتش ) :
سه راه استاندارد برای اندازه گیری نواخت تیر ( نرخ آتش ) جنگ افزارهای خودکار وجود دارد.
1 – نواخت تیر دوره ای : عبارتست از نرخ آتش مکانیکی و اینکه جنگ افزار با چه سرعتی مراحل مسلح سازی ، قفل شدن ، شلیک ، باز شدن و فشنگ پرانی را طی می کند.
اندازه گیری نرخ دوره ای با این فرض اندازه گیری می شود که اسلحه با سرعت هر چه تمامتر بکار گرفته می شود و زمانی که برای مسلح سازی دوباره اسلحه توسط تیرانداز صرف می شود (مثلا برای تعویض خشاب) محاسبه نمی شود.وقتی ماشه کشیده می شود ، نواختی که گلوله ها شلیک می شوند ، نواخت تیر دوره ای می باشد.
سلاحهای هجومی معمول دارای نرخ دوره ای 500 تا 800 تیر بر دقیقه هستند.
مسلسلهای معمول پیاده نظام نرخهایی بین 600 تا 1200 گلوله بر دقیقه می باشند.
مسلسلهای دستی M134 که بر روی بالگردها نصب می شوند ، می توانند با نواخت تیر 100 گلوله بر ثانیه و یا 6000 گلوله بر دقیقه دست یابند.
2 – نواخت تیر کارآمد : در مقایسه با نواخت تیر دوره ای ، نرخ کارآمد نرخ واقعی است که اسلحه در شرایط رزمی با آن نرخ شلیک می کند. اندازه گیری نرخ کارآمد با نرخ دوره ای آغاز می شود ، اما عوامل دیگری نیز در آن دخیل هستند ،مثل زمان صرف شده برای مسلح سازی دوباره ، هدفگیری ، تغییر لوله (در صورت لزوم ) و زمان لازم برای توقف شلیک جهت خنک شدن اسلحه.مسلسلها معمولا در دوره های کوتاهی شلیک می کنند ، البته گاهی نیز مجبور به شلیک در دوره های طولانی مدت می باشند.نرخ آتش کارآمد همیشه پائین تر از نرخ دوره ای می باشد.
3 – نواخت تیر ثابت : نرخ آتشی که در آن اسلحه می تواند بدون بروز هیچگونه مشکلی شلیک کند .این نرخ با نرخ دوره ای آغاز می شود ، اما زمان صرف شده برای مسلح سازی دوباره و سرد شدن اسلحه نیز مد نظر قرار می گیرد.نرخ ثابت پائین تر از نرخ کارآمد و بسیار کمتر از نرخ دوره ای است.
محدودیتهای فنی نواخت تیر ( نرخ آتش )
محدودیت اصلی در نرخهای آتش بالا بواسطه مشکل گرما افزایش می یابد.حتی یک اسلحه دستی با شلیک گلوله تولید گرما می کند.یک مسلسل با چنان سرعتی گرما تولید می کند که به کارگیری تدابیری برای جلوگیری از گرم شدن بیش از حد آن ضروری بنظر می رسد.از جمله این راهکارها می توان به سنگین تر کردن لوله جهت کاهش سرعت گرم شدن ، افزایش سرعت تعویض لوله توسط خدمه ، استفاده از لوله های آب در اطراف لوله برای خنک سازی اسلحه اشاره کرد. تیربارچی های امروزی معمولا یک لوله یدکی را نیز به همراه خود دارند تا در صورت لزوم لوله اسلحه خود را تعویض کنند.این کار توسط یک خدمه آموزش دیده در چند ثانیه انجام می شود.مشکلات ناشی از گرم شدن بیش از حد اسلحه بسیار زیاد هستند که از جمله آنها می توان به شلیک غیر عمدی و یا بروز عیب در شلیک اشاره کرد.
اسلحه های خنک شونده با آب می توانند به نرخهای آتش بسیار بالایی دست یابند (نزدیک به نرخ دوره ای) اما در برابر بروز عیوب بسیار آسیب پذیر هستند .یک نمونه معروف ، مسلسل سنگین M2 برونینگ است که هم دارای نمونه خنک شونده با هوا می باشد و هم نمونه خنک شونده با آب که نمونه اول دارای وزنی برابر 38 کیلوگرم و نمونه دوم 66 کیلوگرم به همراه سامانه خنک کننده می باشد.
به دلیل این عیوب ، جنگ افزارهای خنک شونده با آب رفته رفته با نمونه های سبکتر خنک شونده با هوا جایگزین می شوند.در اسلحه های نصب شده بر روی هواپیماها ، به هیچ طرح خنک کننده ای نیاز نخواهد بود ، چرا که هوای عبوری خود به خود اسلحه را خنک می کند.بنابراین ، مسلسلهای نصب شده بر روی هواپیما ، می توانند مدت طولانی تر نسبت به همتایان زمینی خود شلیک کنند و نواخت تیر آنها بسیار نزدیک به نرخ دوره ای شان می باشد.
یک عامل دیگر که بر روی نواخت تیر تأثیر می گذارد ، تأمین مهمات است .در نواخت تیر 100 گلوله بر ثانیه ، شلیک یک ثانیه ای از M134 حدود 5/2 کیلوگرم گلوله 62/7 میلیمتری استفاده می شود و همین امر آنرا به اسلحه ای غیر عملی برای نیروهای پیاده نظام تبدیل می کند ، چرا که برای استفاده از آن مجبور خواهند بود حجم زیادی مهمات را با خود حمل کنند.به همین دلایل ، اسلحه های با نرخ آتش بالا تنها بر روی خودروها و یا روی سکوهای ثابت نصب می شوند
منبع: آموزش نظامی
بخشی از مهمترین اصطلاحات آشنا می شویم:
استتار:
به تغییر چهره یک شیء از دید معمولی به منظور پنهان کردن ازدید افراد و اشیاء میباشد. مفهوم کلی استتار ، هم رنگ و هم شکل کردن رزمنده ، تجهیزات و تاسیسات با محیط اطراف.
اختفاء:
اختفاء یا پنهان کاری به تمام اقداماتی گفته می شود که مانع از قرار گرفتن تاسیسات و تجهیزات در دید دشمن گردیده و یا تشخیص تاسیسات و تجهیزات و همچنین انجام فعالیت های خاص را برای او غیر ممکن یا مشکل میسازد.
آتش و حرکت:
روش یا فنی است از تک که در آن نیروهای مانور کننده ، بدو قسمت تقسیم میشوند و هر قسمت متناوبا پیشروی قسمت دیگر را با آتش میپوشاند ، هنگام هجوم هر دو قسمت به هم می پیوندند
آتش ایذائی:
این آتش به منظور بر هم زدن استراحت ، متوقف کردن حرکت و پائین آوردن سطح روحیه دشمن اجراء میشود .
آتش پوششی:
آتشی است که بمنظور حفاظت عده های مامور تازش ، هنگامی که در برد جنگ افزارهای کالیبر کوچک دشمن قرار گرفته اند اجراء میگردد.
آتش تهیه:
عبارتست از تودهای از آتشهای پیش بینی شده که طبق یک برنامه زمانی و بمنظور یک تک اجرا میشود.
اتاق جنگ:
محل و یا مرکزی است با تامین کافی که در آنجا کلیه نقشه و وضعیت های عملیاتی برابر آخرین وضعیت به منظور توجیه فرمانده و اعضاء ستاد و هر گونه اقدامات مهم و لازم دیگر نگهداری میشود.
اردوگاه:
محلی است که چادرها ، کلبه ها و یا ساختمانها به طور موقت جهت انجام امور آموزشی و غیره در آن برپا و ساخته میشود.
آماده باش:
آگاهی از خطر یا تهدید و آمادگی برای هر نوع عملیات را آمادهباش گویند.
آفند:
حمله، پیش روی، تک
آفندی:
حالت و وضعیت نیرو به منظور پیشروی و حمله به دشمن ، انهدام نیرو ، تصرف زمین ، کشف توان دشمن و مشابه آن را آفندی میگویند.
اسم عبور (اسم شب):
کلمه رمز یا صدای مشخصی است که به منظور تشخیص هویت بین نگهبانان ، گشتیها و عابرین مجاز به کار میرود و معمولاً از سه جزء تشکیل شده است . مانند: صنوبر، تپانچه، رساله..
الحاق:
واژهای است مورد استفاده در جنگ و عملیاتی که به پیوستن یگانها و نیروها به یگان دیگر اطلاق میشود. الحاق عملی است ظریف و بایستی سعی گردد دو یگان به عدههای خودی آسیب نرسانند.
اعلام خطر:
هرگونه صدا و یا هرگونه علائم قراردادی که تهدید و یا خطری را به آگاهی همگان برساند.
استراق سمع:
گوش دادن و ضبط مخابراتی که به منظور کسب خبر برای ارسال به دیگران انجام میشود.
بُنَه:
شامل آن تعداد از پرسنل، آماد و خودروهایی است که برای پشتیبانی لجستیکی یک یگان مورد نیاز است. ردههای تشکیل دهنده بنه عبارتند از گروهان، گردان و تیپ.
بار مبنا:
مقدار مهماتی است که با پرسنل و وسایل سازمانی یگان حمل میشود.
برآورد:
بررسی منظم و منطقی کلیه عوامل موثر بر مأموریتی که باید انجام شود.
پدافند (دفاع):
عبارت است از هر گونه عملی که با استفاده از کلیه وسایل و امکانات موجود به منظور جلوگیری و مقاومت در مقابل پیشروی دشمن و انهدام حمله کننده انجام میشود.
پدافند عامل:
عبارت است از بکارگیری مستقیم جنگ افزار ، به منظور خنثی نمودن و یا کاهش اثرات عملیات خصمانه هوایی، زمینی، دریایی، نفوذی و خرابکارانه بر روی اهداف مورد نظر.
پدافند غیرعامل:
به مجموعه اقداماتی اطلاق می گردد که مستلزم به کارگیری جنگ افزار نبوده و با اجرای آن میتوان از وارد شدن خسارات مالی به تجهیزات و تاسیسات حیاتی و حساس نظامی و غیر نظامی و تلفات انسانی جلوگیری نموده و یا میزان خسارات و تلفات را به حداقل ممکن کاهش داد.
پناهگاه:
جایی است که در مقابل اصابت ترکشها و امواج ، مستحکم و ایمن باشد و بتواند جان انسان را حفظ و آوار را تحمل نماید.
پاتک (حمله متقابل):
تکی است که با تمام یا قسمتی از نیروی احتیاط علیه نیروی تک کننده دشمن که در یک منطقه پدافندی رخنه کرده ، انجام میگیرد.
پوشش:
پوشش به معنای پنهان سازی و حفاظت تاسیسات ، تجهیزات ، تسلیحات و نیروی انسانی در برابر دید و تیر دشمن می باشد .
پیش روی:
حرکات بسوی دشمن و نزدیک شدن به او را پیشروی گویند
تک (حمله):
یک عمل آفندی است که بمنظور اجرای ماموریت محوله انجام میگیرد ، حمله کردن
تاکتیک:
حمله کردن، هجوم بردن، دانش و هنر بکار بردن نیروها را در رزم تاکتیک گویند.
تعاقب:
عملی است آفندی (تعرضی) که علیه یک نیروی در حال عقب نشینی که در صدد قطع تماس می باشد ، انجام میگیرد.
جان پناه:
محلی است که در مواقع اضطراری با حملات موشکی و هوایی غافلگیرانه که فرصت رفتن به پناهگاه وجود ندارد مورد استفاده قرار میگیرد؛ و میتواند تا حدودی جان انسان را در مقابل بمباران حفظ کند.
جنگ الکترونیکی:
یک عملیات نظامی است که در جهت بهره برداری صحیح و منطقی از وسایل مخابراتی و در حقیقت از انرژی الکترو مغناطیس است و برای کاهش یا جلوگیری از بکاربردن این وسایل بوسیله دشمن نیز بکار میرود.
جنگ روانی:
شامل تبلیغات و سایر اقدامات طرحریزی شده است که بمنظور نفوذ در عقاید، احساسات، رفتار و تمایلات گروههای هدف (دشمن ، بیطرف و دوست) در پشتیبانی و حمایت از خط مشیهای جاری ، اهداف و یا طرحهای نظامی اجراء میگردد.
جنگ سرد:
یک حالت تشنج بینالمللی است که در آن کلیه اقدامات سیاسی، اقتصادی، تکنولوژی، اجتماعی، روانی، شبه نظامی و نظامی علیه کشور هدف برای رسیدن به هدفهای ملی انجام میشود و هنوز به جنگ گرم که در آن از نیروهای مسلح استفاده میشود، تبدیل نگردیده است.
جنگ و گریز:
نوعی از عملیات رزمی است که بوسیله گریختن، دشمن را فریب داده و سپس به او حمله کرده و تلفاتی به وی وارد میکنند.
جیره:
عبارت است از غذای مجازی که برای مصرف روزانه یک رزمنده در نظر گرفته میشود.
خیز:
یک حرکت فردی است که معمولاً از یک موضع پوشیده به موضع پوشیده بعد که غالباً تحت آتش توپخانه یا جنگ افزارهای کالیبر کوچک، توسط افراد انجام میشود ـ مسافتی که توسط یگان در حال پیشروی خیز به خیز در یک حرکت پیموده میشود.
خیز به خیز ( پنج ثانیه):
روشی است مورد استفاده در رزم بمنظور نزدیک شدن یک یا چند نفر به مواضع دشمن و یا به عبارت ساده تر یک رزمنده با برخاستن از سنگر حداکثر در مدت پنج ثانیه به سرعت بایستی خود را به سنگر بعدی برساند؛ و این کار به طور متوالی تا نقطه مورد نظر ادامه مییابد.
خط الرأس جغرافیایی:
محل برخورد دو دامنه را در بالا که محل تقسیم آب باران نیز میباشد. خط الرأس جغرافیایی گویند.
خط الرأس نظامی:
خط تغییر شیبی است پائینتر از خط الرأس جغرافیایی روی شیب به طرف دشمن که میتوان از آنجا انتهای دره یا خط القعر را دید.
خط القعر:
وقتی دو دامنه یکدیگر را در قسمت پائین قطع کند خط القعر ایجاد میشود. آبهای باران در خط القعر جمع شده و جریان پیدا میکنند.
خط حد:
برای ایجاد هماهنگی در حرکت و آتشها بین دو یگان بکار رفته و منطقه مسئولیت هر یگان را مشخص میکند.
خط حد پیشروی:
معمولاً در تک شبانه در آن طرف هدف خطی تعیین میشود تا حد پیشروی را معلوم سازد مانند رودخانه، جاده و غیره که در شب قابل رؤیت باشد.
خط عزیمت:
خطی است که بمنظور هماهنگی آغاز تک (حمله) عناصر مقدم یگان تک ور تعیین میشود.
خاکریز:
جان پناهی است که به جای سنگر و مواضع جنگ افزار و غیره به کار میرود، هنگامیکه شرایط خاک یا سطح آب زیر زمینی امکان حفر زمین را به اندازه کافی میسر نسازد. تحت این شرایط یا مواردی دیگر میباید بالای سطح زمین خاک انباشته شود که شکل دیوار حفاظتی در آید.
حوادث:
حادثه پیشآمد نادر و شدیدی که در یک محیط طبیعی به انسان بروز میکند؛ و به شکل نامطلوبی بر جان و مال یا فعالیت انسانها تاثیر میگذارد.
این تاثیر ممکن است به حدی باشد که باعث سانحه گردد یا ممکن است سانحهای در پی نداشته باشد.
حوادث مترقبه ( طبیعی ): مانند سیل، زلزله، طوفان، آتش سوزی
حوادث غیر مترقبه( غیر طبیعی) : مانند بمبارانهای هوایی ، موشک باران شهرها
دفاع غیر نظامی:
مجموعه فعالیتهایی است که می توان با انجام آن از بروز و استمرار سوانح که جان و مال مردم را تهدید میکند جلوگیری کرد یا در صورت بروز، آثار ناشی از آن را کاهش داد.
دفاع نظامی:
کلیه اقدامات جهت جلوگیری از تجاوز هوایی دشمن به حریم هوایی یک کشور و شهر انجام میشود را دفاع نظامی گویند. این دفاع را دفاع مستقیم نیز میگویند.
دستبرد:
تکی (حملهای) است محدود به داخل مواضع دشمن که برای اجرای ماموریت ویژه ای و بدون قصد نگهداری زمین انجام میگیرد.
دیدهبان (دیدبان):
یک فرد نظامی است در عملیات منظم و یا یک فرد شبه نظامی یا غیر نظامی است در عملیات نامنظم که در یک محل مرتفع و متناسب تمام منطقه مسئولیت دیدبانی را زیر نظر دارد.
راهپیمایی:
حرکت عدهها، وسایل مربوطه بشکل پیاده یا سواره با روشی ثابت و منظم برابر دستور.
رزم نزدیک:
عبارت است از رزم با دشمن در فاصله نزدیک و با استفاده از جنگ افزارهای کالیبر کوچک، سرنیزه و جنگ افزارهای دستی دیگر.
زمان تک:
زمانی است که عناصر یگان تک کننده از خط عزیمت عبور مینمایند.
زمان خاتمه:
زمانی است که ستون (راهپیمایی) از نقطه رهایی میگذرد.
سانحه:
برآیند و اثر حادثه که موجب بروز تلفات جانی، خسارات مالی، نابودی خدمات ضروری و ...... میشود.
سوانح ساده:
پیامد ثانویه ندارد یا اگر دارد از سانحه اولیه کوچکتر است.
سوانح مرکب:
به دنبال خود، سوانحی به بزرگی خود یا بزرگتراز خود را به وجود میآورد مثال خشکسالی و قحطی - جنگ و مهاجرت سریع و شدید.
ساز و برگ:
به مجموعه تجهیزات و وسایل که رزمنده بکار میبرد ساز و برگ گویند.
ساعت ”س":
زمان اعلام بیداری (به وسیله شیپور، صوت، رادیو ) در مراکز آموزشی را ساعت ” س" نامند؛ و بر مبنای این زمان ساعتهای کار روزانه تعیین و برابر آن عمل میشود.
ستون:
چنانچه نفرات پیاده پشت سر هم و خودروها (از هر نوع) دنبال هم قرار گیرند خطی را تشکیل میدهند بنام ستون، ممکن است ستون در یک یا دو و یا سه خط و یا بیشتر تشکیل شود.
سکوت رادیویی:
زمانی است که در آن موقع کلیه فرستنده ها و گیرندهها خاموش هستند.
سنگر:
موضعی است که در منطقه پدافندی تهیه شده و طوری انتخاب میشود که دارای میدان دید و تیر مناسب، حفاظت و اختفاء بوده و حداکثر قدرت آتش را بر روی هدفهای پیشروی دشمن داشته باشد.
شبه نظامی:
نیروهایی هستند که از لحاظ سازمان، آموزش، تجهیزات و مأموریت در سطحی پائینتر از نیروهای نظامی هر کشور قرار داشته و یا تقریبا مشابه آنها باشند.
شبیخون:
تاخت ناگهانی در شب بر دشمن، غافلگیر کردن دشمن در شب، تک شبانه توام با غافلگیری.
شیب و ضد شیب:
شیب و ضد شیب نسبت به محل دشمن مشخص میشود. دامنهای از بلندی که سمت به دشمن قرار گرفته شیب و آن طرفی که پشت بلندی واقع شده و از دید زمینی دشمن محفوظ باشد ضد شیب نامیده میشود.
صرفه جویی در قوا:
عبارت است از جلوگیری از کاربرد و مصرف نامتناسب نیروها در صحنه عملیات، بمنظور بکار بردن تمامی نیروها در محل و مکان مناسب و مورد نظر فرمانده.
عارضه حساس:
منطقه یا محلی از زمین است که تصرف و کنترل آن برای هر یک از طرفین درگیر در رزم، مزیت شایانی در بر دارد.
عده:
جماعت، شماره، تعداد. در کاربرد نظامی عبارت است از عوامل پرسنلی تابعه یک سازمان از نظر کمیت یا تعداد.
عقب نشینی:
نوعی از حرکات به عقب است که در آن تمام یا قسمتی از نیروهای درگیر با دشمن قطع تماس کرده و به عقب حرکت میکنند.
عملیات تاخیری:
نوعی از حرکات به عقب است که در آن نیروی عمل کننده بدون درگیری قطعی، بیشترین تأخیر و تلفات را به دشمن که در حال پیشروی است وارد میآورد، به عبارت دیگر، کمترین فضا (زمین) را با بدست آوردن بیشترین زمان با دشمن مبادله میکند.
غافلگیری:
یکی از اصول جنگ میباشد، وارد ساختن ضربت به دشمن در زمان، مکان و حالتی که آمادگی پذیرش و واکنش لازم علیه آنرا نداشته باشد و از هر جهت غافلگیر شده باشد.
فریب:
عبارت است از حیله و نیرنگهای جنگی بمنظور گمراه ساختن دشمن از قصد و طرح عملیاتی نیروهای خودی و یا بلعکس.
قطب نما:
دستگاهی است مجهز به عقربه مغناطیسی که با آن چهار جهت اصلی و با گراهای مغناطیسی سمت های مورد نظر را تعیین میکنند.
کمین:
عبارت است حمله یا تک توام با غافلگیری به دشمن که در حال حرکت بوده و یا بطور موقت متوقف شده است، هدف کمین دستگیری یا انهدام نیروی دشمن میباشد.
کالک:
کالک صفحه شفافی است که از یک کاغذ مخصوص و برای کشیدن نفشههای عملیاتی از آن استفاده میشود.
کانالیزه کردن:
محدود کردن عملیات به یک منطقه باریک بوسیله موانع طبیعی و یا مصنوعی و یا آتش و بمباران، جداسازی عده و یا ستونهای دشمن از یکدیگر.
کیسه انفرادی:
کیسهای است معمولا برزنتی که برای نگهداری لباس و وسایل شخص رزمنده بکار میرود.
کیسه خواب:
نوعی رختخواب سبک است که به صورت کیسه تهیه شده و نظامیان در عملیات صحرایی ویا هنگام رزم برای خوابیدن از آن استفاده مینماید.
گشتی:
گروه مسلحی است از یک یگان که برای انجام ماموریتهای شناسایی، رزمی یا هردو برگزیده و اعزام میشوند.
لجمن (لبه جلویی منطقه نبرد):
در مواضع پدافندی به جلوترین حد منطقهای که در آن نیروهای رزمی برای هماهنگی، پشتیبانی آتش و مانور یگانها استقرار مییابند، لبه جلو منطقه نبرد گفته میشود.
لجستیک:
شامل کلیه فعالیتهایی است که مربوط به امور آماد، ترابری، تعمیر و نگهداری، تخلیه، بستری کردن، خدمات ساختمان و امور کارگری میگردد.
محور:
در کاربرد نظامی به خطی اطلاق میشود که در روی آن حرکات و ارتباطات یگانهای نظامیانجام میگیرد.
معبر:
گذرگاه، محل عبور، راه باریکی که از یک منطقه خطرناک و یا جنگل و غیره برای عناصری با استعداد مشخص ایجاد میشود.
مانع:
در کابرد نظامی هرگونه عارضه طبیعی یا مصنوعی که انجام حرکات نظامی را کند، متوقف ، کانالیزه یا منحرف کند مانع گویند.
موضع:
محل یگان یا جنگ افزار را که از آنجا به دشمن تیراندازی میشود ، این محل برای جنگ افزارهای سنگین موضع تیر نامیده میشود.
میلیم:
زاویه رویت یک جسم یک متری در فاصله هزار متری یک میلیم گویند، یک هزارم متر