30 سال پیش ، تقریبا در چنین روزهایی ، شرکت ساب سوئد ، اولین طرح ها و اطلاعات رسمی در مورد جنگنده ای جدید و ششمین نسل از جنگنده های جت خود را با عنوان JAS-39 Gripen در نمایشگاه هوافضایی 1981 پاریس عرضه کرد . برنامه ، ان بود که این هواپیما پیش از اغاز دهه 70 میلادی ( 70 شمسی ) وارد خدمت شود ، با اینحال ، این طرح ریشه در یک دهه پیش از ان داشت .

از سال 1971 ( 1350 ) ، اداره مواد دفاعی ( FMV ) سوئد ، مبالغ قابل توجهی را در برنامه ای با عنوان " هواپیما -80 " ( Flygplan-80) با هدف تولید جایگزینی برای جنگنده جدید ویگن – که خود در تاریخ 21 ژوئن ( 31 خرداد ) همان سال وارد خدمت شده بود – هزینه کرد . با این هدف که تولید این هواپیمای جدید در نیمه اول دهه 80 میلادی ( 60 شمسی ) اغاز شده بود و در نیمه دوم همان دهه وارد خدمت شود . این برنامه بعدا به پروژه -85 تغغیر نام داد و تکمیل نمونه پیشرفت ای از جنگنده ویگن با عنوان A-20 در دستور کار قرار گرفت . در اواسط دهه 70 میلادی ، اعتقاد بر این بود که تولید ویگن در حدود 10 سال ادامه خواهد یافت و در پی به پایان رسیدن تولید ان در سال 1985 ( 1364 ) ، تولید نمونه جدید تهاجمی A-20 برای جایگزینی نمونه های قدیمی ویگن اغاز شده و تا دهه 90 میلادی ( 70 شمسی ) ادامه خواهد یافت . ولی با افزایش شدید هزینه ها و بهای این هواپیما ، نیرو هوایی سوئد ، طرح های کم هزینه تر دیگری را نیز مورد توجه قرار داد که از میان انها ، هواپیمای پیشرفته سبک تهاجمی / اموزشی B-3AL بیش از از سایر طرح ها مورد توجه قرار گرفت .

B-3AL هواپیمایی بود که به منظور اموزش خلبانان در زمان صلح و نیز یک هواپیمای پیشرفته تهاجمی در زمان جنگ ، طراحی شد . این هواپیما از یک موتور پیشرفته توربوفن از نوع " RB-199 " که برای جنگنده تهجم اروپایی تورنادو ساخته شد و یا F-404 که برای جنگنده تهاجمی ناونشین امریکایی F/A-18 تکمیل گردید ، نیرو می گرفت و به سیستم های مادون قرمز دید مقابل ( FLIR ) و ناوبری اینرسی برای انجام حملات دقیق در شب و روز در تمامی شرایط جوی به همراه تجهیزات الکترونیک پروازی دیجیتال و جنگ الکترونیک ، مجهز بود . این هواپیما توانایی حمل چندین تن مهمات ، شامل موشک های هوا به سطح و انهدام هدف های متععد در طی یک نوبت پروازی را داشت . B-3LA دارای بال های فوق بحرانی و کمابیش همتای جنگنده تهاجمی مادون صوت AMX - ساخت مشترک ایتالیا و برزیل – محسوب میشد و می توانست ار باندهای نیمه اماده با طول حداکثر 3000 فوت ( 915 متر ) به پرواز درامده و یا فرود اید و دارای حداقل نیازمندی به پشتیبانی افراد فنی می باشد .

کار بر روی B-3LA از سال 1976 ( 1355 ) اغاز شد و حتی در پاییز 1978 ( 1357 ) یک برنامه همکاری مشترک میان سوئد با یک طرح هواپیمای B-3LA و ایتالیا با طرح هواپیمای AMX مورد بررسی قرار گرفت ؛ ولی پشتیبانی سیاسی لازم برای این برنامه بدست نیامد و علی رغم اعلام فرماندهی عالی نیروهای مسلح سوئد مبنی بر ترجیح این هواپیما به هواپیمای A-20 ، برنامه B-3LA در 21 نوامبر 1978 ( 30 ابان 1357 )توسط نمایندگان مجلس سوئد به دلیل هزینه های زیاد لغو شده و سپس در حدود 3 ماه بعد ، در 23 فوریه 1979 ( 4 اسفند 1357 ) ، برنامه جنگنده تهاجمی A-20 نیز لغو شد . این تصمیمات می توانستند صنعت پویا و پیشتاز هوانوردی سوئد را تا مرحله نابودی بکشاند . در این تمامی ناوگان هواپیماهای رزمی نیرو هوایی این کشور را با هواپیمایی کاملا جدید در قالب پروژه JAS پیشنهاد کرد .

مرحله تببین طرح :


در پی پیشنهاد نیروهای مسلح سوئد ، مر حله تازه ای از مطالعات در ماه مارس 1979 ( اسفند 1357 ) اغاز شد . ویژگی های اصلی طرح جدید عبارت بود از "


1- یک هواپیمای چند منظوره برای انجام ماموریتهای رهگیری ، حملات زمینی / دریایی و اکتشاف .


2- استفاده از تکنولوژی جدید برای ساخت یک هواپیمای کوچک و ارزان قیمت با هدف دستیابی به 50% وزه ویگن ، ولی با مقدورات پروازی بهتر و توانایی حمل همان وزن مهمات .


3- هواپیمای جدید می بایستی دارای ظرفیت عملیاتی بالاتر ، ولی هزینه ای فقط 65-60 درصد هزینه طول خدمت ویگن بود .


4- هواپیمای جدید می باید دارای برای عملیات از پایگاه های پراکنده طراحی میشد . به این معنا که عملیات پرواز و فرود می بایستی با استفاده از بخش هایی از جاده های سراسر کشور با طول فقط 800 متر و پهنای 12 متر انجام میشد . ضمن انکه گروهی مرکب از 5 نفر سرباز تحت امر یک درجه دار کادر ، بدون استفاده از تجهیزات سنگین و پیچیده می بایستی تمامی عملیات بازرسی ، مسلح کردن و اماده پرواز کردن گریپن را در مدت 10 تا 20 دقیقه – با توجه به نوع ماموریت – انجام می دادند . اولین ارائه مفهوم jas به نیروی هوایی و مدیریت مواد دفاعی ( fmv ) سوئد در 10 اکتبر 1979 ( مهر 1358 ) انجام شد . این پیشنهاد مورد تصویب " کمیته ملی دفاعی " قرار گرفت و اولین کارهای طراحی در اکتبر 1979 ( مهر 1358 ) اغاز شد . 4 ماه بعد ، فرماندهی عالی به کمیته پیشنهاد کرد که به عنوان بخشی از طرح کلی برای توسعه پدافند هوایی سوئد ، این هواپیمای جدید پیشرفته چند ماموریته پیشنهادی ، جایگزین تمامی ناوگان جنگنده های ویگن – حتی نمونه جدید jas-37 – در دهه 90 میلادی ( 70 شمسی شود .

گروه صنعتی jas :


از همان اغاز برنامه jas ، کنسرسیومی مرکب از 4 شرکت ساب ( سازندعه بدنه و یک پارچه کننده نهایی سیستم ها ) ، ولوو فلایگ موتور ( سازنده موتور ) ، اریکسون ( سازنده سیستم های رادار ، کامپیوتر و سایر سیستم های الکترونیکی ) و ffv ( با مسوولیت طراحی و ساخت تجهیزات تعمیر و نگهداری و انجام برخی تعمیرات سنگین ) تاسیس شد تا به دولت اطمینان دهد که هر طرح پیشنهادی توسط یک گروه صنعتی و نه شرکت های منفرد ، ارائه می شود .


از سوی دیگر ، تشکیل این گروه صنعتی به ان معنی بود که انها ، اکنون در ریسک برنامه سهیم می شدند . در حای که این موضوع در برنامه طراحی و ساخت جنگنده های پیشین این کشور ، مطرح نبود . در هر حال ، یازاریابی هواپیمای ساخته شده فقط به شرتک ساب محول شد .
در فوریه 1980 ( بهمن 1358 ) ، فرماندهی عالی نیروهای مسلح سوئد نتایج بررسی های خود را اعلام کرد و توصیه کرد که " سیستم jas " برای جایگزینی تمامی ناوگان ویگن خریداری شود . در تابستان همان سال ، یک درخواست رسمی برای ارائه پیشنهاد به شرکتهای امریکایی جنرال داینامیکز ، مکدانل داگلاس و نورث روپ ، شرکت فرانسوی داسو و نیز گروه صنعتی jas ارسال شد و کمی پس از ان ، مجلس سوئد مبلغ 200 میلیون کرون را برای تامین هزینه های طراحی و تکمیل jas از ژوئیه 1980 ( خرداد 1359 ) تا پایان 1981 ( 10 دی 1360 ) اختصاص داد . در این درخواست به شرکتهای خارجی تا اوریل 1981 ( فروردین 1360 ) برای ارائه پیشنهاد فرصت داده شد . گروه صنعتی jas نیز دو ماه بیشتر فرصت دریافت کرد ؛ زیرا این گروه برخلاف رقبای خارجی ، هواپیمای اماده ای در اختیار نداشت . هدف از این کار ان بود که به نیرو هوایی سوئد امکان انجام بهترین انتخاب ممکن را از طریق یکی از گزینه های زیر داده شود :



- خرید مستقیم هواپیمای خارجی ، شامل یکی از جنگنده های f-16 /// f/a-18 /// f-5s /// یا میراژ 2000 .


- ساخت هواپیمای خارجی تحت مجوز در سوئد .


- طراحی و ساخت مشترک با یک یا چند کشور خارجی .


- طراحی و ساخت یک هواپیمای کاملا جدید در سوئد ، با استفاده از بخش مهمی از تجهیزات و وسایل خارجی به منظور کاستن از هزینه ها .


در حالی که شرکتهای جنرال داینامیکز ، مکدانل داگلاس و داسو ، به ترتیب نمونه ای استاندارد f-16 ، f/a-18 ، و میراژ 2000 خود را برای این رقابت ارائه کردند ؛ شرکت نورث روپ نمونه ای از جنگنده تایگر شارک خود را با بالهایی تقریبا 30% بزرگتر – 240 فوت مربع ( 3/22 متر مربع ) به جای بال استاندارد با مساحت 186 فوت مربع ( 3/17 متر مربع ) – با نام f-5s پیشنهاد کرد .


از میان گزینه های پیش روی فرماندهی نیروهای مسلح سوئد ، گزینه خرید مستقیم به دلیل عدم اشتغال زایی و دلایل دیگر ، به سرعت کنار زده شد . ساخت تحت امتیاز یکی از هواپیماها نیز از انجایی که هیچ کدام از انها دقیقا منطبق با نیازهای عملیاتی و زیر ساخت های نظامی این کشور نبودند و انطباق انها نیز بسیار پرهزینه و دشوار بود کنار زده شدند . ایده همکاری مشترک بین المللی برای طراحی و ساخت یک جنگنده جدید نیز ، هر چند از نظر صرفه جویی مالی بسیار جالب توجه به نظر می رسید ؛ با این حال ، ان هم به دلیل ضرورت غیر قابل اجتناب مصالحه میان چند کشور بر سر طراحی و توانایی های عملیاتی ، تولید هواپیمایی که قادر به پاسخگویی به نیازهای عملیاتی سوئد و در نتیجه ف جایگزینی ناوگان جنگنده ویگن و گریپن در زمان تعیین شده امکان پذیر خواهد بود یا خیر ، را بی پاسخ می گذاشت .
سرانجام ، در اول دسامبر 1981 ( 10 اذر 1360 ) دولت سوئد به نفع طرح پیشنهادی گروه صنعتی jas رای داد و در نتیجه ، مدیریت مواد دفاعی اقدام به مذاکره برای عقد قرارداد با این گروه صنعتی برای ساخت جنگنده جدید کرد . دلایل این تصمیم ، علاوه بر اشتغال زایی ، حفظ ظرفیت صنعتی کشور و نیز ، بی طرفی سوئد اعلام شد . با این حال ، تذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که یک سوم قطعات و اجزای این هواپیما و بویژه موتور ان ، ساخت امریکاست و از دو سوم باقی مانده نیز ، دیگر کشورهای اروپایی سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده اند .

مطالعات طراحی jas :


مطالعات طراحی در مورد هواپیمایی که نهایتا گریپن نامیده شد ، از سال 1979 ( 1358 ) اغاز گردید ، در این میان 3 طرح اصلی مورد توجه قرار گرفتندکه عبارت بودند از : " تیپ 2102 " ، " تیپ 2105 " ، " تیپ 2107 " .


هواپیمای تیپ 2102 یک هواپیمای متعارف یک موتوره ، دارای سکان افقی با بال میانی و زایده ریشه لبه حمله ( lerx ) بود و ورودیهای هوا در طرفین بدنه داشت . تیپ 2105 نیز هواپیمای مجهز به کانارد و بال مثلثی بود و ورودیهای هوای موتور ان هم در طرفین بدنه قرار داشتند . طرح سوم تیپ 2107 نامیده می شد که انهم هواپیمایی بود با بال پیکانی و سکان افقی . مهم ترین تفاوت این مدل با نمونه های دیگر مطالعاتی و بویژه تیپ 2102 ، محل استقرار ورودی هوای ان بود – که همانند f-107 امریکایی – در بالای بدنه قرار داشت و هوای تنها موتور انرا تامین می کرد .



مطالعات نشان دادند که تیپ 2102 دارای توان خوبی از نقطه نظر انجام ماموریت های حملات زمینی بود ؛ ولی از انجایی که شرکت ساب نتوانست به طور موثری پسای انرا کاهش دهد ، لذا عملکرد ان در سرعت های مافوق صوت چندان رضایت بخش نبود .



تیپ 2102 که بعدها مبنای گریپن شد به گزارش نیرو هوایی سوئد بهترین پاسخگوی نیازهای این کشور به شمار می رفت و با اینکه هزینه ان اندکی بیش از گرانقیمت ترین هواپیمای خارجی بود ، با این حال ، این طور استدلال شد که این هزینه اضافی به دلیل حفظ زیرساخت صنعتی نیرومند به منظور پشتیبانی از نیرو هوایی این کشور قابل قبول است . ضمن انکه هزینه عملیاتی ان به دلیل اندازه کوچک ، وزن کم و استفاده از کوچکترین موتور جنگنده موجود ، از همه هواپیماهای پیشنهادی – به جز f-5s – کمتر بود .


ازمایش تونل باد تیپ 2107 اشکار کرد که علی رغم اینکه این هواپیما دارای سرعت گردش بیشتری نسبت به تیپ 2105 بوده و عملکرد ان در زوایای حمله زیاد قابل قبول به شمار می رفت ، با این حال ، ساخت نمونه دو نفره اموزشی ان ، به دلیل موقعیت ورودی هوا دشوار بود و نگرانی هایی نیز در رابطه به پرواز در زوایای حمله زیاد همراه با انحراف سمتی در مورد ان وجود داشت .


سرانجام در 17 سپتامبر 1981 ( 26 شهریور 1360 ) فرماندهی نیرو هوایی سوئد در گزارشی به فرماندهی عالی نیروهای مسلح این کشور اعلام کرد که " ... پس از انجام بررسی های دقیق کلیه هواپیماهای پیشنهادی خارجی و طرح های داخلی ، تیپ 2105 به دلیل انکه بهترین پاسخگوی نیازهای این نیرو به شمار می رود ، انتخاب شده است .. " . در پی ان ، دولت سوئد انتخاب نیروی هوایی را تایید کرد و تصویب کرد که مدیریت مواد دفاعی مذاکراتی را با گروه صنعتی jas با هدف جایگزینی ناوگان دراکن و ویگن با جنگنده جدید انجام دهد .


در اینجا تذکر این نکته لازم است که 3 طرح اصلی فوق ، تنها طرح های مطالعاتی شرکت ساب به شمار نمی رفتند و این شرکت طرح های گوناگونی را مورد مطالعه و بررسی قرار داد . از میان این طرح ها می توان به نمونه ای مجهز به کانارد ولی با ورودی هوا در زیر بدنه ، مشابه جنگنده های تایفون و نیز لاوی ، اشاره کرد . ساب این طرح را به دلایل متعددی کنار گذاشت . از جمله این دلایل می توان به خاطر مکش اجسام خارجی به درون موتور ، افزایش ارتفاع هواپیما از سطح زمین که به مسئله تعمیر و نگهداری هواپیما کمکی نمی کرد و سرانجام ، به کاهش فاصله میان ارابه فرود دماغه ، که می بایستی در زیر ورودی های هوای موتور قرار می گرفت ، با ارابه فرود اصلی اشاره کرد که اندازه و وزن مهمات محمول هواپیما را محدود می کرد ، اشاره کرد .


از دیگر طرح های مورد مطالعه ، تیپ 2108 و تیپ 2111 بودند . تیپ 2108 ، همان طرح پیروز 2105 ، ولی با بال دارای زاویه عقب رفتگی بیشتر بود و تیپ 2111 نیز طرحی بود که بال ان توسط شرکت امریکایی ( راک ول اینتر نشنال )و بر مبنای تجربیات این شرکت از کار در برنامه " تکنولوژی هواپیمای با قابلیت مانور زیاد " ( himat ) سازمان ناسا طراحی گردید ، مطالعات نشان دادند که علی رغم قابلیت مانور قابل توجه ان در سرعت های مادون صوت ان چندان رضایت بخش نبوده و این طرح نیز همانند سایر طرح های مطالعاتی دیگر ، به استثنای 2105 ، به کنار گذاشته شد . سرانجام ، تیپ 2105 نیز پس از انجام اصلاحاتی ، عمدتا به منظور کاستن از وزن ، با عنوان تیپ 2110 به عنوان نمونه نهایی این جنگنده کوچک سبک وزن چند منظوره ، انتخاب و ساخته شد .

انتخاب موتور :


موتور هواپیما بر ایجاد نیروی پیشرانش ، نیروی برق و هیدرولیک هواپیما را نیز تامین می کند . لذا انتخاب موتور مناسب ، از اهمیتی در حد شکل ائرودینامیک هواپیما برخوردار است .



در مورد گریپن ، انتخای موتور می بایستی در مراحل اولیه برنامه انجام می شد و موتور متخب می بایستی علاوه بر نیروی رانش کافی ، از کارایی بالا و توان توسعه قابل توجهی نیز برخوردار می بود .


3 موتور جدید برای نیرو دادن به این هواپیمای جدید مورد بررسی قرار گرفتند که عبارت بودند از : موتور 3 محوره " RB-199 " ساخت کنسرسیوم اروپایی توربو یونیون با نیروی رانش 16 تا 17 هزار پوند ( 7711-5-7257 کیلوگرم معادل 77/75 – 124/71 کیلو نیوتن ) که در جنگنده تهاجمی پاناویا تورنادو نصب شده ؛ موتور دو محوره PW-1120 ساخت شرکت پرات اند ویتنی امریکا که نمونه کوچک شده ای از موتور F-100 ساخت همین شرکت که بر روی جنگنده های F-15 و F-16 نصب شده به شمار می رفت و با نیروی رانش 21-20 هزار پوند ( 9525-9070 کیلوگرم معادل 35/95 -9/88 کیلونیوتن ) برای نصب در جنگنده های لاوی و سوپر فانتوم انتخاب شده بود ولی پس از لغو هر دو برنامه ، هرگز وارد مرحله تولید نشد ؛ و سرانجام ، موتور دو محوره F-404 ساخت شرکت امریکایی جنرال الکتریک که برای جنگنده های ناونشین F/A-18 تکمیل گردید .


پس از انجام بررسی های گسترده ، سرانجام نمونه ارتقا یافته ای از موتور F-404 با نام RM-12 برای نصب بر روی گریپن و تولید تحت امتیاز توسط شرکت ولوو انتخاب شد .


همانطور که اشاره شد ، RM-12 یک موتور توربوفن با " نسبت کنارگذار " ( Bypass Ratio ) کم دو محوره ، با حداکثر نیروی رانش 18100 پوند ( 8210 کیلوگرم معادل 46/80 کیلو نیوتن ) با پس سوز است . برای دستیابی به این عملکرد – نسبت به نمونه های در دست تولید f-404 در ان زمان – طراحان ، 5% به جریان هوای ورودی موتور افزوده و دمای هوای ورودی به توربین را 105 درجه سانتیگراد افزایش دادند . در مرحله توسعه RM-12 ، شرکت ولوو در برنامه تبدیل F-404 به موتور بهینه گریپن مشارکت فعال داشت . ازمایشات این موتور در ژانویه 1985 ( دی 1363 ) اغاز شد و شامل ازمایشات برخورد یک پرنده نیم کیلویی با موتور نیز بود .

رادار و تجهیزات الکترونیک :


گریپن به یک رادار پیشرفته سبک وزن پالس داپلر باند " x " موسوم به PS-05/A مجهز است . این رادار توسط شرکت سونی اریکسون سوئد با همکاری شرکت انگلیسی GEC-Marconi طراحی و ساخته شده و مبتنی بر تکنولوژی رادار BLUE VIXEN است که برای نسل دوم جنگنده SEA HARRIER یعنی SEA HARRIER F/A MK2 تولید گردیده .


رادار اریکسون دارای 3 برابر توان محاسباتی نسبت به رادار PS-64A که در جنگنده JAS-37 ویگن نصب شده می باشد ؛ در حالیکه حجم ان تنها 60% رادار ویگن است . توان خروجی ( تشعشعی ) PS-05/A معادل یک کیلووات می باشد . انتن این رادار از جنس الیاف کربن بوده و در وضعیت عملیاتی هوا به هوا قادر به کارکرد در " فرکانس های پالس داپلر " ( PRE ) زیاد و متوسط برای انجام عملیات جستجو ، تعقیب در حین جستجو از فواصل زیاد ، جستجوی سزیع در زوایای زیاد ، قفل بر روی هدف در فواصل کوتاه و کنترل اتش برای موشکها و توپ هواپیماست .


در فرکانس تکرار پالس پایین ، با قابلیت تغییر سریع فرکانس تشعشعی ( طول موج ) ، این رادار قادر به جستجوی هدف در میان اغتشاشات زمینی و در یایی ، مشخص کردن هدف برای موشکهای هوا به زمین و ضد ناو ، انجام عملیات ناوبری ، اجتناب از عوارض زمینی ، نقشه برداری زمین با وضوح بالا ، " نمایش هدفای متحرک زمینی " ( MTI ) و ردگیری هدف هایی به کوچکی یک اتومبیل می باشد .


این رادار در عملیات هوا به هوا قادر به کشف ، تعیین موقعیت و شناسایی هدف های پرنده از فاصله 120 کیلومتری است و توانایی تعقیب خودکار چندین هدف پرنده در وضعیت های دید بالا و دید پایین در تمامی شرایط جوی را دارد . رادار PS-05/A در ضمن ، قادر به هدایت چندین موشک برد متوسط AIM-120 AMRAAM به سوی چندین هدف هوایی است .
از سال 2003 میلادی ( 1382 ) ، " شرکت ساب و صنایع هوافضایی بریتانیا " ( BAe ) تکمیل سیستم نمایشگر ] اطلاعات و هدف گیری [ مستقر در کلاه خود ( HMDS ) خلبان را برای جنگنده گریپن و سایر هواپیماها اغاز کردند . در سال 2008 ( 1387 ) ، این سیستم نمایشگر با نام " کبرا " با سیستم الکترونیک پروازی گریپن یکپارچه سازی شد و در حال با سیستم های الکترونیک پروازی گریپن های نیرو هوایی سوئد ، به عنوان گزینه ای برای خریداران خارجی این هواپیما ، عرضه می شود . در طراحی سیستم کبرا ، توجه ویژه ای به جدا شدن سریع و ایمن این سیستم ، در صورت ضرورت استفاده از صندلی پرتاب شونده شده است .
گریپن در زمره اولین جنگنده های جهان بود که از نمایشگرهای چند منظوره – در ابعاد 6*5 اینچ ( 2/15 * 7/12 سانتیمتر ) – به جای سیستم های نمایش عقربه ای متداول ، استفاده کرد . نسل اول این نمایشگرها که در مدل های A و B این هواپیما استفاده شد ، صفحات نمایشگر تلویزیونی ( CRT ) تک رنگ بودند . ضمن انکه 4 نمایشگر عقربه ای به عنوان سیستم پشتیبانی اضطراری در ان باقی ماند .
در نسل بعدی این نمایشگرها که در مدل های C و D گریپن استفاده گردیدند ، صفحات بزرگ کریستال مایع ( LCD ) رنگی با قابلیت انعطاف با دوربین های دید شبانه ( NVG ) به کار گرفته شدند . این نمایشگر که سبکتر ، روشنتر ، شفاف تر و کم مصرف تر از نمونه های تلویزیونی هستند ، با همکاری شرکت های سونی اریکسون و لاکهید مارتین تهیه و تولید شدند .



نمایشگر اصلی گریپن ، ( HUD ) هولوگرافیک با زاویه دید وسیع 22*28 درجه ( ساخت شرکت هیوز ) اکنون شرکت ریتیون می باشد که اطلاعات مهم پروازی ، داده های هدف گیری و شلیک را به خلبان ارائه می دهد .

اسلحه :


گریپن قادر به حمل گسترده ای از سلاح ها ، هم ساخت سوئد و هم کشورهای خارجی بویژه امریکا است .


سلاح ثابت سازمانی گریپن – فقط در نمونه های تک نفره ان – یک توپ قدرتمند 27 میلیمتری با 120 تیر فشنگ است که در سمت چپ بخش جلویی داخل بدنه نصب شده است . این توپ با نواخت اتش منتخب هزار و 1700 تیر در دقیقه ، ساخت شرکت MAUSER المان بوده و در جنگنده های تورنادو و تایفون نیز نصب شده است . گریپن در ضمن ، دارای 8 مقر حمل سلاح در بیرون بدنه است که شامل 6 مقر در زیر بالها و 2 مقر در زیر بدنه می باشد .


برای نبردهای هوایی ، این جنگنده قادر به حمل ترکیبی از سلاح های زیر می باشد که عبارتند از :


1- حداکثر 6 موشک هدایت شونده گرمایاب برد کوتاه سایدوایندور با شناسه RB-74 در ارتش سوئد و یا IRIS-T با شناسه RB-98 .


2- حداکثر 4 تیر موشک هدایت شونده میانبرد راداری با سیستم هدایت عامل از نوع AIM-120 امریکا با شناسه RB-99 ، ونیز ، در اینده نزدیک ، موشک برد بلند با سیستم هدایت عامل مجهز به موتور راکت – رمجت " متئور " ( Meteor ) ساخت مشترک کشورهای اروپایی . در حال حاضر ، این موشک مراحل ازمایش را طی می کند . این جنگنده در ضمن ، قادر به حمل 4 موشک فرانسوی میان برد با سیستم هدایت دوگانه مادون قرمز / راداری میکا – در صورت انتخاب خریدار – است . برای ماموریت هوا به سطح ( هوا به هوا – هوا به دریا ) ، تسلیحات قابل حمل توسط گریپن – در حال حاضر – عبارتند از ترکیبی از :


// حداکثر 4 راکت انداز با راکت های 135 میلیمتری .


// حداکثر 2 موشک ضد ناو برد بلند RBS-15 ساخت سوئد .


// حداکثر 2 موشک کروز BK-39 ساخت مشترک المان و سوئد با برد 350 کیلومتر .


// حداکثر 8 بمب سقوط ازاد 500 پوندی ( 227 کیلوگرمی ) (MK-82) .
// حداکثر 2 بمب خوشه ای ( BK-90 ) .


// حداکثر 4 بمب هدایت شونده لیزری ( GBU-12 ) .


// حداکثر 4 موشک هوا به سطح ماوریک با شناسه RB-75 در نیرو هوایی سوئد .

مدل های مختلف :


گریپن a و b :
گریپن a ، اولین نمونه تولیدی جنگنده گریپن به شمار می رود که اولین فروند ان در 8 ژوئن 1993 ( 18 خرداد 1372 ) و اخرین ان ، در 13 دسامبر 1996 ( 22 اذر 1375 ) ، جمعا به تعداد 96 فروند – با اضافه 5 فروند نمونه اولیه – به نیرو هوایی سوئد تحویل داده شدند .


گریپن b نمونه دو نفره اموزشی / رزمی این هواپیما می باشد که به تعداد 14 فروند ساخته و به نیرو هوایی سوئد تحویل گردید . از جمله مهم ترین تفاوت های این نمونه با مدل یک نفره ان ، افزودن 66 سانتیمتر سانتیمتر به طول بدنه و کاستن از ظرفیت سوخت داخلی برای جای دادن خدمه دوم به همراه حذف توپ داخلی در این مدل است . گریپن تقریبا تمامی امکانات رزمی و مقدورات پروازی نمونه a را ، به جز برد کمتر حفظ کرده است .

مدلهای C و D :


این مدلها ، نمونه های ارتقا یافته گریپن می باشند که علی رغم مشابهت ظاهری با نمونه های قبلی این هواپیما ( مدلهای A و B ) ، دارای تفاوت های داخلی عمده ای با انها هستند .


این دو مدل ، تحت عنوان " دسته سوم " ( Batch 3 ) در ژوئن 1997 ( خرداد 1376 ) سفارش داده شدند که شامل 50 فروند نمونه یک نفره C و 14 فروند نمونه D بود . تحویل این هواپیماها از سال 2002 اغاز شد . این مدلها به گفته کنسرسیوم سازنده ، برای رزم و پیروزی در نبردهای هوایی اینده با استفاده از مفهوم جنگ شبکه ای ( Network Warfare ) ساخته شده اند . یک ویژگی مهم این مدلها ، پاسخگویی به نیازهای عملیاتی داخلی وبین الملل است . لذا انها قابلیت کامل انجام عملیات مشترک با نیروها و هواپیماهای ناتو را داشته و به نمایشگرهای بزرگ تمام رنگی کریستال مایع ( LCD ) با قابلیت انطباق با سیستم های دید شبانه برای خلبان ، مجهزند .


از دیگر ویژگی های این دو مدل ، دارا بودن سیستم سوختگیری هوایی ( قیفی ) قابل جمع شدن ، سیستم یکپارچه ناوبری مبتنی بر سیستم های ناوبری اینرسیایی .


INS و GPS ، سیستم داخلی مولد به جای مخازن اکسیژن به دلیل افزایش زمان پرواز با استفاده از سوختگیری هوایی و پیشرفته ترین تجهیزات شناسایی دوست از دشمن ( IFF ) ، منطبق بر استانداردهای ناتو است . کلیه دکمه ها ، نمایشگرها و عملکرد سیستم ها نیز بر مبنای زبان و سیستم انگلیسی ( به عنوان مثال ، فوت و نات به جای متر و کیلومتر بر ساعت ) می باشند . در سال 2007 برنامه ای برای ارتقای 31 فروند از مدلهای A و B به استاندارد C و D اغاز شد .


در نمونه D گریپن ، کابین عقب کاملا مستقل از کابین از جلو طراحی شده و خدمه کابین عقب قادر به فرماندهی و کنترل نبرد در اطراف خود است . این مدل ، به خدمه کابین عقب ، امکان فرماندهی و کنترل همزمان چندین هواپیمای بدون سرنشین ( رزمی و غیر رزمی ) را داده و قادر به انجام وظایف دیگری نظیر جنگ الکترونیک و سرکوب پدافند هوایی دشمن ( SEAD ) می باشد .

<!--p { margin-top: 0px; margin-bottom: 0px; } BODY{font-family:Tahoma,Tahoma,Tahoma,Tahoma;font-size:12px;color: black;}TABLE{border-collapse: collapse;border-spacing: 0px;border: 1px solid #6CAFF7;background-color: #F4F4F4;width:100%;font-family:Tahoma,Tahoma,Tahoma,Tahoma;font-size:12px;color: black;}TD{height:25px; border: 1px solid #6CAFF7} --> نسل بعدی گریپن :
در سال 2007 ، شرکت ساب ، برنامه " اثباتگر تکنولوژی جدید " را اغاز کرد و در 23 اوریل 2008 ( 3 اردیبهشت 1387 ) به معرض تماشای عموم گذاشته شد . این اثباتگر تکنولوژی که اولین پرواز خود را در 27 مه 2008 ( 6 خرداد 1387 ) انجام داد ، نمونه تغییر یافته ای از گریپن d به شمار می رود و به نام های gripen ng به معنای" گریپن نسل بعد " و نیز " e/fgripen " ( نمونه های یک و دو نفره ) نامیده می شود .
این اثباتگر تکنولوژی ، به یک موتور جدید و نیرومند تر f-414 g – که نمونه توسعه یافته ای از موتور f-404 می باشد – با نیروی حدود 22000 پوند ( 10 تن معادل 98 کیلو نیوتن ) مجهز شده که ان را قادر به پرواز مافوق صوت ( بیش از 1/1 ماخ ) بدون استفاده از پس سوز ، ضمن حمل موشک های هوا به هوا می سوزاند .
در قیاس با گریپن d ، حداکثر وزن برخاستن نمونه اثباتگر gripen ng از 14000 کیلوگرم به 16000 کیلوگرم افزایش یافته ، در حالیکه وزن خالی ان فقط 200 کیلوگرم بیشتر است . در ضمن ، به دلیل تغییر محل ارابه فرود اصلی ان ، ظزفیت سوخت داخلی این نمونه 40% افزایش یافته که باعث افزایش چشمگیر در برد و شعاع عمل رزمی ان شده است . به طوریکه برد این هواپیما در حال حاضر به 2200 ناتیکال مایل ( 4070 کیلومتر ) و شعاع عمل رزمی ان به 1300 کیلومتر – ضمن حمل 6 موشک هوا به هوا به اضافه مخازن سوخت خارجی و 30 دقیقه گشت زنی در منطقه عملیاتی – بالغ می گردد .
e/fgripen در ضمن به یک رادار جدید " ارایه کاوش فعال الکترونیک " ( aesa ) موسوم به es-05 مجهز خواهد بود . انتن این رادار بر خلاف تمامی رادارهای مشابه ، به مکانیسم مکانیکی تغییر جهت انتن نیز مجهز می باشد و اولین رادار aesa با زاویه 200 درجه ( 100 درجه به طرفین ) در جهان می باشد . لازم به ذکر است که زاویه پوشش رادارهای متعارف aesa با انتن ثابت که در سایر جنگنده های جهان و از جمله ، f-22 و f-35 نصب شده اند ، به دلیل محدودیت قوانین فیزیک ، فقط 120 درجه ( 60 درجه به طرفین ) است .
این جنگنده در ضمن ، اولین جنگنده جهان خواهد بود که به سیستم irst که در 2 باند مختلف فعالیت می کند مجهز می شود و به این ترتیب ، اولین تصاویر رنگی مادون قرمز ( از ترکیب دو رنگ کاذب برای باندهای دوگانه مادون قرمز ) را به خلبان ارائه می دهد .
بر طبق اخرین گزارشات ، اولین نمونه واقعی gripen ng در سال اینده میلادی 2012 پرواز خواهد کرد .به موجب همین گزارشات ، تلاش های بسیاری برای کاستن از سطح مقطع راداری این مدل به عمل امده است که از ان میان می توان به ورودی های هوای موتور فاقد صفحه جدا کننده لایه مرزی ، مشابه جنگنده f-35 و j-20 اشاره کرد . در نتیجه ، شکل ظاهری ان تفاوت های اشکاری با نمونه های عملیاتی گریپن خواهد داشت . به علاوه ، احتمال می رود که نمونه های عملیاتی e/fgripen به نمونه های قویتر موتور f-414 مجهز شوند . این نمونه در حالت بدون استفاده سیستم پس سوز قادر به تولید نیرویی معدل 90% حداکثر نیروی رانش با پس سوز موتور rm-12 مورد استفده در مدل های c و d ، خواهد بود .

گریپن دریایی :


با توجه به توانایی های بسیار خوب گریپن در پرواز و فرود در مسافت های بسیار کوتاه ، شرکت ساب در دهه 90 میلادی ( 70 شمسی ) ، مطالعات مقدماتی بر روی نمونه ناو نشین گریپن را اغاز نموده و در سال 2009 ( 1388 ) این شرکت رسما برنامه گریپن دریایی را شروع کرد . هدف از این برنامه ، ساخت نوعی جنگنده بمب افکن نسبتا سبک ولی بسیار قدرتمند برای قدرت های نو خواسته نظیر برزیل و هند می باشد که با خرید و یا ساخت ناوهای هواپیمابر – البته نه با هزینه و ابعاد " ابر ناوهای هواپیمابر امریکا " قصد نمایش قدرت دریایی در فواصل دور از سرزمین اصلی خود را دارند.


بنا به گزارشات موجود ، این هواپیما که از gripen ng مشتق شده است ، دارای حداکثر وزن برخاست 16500 کیلوگرم و وزن فرود ( شامل وزن سوخت و مهمات ) 13500 کیلوگرم می باشد . برخی از تفاوتهای عمده گریپن با مدل ng این هواپیما عبارتند از : ارابه فرود قویتر و طویلتر با چرخ های بزرگتر و ضربه گیر نیرومندتر ؛ ارابه فرود اصلی جدید با قابلیت تحمل ضربه فرود عمودی با سرعت 3/6 متر بر ثانیه ؛ قلاب فرود مستحکم تر ؛ مقاومت بدنه در برابر شرایط خورنده محیط دریا ؛ استفاده از شیوه ها و مواد جدید و یک پارچه سازی سیستم کنترل پرواز با سیستم تقرب و فرود بر روی ناو .


وزن خالی این هواپیما کمتر از 8000 کیلوگرم و حداکثر وزن سوخت و مهمات ان در حدود 8500 کیلوگرم می باشد . تخمین زده شده که شعاع عمل رزمی این هواپیما در حدود 1250 کیلومتر در ماموریتهای تهاجم دریایی و یا 1400 کیلومتر در ماموریت ها پدافند هوایی است . عمر خدمتی این هواپیما در حدود 8000 ساعت – شامل ترکیبی از عملیات از خشکی و نیز ، ناو هواپیمابر ( به دلیل شرایط خورنده محیط دریا ) – تخمین زده می شود .


به موجب اخبار موجود ، گریپن دریایی می تواند حتی بر روی ناوهای هواپیمابری با ظرفیت فقط 25000 تن فرود اید . بر طبق اخرین گزارشات ، طراحی گریپن دریایی کامل شده و انتظار می رود که تحویل ان به خریداران بالقوه از سال 2018 اغاز شود .

سوپر گریپن :


یکی از جالب ترین طرح هایی که برای ارتقای گریپن مورد بررسی قرار گرفت ، برنامه سوپر گریپن بود که 10 سال پیش در نمایشگاه هوافضایی پاریس در سال 2001 به اطلاع عموم رسید .


این طرح ، علاوه بر ارتقای سیستم ها ، کمابیش مشابه gripen ng دارای تفاوت ظاهری قابل ملاحضه ای با نمونه های قبلی این هواپیما بود . از جمله این تفاوتها می توان به بدنه ای طویل تر ، قابلیت حمل مخازن سوخت خارجی منطبق با بدنه و اگزوز موتور با سطح مقطع راداری کم اشاره کرد . برای موتور این هواپیما نیز f-414 – که بعدها برای gripen ng انتخاب شد و یا نمونه pw-7000 شرکت پرات اند ویتنی مورد بررسی قرار گرفتند . سرانجام این طرح کنار گذاشته شد و gripen ng با تمام موارد ارتقای سیستم های الکترونیکی و تسلیحاتی مطالعه شده برای سوپر گریپن به جای ان طراحی شد و قرار است که به زودی وارد خدمت شود .


وزن هواپیما 6500 کیلوگرم است
حداکثر وزن هواپیما در حالت رزمی 12500 کیلوگرم(یعنی تقریبا به اندازه وزن خودش مهمات حمل می کند)
فاصله پهنای دوبال 8 متر
طول هواپیما 12 متر
موشکهای هوا به هوای میان برد: آمرام و اسپارو
موشکهای هوا به هوای کوتاه برد: سایدواندر و اسرام
توپ 27 میلیمتری
انواع موشک های ضد کشتی (هارپون)
انواع موشکها و راکتهای هوا به زمین(ماوریک)
سیستم جنگ الکترونیک و غلافهای داخلی و خارجی شناسایی و جاسوسی
سه تانکر اضافی جهت طی مسافتهای طولانی
قابلیت سوخت گیری هوا به هوا
موتور هواپیما اف 404 جنرال الکتریک است که تحت لیسانس ولوو به نام آر- ام 12 تولید می شود
و توانایی تولید 18000 پوند نیرو را دارد
حداکثر سرعت هواپیما در ارتفاع بالا 2 ماخ و در ارتفاع پست 1.15 ماخ می باشد
این هواپیما در کمتر از 2 دقیقه می تواند تا ارتفاع 10 کیلومتری از سطح زمین صعود کند
و در کمتر از 30 ثانیه تا 1.1 ماخ سرعت بگیرد .
این هواپیما در برابر فشاری برابر 9 جی در حالت رزمی مقاومت می کند
همچنین آمادگی انجام گردشهای ناگهانی در داگ فایت تا 30 درجه را داراست
قیمت عملیاتی این جنگنده (قیمت 1 فروند همراه با آموزشهای فنی تعمیر و نگهداری و دوره های خلبانی
پشتیبانی قطعات و تسلیحات ) بیش از 50 میلیون دلار است