نقد عملکرد پدافندی عربستان در جنگ یمن، بدون در نظر گرفتن راهبرد کلی این کشور در این جنگ امکان پذیر نیست.
اینکه رهگیری موشک چند صد هزار دلاری و راکت و پهپاد چند ده هزار دلاری با موشک امرام یا پاتریوت موفقیت است یا حماقت، تابع فاکتورهای دیگر و راهبرد کلی فرماندهی نظامی سعودی است. ابتدا باید پرسید که دلایل دخالت نظامی عربستان در یمن چه بود؟ 
 
مثلا: بازگرداندن رییس جمهوری فراری، منصور هادی به قدرت (فردی که شمال و جنوب یمن از او متنفر بودند و هستند)؟
جلوگیری از سقوط کامل یمن به دست نیروهای حوثی؟(صرف نظر از مناطق شرقی و بیابانی)
سرکوب کامل انصارالله؟‏ پیروزی میدانی، تصرف صنعا پایتخت یمن و عقب راندن حوثی‌ها به استان صعده؟
جلوگیری از ایجاد دشمنی مشابه حزب الله برای اسرائیل، در خاک یمن برای حکومت سعودی؟
کدام یک از اهداف احتمالی نامبرده پس از ۶ سال محقق شده است؟ 
 
راستی اگر امارات در جنگ یمن عربستان را همراهی نمی‌کرد چه می‌شد؟‏ تصور اینکه در سال ۲۰۲۱ نیروهای انصارالله سواحل جنوب غربی یمن را نیز تحت کنترل میداشتند، یک فاجعه غیر قابل توصیف برای عربستان محسوب میشد، اما به لطف عملکرد نسبتا موفق امارات در جنگ یمن و عملیات "الرمح الذهبی" در سال ۲۰۱۷ بنادری نظیر ذباب، المخا و بعدها الخوخه تصرف شدند. هنگامی که شما قصد نقد عملکرد یک یگان خاص از ارتش عربستان را دارید ابتدا بایستی به راهبرد کلی جنگ و دستاوردهای ارتش این کشور پس از ۶ سال نبرد و هزینه چند ده میلیارد دلاری نگاهی بیندازید. 
 
نکته ۱: قطعا عدم دخالت عربستان در یمن می‌توانست فاجعه بزرگتری را در بلند مدت رقم بزند‏. در شرایط جنگ و محاصره نظامی و آنهم زمانی که دسترسی حوثی‌ها به سواحل جنوب و جنوب غربی قطع شده است، چنین حجمی از سلاح و تدارکات توسط ایران به عنوان دشمن شماره یک حکومت سعودی به این منطقه ارسال شده و بحران امنیتی در مز جنوبی عربستان ایجاد کرده است.‏ نیازی به توضیح نیست که در صورت عدم دخالت نظامی عربستان در یمن، در هر گونه جنگ احتمالی آینده با ایران، چه چیزی در مرز جنوبی انتظار این کشور را می‌کشید! 
 
اما نکته ۲: آیا ارتش سعودی در حد و اندازه دخالت در یمن بود؟ اگرچه در شروع جنگ برخی تایملاین چند هفته یا چند ماهه تعیین می‌کردند‏. اما گذشت زمان ثابت کرد اتهامات و حتی برخی تمسخراتی که نسبت به ارتش عربستان و عدم توانایی قوای این کشور در استفاده مناسب از تجهیزات خریداری شده وارد می‌شد چندان بیراه نبوده است.
 
برای توصیف عملکرد کلی ارتش سعودی در یمن تنها و تنها یک واژه کافی است: فاجعه‏ اما اگر وارد جزئیات عملکرد هر رسته نظامی شویم و مثلا یگان پدافندی عربستان را نقد کنیم قطعا نکات مثبت، تجارب نظامی ارزشمند برای یک جنگ بزرگتر و عملکرد قابل قبول را مشاهده می‌کنیم اما سرانجام همین یگان پدافندی نیز قربانی راهبرد کلان شکست خورده عربستان می‌شود.‏ 
 
بر اساس ادعای ترکی المالکی سخنگوی ائتلاف عربی، پدافند و نیروی هوایی عربستان در سالهای اخیر ۳۴۶ موشک بالستیک(شامل راکت های توپخانه‌ای) و ۵۲۶ فروند پهپاد انتحاری را رهگیری و سرنگون کرده است.
 
از دیدگاه فنی عملکرد پدافندی عربستان مطلوب بوده و بیش از ۹۰ درصد موفقیت در رهگیری ثبت شده‏. طبیعتا هیچ سامانه دفاعی نمی‌تواند عملکرد ۱۰۰ درصدی از خود ارائه دهد حتی برای ارتشی حرفه‌ای‌تر نظیر اسرائیل که بارها راکت‌های شلیک شده از نوار غزه از سد پدافند آنها عبور کرده و به مناطق مسکونی اصابت می‌کند. عمده حملات موفق و تاثیر گذار به خاک سعودی نیز در واقع از جانب یمن نبوده و‏ نمی‌تواند کلیت عملکرد پدافند عربستان را زیر سوال ببرد. اما بحث اصلی که بارها در این خصوص شکل گرفته مسئله صرفه اقتصادی و مقایسه قیمتی تجهیزات دو طرف است. 
 
به طور کلی در دوره زمانی از رقابت تسلیحات تهاجمی و دفاعی قرار داریم که دست برتر با تهاجم است (چه از لحاظ کیفی و چه قیمت)‏ چه در زمانی که گنبد آهنین با راکت‌های قسام یا فجر مقابله میکند و چه زمانی که بوک و پنتسیر سوری در برابر SDB و Spice اسرائیلی دفاع میکنند، هزینه موشک‌های پدافندی چندین برابر تسلیحات شلیک شده رقیب است و این مسئله تنها مختص به عربستان و پدافندش نیست.‏ 
 
هنگامی که کشوری درگیر جنگ است و با تهدید مداوم پرتابه‌های موشکی و پهپادی رقیب مواجه باشد، برای حفاظت از زیرساخت‌های نظامی و اقتصادی یا جان مردم ساکن در شهرها، قطعا از هر چه که در دست دارد استفاده می‌کند. 
 
اگر مسئله حفاظت از جان شهروند یا تاسیسات حساس باشد اهمیتی ندارد که‏ موشک پاتریوت یا امرام چند میلیون دلار باشد و پهپاد یمنی چند هزار دلار! اما آنچه که عملکرد مناسب پدافند را با نقد مواجه میکند این است که این میزان هزینه و کاهش چشمگیر ذخایر حساس موشکی برای چه اهدافی بوده است؟ کشوری که ۶ سال خود را درگیر جنگ کرده و با تهدید روزانه شهرهای خود‏ مواجه است، چه دستاوردی داشته و با چه هدفی جنگ را ادامه می‌دهد؟
 
در اینجاست که نقد فنی جایگزین مسئله "حفظ امنیت" و عملکرد یگان پدافندی قربانی استراتژی غلط فرماندهی کل عربستان می‌شود. عربستان خود را درگیر جنگ یمن میکند، چاره دیگری نیز نداشته است!‏ آنها حتی به مدت ۶ ماه از سپتامبر ۲۰۱۴ و آغاز درگیری داخلی یمن تا مارس ۲۰۱۵ صبر کردند تا شاید راهی به جز ورود به باتلاق یمن پیدا شود اما هیچ راه دیگری وجود نداشت(مگر امکان توافق و صلح با ایران که تقریبا محال بوده و هست). 
 
به هر دلیلی ارتش عربستان از پیروزی میدانی عاجز بود و‏ اکنون آخرین امید و جای پای آنها و قوای منصور هادی شهر مارب است که تحت حمله شدید انصارالله قرار دارد. انصارالله از بین نرفت، تضعیف نشد، توان موشکی و پهپادیش به لطف کمکهای ایران چندین برابر شد، حجم حملات به خاک سعودی چندین برابر شد، امارات به عنوان متحد اصلی آنها راه خود را جدا کرده و به صلح و آتش بس با حوثی‌ها روی آورد و حالا بیش از ۲ سال است که عربستان و قوای تحت حمایتش ناتوان از پیشروی و تغییر وضع میدانی بوده و بیهوده در حال هزینه سنگین هستند تا شاید آخرین پایگاه آنها در شهر مارب از دست نرود.‏ 
 
اینجاست که مخاطب می‌پرسد که ارتش سعودی به دنبال چه هدفی روزانه موشک‌های چند میلیون دلاری را برای نابودی پهپاد چند هزار دلاری هدر می‌دهد؟ تا چه زمانی آنها میتوانند این روند را ادامه دهند؟ حوثی‌ها با منبع بی پایان موشک و پهپاد خود تا سالها می‌توانند شهرهای سعودی را تهدید کنند.‏ 
 
عربستان که همین حالا نیز احتمالا ۳۰ تا ۴۰ درصد ذخایر پاتریوت خود را به پای نبردی بیهوده هدر داده تا چه زمانی میتواند این راه را ادامه دهد؟ تا چه زمان میتوان رهگیری موشک بالستیک "اسکاد بیس" و یا حتی راکت بدر را با موشک پاتریوت مایه افتخار و عملکرد مثبت این سامانه دانست؟‏ تا کجا می‌توان پرواز روزانه جنگنده‌های رهگیر و هواپیمای آواکس و آمادگی دائم پدافند زمین پایه را به مثابه تمرین و تجربه سود آور قوای ارتش برای یک درگیری بزرگ مثلا با ایران قلمداد کرد؟ 
 
اگر جنگ یمن یک یا دو سال دیگر ادامه پیدا کند و با نرخ کنونی شاهد حملات حوثیها باشیم‏ و با توجه به محدودیت شرکتی همچون ریتئون برای جایگزینی ذخایر عربستان، چه درصدی از موشک‌های پاتریوت عربستان مصرف می‌شود؟
 
۲ هزار تیر پاتریوت نسخه PAC2 و ۸۰۰ تیر نسخه PAC3 (که در حال تحویل است) دارایی عربستان است. اگر فرض بگیریم تا کنون حدود ۸۰۰ تا ۹۰۰ تیر موشک مصرف شده باشد‏. تقریبا یک سوم ذخایر پاتریوت در جنگ یمن استفاده شده و در صورت ادامه جنگ با روند کنونی و عدم تحویل فوری (مثلا از ذخایر ارتش امریکا) این میزان می‌تواند تا یک سال دیگر حتی به ۵۰ درصد نیز برسد. مصرف ۵۰ درصد ذخایر پاتریوت برای نبرد بی‌فایده در خاک یمن، در روز نبردی بزرگتر به چشم می‌آید‏. 
 
عرض پایانی: هیچوقت نگاه صفر و صدی به موضوع نداشته باشید! 
 
 
فرشاد محمدپور