(USS Gerald R. Ford (CVN-78Gerald R. Ford نام نسل جدید سوپر ناوهای هواپیمابر ایالات متحده میباشد که هم اکنون جهت جایگزینی با نمونه های قدیمی کلاس Nimitz در حال ساخت و توسعه میباشند. بدنه شناورهای جدید تاحدودی مشابه کلاس Nimitz میباشند اما در طراحی آنها از تکنولوژی های جدیدی همچون سیستم پرتاب الکترومغناطیسی هواپیماها و ... در جهت بهبود بهره وری, کاهش تعداد نیروی انسانی و هزینه های جاری بهره گیری شده است. نخستین کشتی این کلاس دارای نام مشابه یعنی USS Gerald R. Ford و به شماره بدنه CVN-78 میباشد. خلاصه ای از ویژگی ها:ناوهای هواپیمابر کلاس Ford دارای برخی ویژگی های خاص میباشند که در ادامه تعدادی از مهمترین آنها را مرور مینمائیم:1- سیستم فرود پیشرفته2- اتوماسیون گسترده به نسبت نسل پیشین کلاس Nimitz در جهت کاهش تعداد چند صد نفری خدمه3- بهره گیری از آخرین نسخه سیستم موشکی RIM-162 Evolved Sea Sparrow4- استفاده از رادار 2 باند AN/SPY-3 که پیشتر برای استفاده در ناوشکن های کلاس Zumwalt توسعه یافته بود5- جایگزینی سیستم پرتاب الکترومغناطیسی هواپیما (Electromagnetic Aircraft Launch System یا EMALS) با نسل پبشین پرتاب کننده های بخاری6- بهره گیری از راکتور هسته ای جدید A1B برای تولید برق بیشتر و مقرون به صرفه تر7- ویژگی های پنهانکاری در جهت کاهش مشخصات بازتاب راداری8- توانایی حمل بیش از 90 نوع هواپیما شامل: Boeing F/A-18E/F Super Hornet, Boeing EA-18G Growler Grumman C-2 Greyhound, Northrop Grumman E-2 Hawkeye,  و Lockheed Martin F-35C Lightning II به همراه بالگردهای Sikorsky SH-60 Seahawk و هواپیماهای بدون سرنشین همچون Northrop Grumman X-47BNorthrop Grumman X-47B بر روی عرشه ناوهواپیمابرنیروی دریایی معتقد است با استفاده وسیع از تکنولوژی های جدید و تجهزیات مدرن, میتواند تعداد خدمه مورد نیاز و هزینه عملیاتی ناوهای هواپیمابر را در آینده نزدیک بطور چشمگیر کاهش دهد. اصلی ترین قابلیت شناسایی ناوهای جدید کلاس Ford را میتوان در محل نصب و ابعاد دکل جدید فرماندهی بر روی عرشه جستجو نمود. این دکل که از آن با نام "جزیره یا Island" یاد میشود, به نسبت نسل پیشین Nimitz دارای ابعاد کوچکتر و موقعیتی عقبتر برخوردار است و این امر به جابجایی و تحرک راحت تر هواپیماها کمک بسزایی مینماید. انتظار میرود کلاس Ford توانایی حفظ و سرویس دهی به 160 سورتی پرواز در روز و برای بیش از 30 روز با قابلیت افزایش تا 270 سورتی در شرایط بحرانی را دارا باشد, اما Michael Gilmore به عنوان مدیر تست عملیاتی این پروژه با طرح انتقاد نسبت به اعداد فوق, معتقد است این میزان نمیتواند به حقیقت نزدیک باشد و احتمالا" مشابه ناوهای Nimitz همان میزان 120 الی 240 سورتی پرواز در طول روز قابل قبولتر است.  طراحی جدید دکل فرماندهی در کلاس Gerald R. Fordطراحی و توسعه: ناوهای هواپیمابر کلاس Nimitz به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از قدرت استراتژیک ایالات متحده محسوب میگردند. ظرفیت جابجایی این کلاس بیش از 100.000 تن در حالت Full Load و سریعترین سرعت آن معادل 30 گره دریایی تعیین گردیده است و این در حالیست که Nimitz تا 90 روز میتواند بدون اتکا به منابع تغذیه خارجی, در حالت عملیاتی باقی بماند و هواپیماهای جنگنده خود را تا اهدافی با فواصل هزاران کیلومتر پشتیبانی نماید. بیشترین استمرار عملیاتی این کلاس توسط ناو هواپیمابر USS Theodore Roosevelt و در جریان عملیات "آزادی پایدار" (Operation Enduring Freedom یا OEF کلید واژه اختصاصی دولت ایالات متحده برای حمله به افغانستان) با 159 روز عملیات بی وقفه و بدون نیاز به پهلوگیری و سوختگیری مجدد به وقوع پیوست. این کلاس در طول عمر خود شاهد بکارگیری تکنولوژی های جدیدی بسیار زیادی بود که در مقاطع زمانی مختلف بر روی آن نصب و یکپارچه سازی گردیدند. با اینحال به رغم پیشرفت های جدید تکنولوژیک, توانایی نیروی دریایی در بکارگیری بیشتر از این موارد کاهش یافته است و دلیل این امر را میتوان در بستر رو به پایان این نسل جستجو نمود. بزرگترین مشکلات کلاس Nimitz را میتواند در مواردی همچون محدودیت ژنراتورهای تامین برق و افزایش وزن کلی کشتی در اثر ارتقا سیستم محرکه و همچنین اصطکاک و خوردگی قسمت های مرتبط با مرکز ثقل در جهت حفظ تعادل کلی بررسی نمود. با وجود این محدودیت ها, موضوعی در ذهن نیروی دریایی آمریکا پدیدار گشت که همانا ساخت بستری جدید برای غلبه بر محدودیت های پیشین بود و حاصل این تفکر ابتدا در CVN-21 خلاصه و نهایتا" منجر به طراحی و تولید CVN-78 یا کلاس Gerald R. Ford گردید. بهبودهای جدید عمدتا" با بکارگیری از تکنولوژی های توسعه یافته و طراحی کارآمدتر حاصل گردیده اند. شاخصترین تغییرات طراحی نسل جدید شامل مواردی همچون: عرشه پروازی بزرگتر, بهبود تسلیحات و مواد ساخت اولیه, بهره گیری از راکتور اتمی و نیروگاه جدید با تعداد خدمه کمتر جهت عملیات و نگهداری و همچنین دکل فرماندهی کوچکتر و نصب شده در موقعیتی عقبتر میگردند. همچنین پیشرفت های فناوری در زمینه الکترومغناطیس نیز به کمک نسل جدید ناوهای هواپیمابر ایالات متحده شتافته و نتیجه آن در طراحی و بکارگیری از سیستم پرتاب مغناطیسی هواپیما (Electromagnetic Aircraft Launch System) و غلاب نگهدارنده پیشرفته فرود (Advanced Arresting Gear یا AAG) خلاصه گردیده. سیستم جنگ یکپارچه و سیستم دفاعی کشتی نیز دستخوش ارتقا و بهبودهای متعدد قرار گرفته اند تا بتوانند در قبال تهدیدات جدید و پوشش اهداف نظامی آینده آمریکا تاثیرپذیری بیشتری داشته باشند. همچنین رادار جدید DBR با پوشش 2 باند S و X بطور همزمان و در غالب یک سیستم, جهشی عظیم در نسل جدید الکترونیک نظامی محسوب میگردد. Ford با طراحی جدید شاهد 25% افزایش سورتی های پروازی, 300% افزایش ظرفیت تولید نیروی برق, افزایش قابلیت های عملیاتی و بهبود کیفی در طول عمر بوده است. پیش نیازهای افزایش ظرفیت و توانایی انجام 160 سورتی پرواز در روز و قابل افزایش تا سقف 270 مورد در شرایط بحرانی, منجر به اعمال تغییراتی در طراحی عرشه پروازی گردیده اند که نهایتا" میتوانند تعداد دفعات پرتاب هواپیما را نسبت به نسل قبل افزایش دهند. عرشه پرواز (Flight Deck):تغییرات وسیع در عرشه پروازی به عنوان عمده ترین تفاوت های ظاهری بین 2 کلاس Nimitz و Gerald R. Ford تلقی میشوند. چندین بخش از عرشه پروازی کلاس Nimitz دستخوش تغییرات گردیده اند که حاصل آنها در بهبود هندلینگ هواپیماها, افزایش ظرفیت و تسریع پروازها خلاصه گردیده است. غلاب پرتاب کننده شماره 4 در کلاس Nimitz به دلیل کمبود فضای ایمن میان نوک بال و لبه های عرشه پرواز توانایی پرتاب هواپیماهای کاملا" مسلح را ندارد. اما در CVN-78 هیچ محدودیتی برای استفاده یکسان از هر 4 غلاب پرتاب کننده وجود نداشته و چیدمان آنها همچنان به سبک پیشین و معادل 2 غلاب در دماغه (Bow) و 2 غلاب در لبه میانی (Waist) میباشد. با اینحال تعداد آسانسورهای انتقال دهنده هواپیما از عرشه تحتانی به عرشه فوقانی از 4 به 3 دستگاه کاهش یافته است. مجموع تغییرات عرشه پرواز به منظور دستیابی به حداکثر توانایی انجام سورتی های هوایی اعمال گردیده اند. همچنین مسیر انتقال تسلیحات بر روی عرشه به سمت هواپیماهای آماده تجهیز, مجددا" مورد بازنگری قرار گرفته و این امر موجب کاهش زمان مسلح نمودن هواپیماها میگردد و برآیند کلی آن در افزایش توانایی رزمی و پاسخ متقابل سریعتر به دشمن خلاصه میشود.یکی دیگر از تغییرات عمده این بخش در طراحی جدید دکل فرماندهی (جزیره) و ابعاد کوچکتر آن و موقعیت عقبتر نسبت به نسل پیشین دیده میشود. این تغییر موقعیت, شکل ظاهری کلاس جدید را به نسل های پیشین نزدیکتر میکند و این جابجایی باعث افزایش فضای مفید برای تسریع امور تسلیح جنگنده ها و سوختگیری آنها شده است. این موضوع حتی باعث کاهش دفعات جایجایی هواپیماها پس از هر نشست و پیش از هر برخاست میشود و کاهش کلی حرکت هواپیما بر روی عرشه مساوی است با کاهش استفاده غیر بهینه از نیروی انسانی. یکی دیگر از مزایای این امر همان دسترسی آسانتر افسران قرمز پوش مسئول تسلیحات به مهمات و هواپیماهای پارک شده میباشد و این مورد نیز موجب افزایش ضریب بهره وری و توانایی عملیاتی این کلاس نسبت به Nimitz میگردد و این در حالیست که مجموع خدمه آن کمتر از نسل قبل میباشند. در ناوهای هواپیمابر Nimitz زمان آماده سازی هواپیما پس از نشست تا پیش از برخاست مستقیما" به زمان بارگذاری تسلیحات و سوختگیری آن مرتبط است. به همین جهت برای به حداقل رساندن این زمان, مهمات از انبار اصلی به وسیله آسانسورهای مخصوص و موتورهای خطی با ظرفیت بالا به عرشه فوقانی و محدوده مرکزی بارگذاری تسلیحات منتقل میشوند. مسیر جدید حرکت تسلیحات بر روس عرشه به گونه ای تعبیه شده است که اختلالی در رفت و آمد هواپیماها ایجاد نمیکند و این امر باعث کاهش ترافیک در آشیانه و بر روی عرشه میگردد.Island پیش از نصب بر روی عرشه CVN-78تولید نیرو (Power Generation):نیروگاه اصلی و مولد برق کلاس Nimitz برای اولین بار در سال 1960 میلادی طراحی شد. طبیعتا" ظرفیت تکنولوژی آن زمان در قیاس با تکنولوژی های مدرن فعلی, به مقدار بسیار کمتری برق و انرژی الکتریکی نیاز داشت. فناوری های جدید و افزوده شده به کلاس Nimitz موجب گسترش تقاضای تولید برق گردید. افزایش توانمندی های نیروی دریایی ایالات متحده در بهره گیری از تکنولوژی های روز و جدید در ناوگان خود باعث میشود همواره نیاز بیشتری به تولید برق در این حیطه احساس شود. بر همین اساس راکتور اتمی و جدید A1B بر روی Gerald R. Ford علارغم ابعاد کوچکتر, با استفاده از طراحی کارآمدتر میتواند قدرتی بیش از 3 برابر راکتورهای قدیمی A4W بر روی کلاس Nimitz تولید نماید. نوسازی ساز و کار تولید قدرت در این نسل از راکتورهای اتمی منجر به افزایش تراکم انرژی در هسته راکتور گردیده است و این مهم در کاهش قدرت اتلافی جهت انتقال نیرو تاثیر بسزایی دارد. ساختمان ساده تر و استفاده وسیع تر از نمایشگرها و تجهیزات کنترل الکترونیکی مدرن به عنوان یکی دیگر از مزایای این نسل از راکتورهای اتمی محسوب میگردند. مجموع این تغییرات منجر به کاهش دو سوم از زمان مورد نیاز جهت نظارت بر سیستم و همچنین تعمیر و نگهداری آن گردیده است. (نگارنده: Watchstanding در علوم دریایی به وظیفه افراد متخصصی تلقی میشود که بر روی عملکرد سیستم های مختلف شناور اعم از نظامی و فنی نظارت کامل دارند. دیدبانی نیز یکی از زیرمجموعه های این بخش میباشد) طراحی راکتور A1Bتولید نیروی بیشتر به عنوان یکی از اجزای کلیدی سیستم جنگ آوری یکپارچه (Integrated Warfare System به عنوان سرشاخه اصلی سیستم های جنگ الکترونیک در نسل جدید شناورهای ایالات متحده) محسوب میشود. مهندسین در ساخت این ناوهواپیمابر مراحل بسیار زیادی را طی نموده اند تا مطمئن شوند تمام تکتولوژی های پیش بینی نشده در آینده توانایی نسب بر روی کلاس Gerald R. Ford را دارند. این کلاس به عنوان یکی از اجزای جدایی ناپذیر نیروی دریایی ایالات متحده تا 90 سال آینده (2105 میلادی) محسوب میگردد. یکی از درس های آموخته شده در خصوص بقا و موفقیت یک شناور در طول یک قرن, انعطاف پذیری و پیش بینی قدرتمند مهندسان در بدو طراحی میباشد. به عنوان مثال یکپارچه سازی تکنولوژی های جدید بدون کسب عواقب منفی بر روی کلاس Nimitz بسیار دشوار بود. قطعا" یکی از رازهای موفقیت Gerald R. Ford برای بقا در طول قرن آینده در توانایی یکپارچه سازی تکنولوژی و سیستم های جدیدتر بر روی آن است. Integrated Warfare System Centerسیستم پرتاب و فرود (Launch and Landing Systems): ناوهای هواپیمابر کلاس Nimitz از سیستم پرتاب کننده بخاری استفاده مینمودند که برای اولین بار در سال 1950 توسعه یافتند و در طول این مدت نیز بسیار قابل اطمینان بودند. در طول بیش از 50 سال حداقل یکی از 4 غلاب پرتاب کننده هر ناوهواپیمابر, توانایی پرتاب هواپیما در 99.5 درصد از زمان را دارا بوده است. با اینحال برخی اشکالات در این سیستم وجود دارند. یکی از اصلی ترین مشکلات, عملکرد سیستم بدون "کنترل بازخورد" میباشد (Feedback Control یا "نظریه کنترل" شاخه ای میان ‌رشته‌ای از علوم مهندسی و ریاضیات است که به رفتار سیستم‌های دینامیکی دارای ورودی می پردازد). بدون استفاده از این امکان, سیستم اغلبا" ناپایداری های فراوانی را حین پرتاب هواپیما اعمال مینماید که در دراز مدت میتوانند منجر به کاهش عمر و صدمه به سازه ناو گردند. سیستم بخار با تاسیسات نسبتا" عظیم و درصد ناکارآمدی بین 4 الی 6 درصد دارای کنترل نه چندان ساده میباشد. نصب EMALS بر روی عرشه CVN-78مشکلات کنترل با محدودیت وزن در تعیین میزان حداقلی و حداکثری در ارتباط مستقیم است. حداقل وزن قابل پرتاب با استفاده از این سیستم بیشتر از وزن تمام هواپیماهای بدون سرنشین میباشد. عدم توانایی پرتاب نسل جدید هواپیماهای بدون سرنشین نیروی دریایی ایالات متحده به منزله پایان عمر مفید این سیستم پیش از ورد این نسل میباشد. اما سیستم پرتاب هواپیمای الکترومغناطیسی (Electromagnetic Aircraft Launch System یا EMALS) راه حلی برای تمام این مشکلات است. یک سیستم الکترومغناطیسی در مقایسه با سیستم های بخار بسیار کارآمدتر, کوچکتر, سبک تر, قوی تر و آسانتر در جهت کنترل میباشد. افزایش قابلیت کنترل به این معناسیت که EMALS میتواند هر 2 گروه هواپیماهای سبک و سنگین را بطور یکسان پرتاب نماید و این قابلیتی میباشد که غلاب های پرتاب بخاری فاقد آن بودند. همچنین استفاده از نیروی کنترل شده منجر به کاهش تنش های وارده به سازه میگردد که برآیند آن نیز در کاهش تعمیرات و افزایش عمر هواگرد خلاصه میشود. متاسفانه محدودیت انرژی در کلاس Nimitz باعث میشود تا نصب و راه اندازی نسل فعلی EMALS بر روی آن غیر ممکن شود. Electromagnetic Aircraft Launch Systemاز نیروی الکترومغناطیس در سیستم جدید "غلاب نگه دارنده پیشرفته" (Advanced Arresting Gear یا AAG) نیز استفاده شده است. سیستم فعلی برای کاهش سرعت و متوقف نمودن هواپیما پس از فرود متکی بر انرژی هیدرولیک میباشد. در حالیکه این سیستم در طول 50 سال خدمت, تاثیرپذیری بسیار بالایی از خود به نمایش گذاشته است, اما AAG معرف برخی بهبودهای جدیدتر میباشد. سیستم فعلی قادر به متوقف نمودن پهپادها بدون آسیب رساندن به سازه آنها در اثر وارد آوردن تنش سنگین نمیباشد. هرچند این موضوع به معنای آسیب 100 درصدی پس از هر پرواز نمیباشد اما قطعا" این تنش های غیر متعارف در عملکرد صحیح پهپادها بی تاثیر نخواهند بود. هواپیماهای بدون سرنیشین فاقد جرم لازم برای به حرکت در آوردن پیستون عظیم هیدرولیکی که برای متوقف نمودن هواپیماهای سنگین مورد استفاده قرار میگیرد میباشند. اما با استفاده از نیروی الکترومغناطیس, جذب انرژی فرود توسط یک موتور Turbo-Electric انجام میشود. این باعث میشود تا فرودی نرم را تجربه نمائیم و طبیعتا" شوک وارده به سازه نیز کاهش میابد. حتی اگر این سیستم از لحاظ ظاهری بر روی عرشه پرواز مشابه نسل پیشین خودش به نظر برسد, بازهم دارای انعطاف پذیری بیشتر, امنیت و اطمینان پذیری بالاتر, خدمات و همچنین تعمیر و نگهداری کمتر است. Advanced Arresting Gearحسگرها (Sensors): یکی دیگر از افزونه های جدید کلاس Gerald R. Ford سیستم رادار یکپارچه جستجو و رهگیری آن میباشد. این رادار جدید در حال توسعه برای نصب بر روی هر 2 نسل ناوهای موشک انداز کلاس Zumwalt و هواپیمابر کلاس Ford میباشد. همچنین ابعاد دکل فرماندهی را میتوان با تعویض 6 الی 10 آنتن مجزا با یک رادار 6 وجهی کوچکتر نمود. سیستم DBR (مخفف Dual Band Radar یا همان "رادار 2 باند") در این نسل با ترکیب رادار چند منظوره AN/SPY-3 بر روی باند X و رادار جستجوی حجمی بر روی باند S فعالیت میکند. (نگارنده: رادارهای حجمی یا Volume Search که در اختصار VSR نامیده میشوند, نمونه های جدید آرایه فازی و 3 وجهی میباشند که عموما" بر روی 2 باند L و S فعالیت مینمایند و وظیفه آنها جستجو و رهگیری اهداف هوایی در فواصل دور (باند S) و نزدیک (باند L) و همچنین اهداف دارای ارتفاع پروازی بسیار کم با سطح دریا میباشد). رادار DBR در حال تست زمینینمونه باند S این رادار بعدها به دلیل صرفه جویی در هزینه های جاری از پروژه ناوها موشک انداز کلاس Zumwalt حذف گردید و این نسل به دلیل تعاریف عملیاتی خود, صرفا" از نمونه باند L بهره خواهد برد. رادار 3 وجهی باند X وظیفه رهگیری و تشخیص تهدیدات در ارتفاع پایین را بر عهده دارد و این حالیست که رادار 3 وجهی دیگر بر روی باند S اختصاصا" به جستجوی اهداف و رهگیری دقیق آنها با توجه به شرایط آب و هوایی میپردازد. عملکرد همزمان در محدوده 2 فرکانس الکترومغناطیسی در DBR باعث شد تا عنوان اولین سیستم بهره گیرنده از 2 باند فرکانسی هماهنگ و ساطر شده از یک منبع را از آن خود نماید. سیستم جدید فاقد هرگونه آنتن متحرک میباشد و این امر باعث کاهش هزینه های تعمیر و نگهداری و همچنین الزامات خدماتی برای عملیات آن میگردد. Dual Band Radar Antenna ارتقاهای احتمالی (Possible Upgrades):افزودن تکنولوژی های جدید به کلاس Ford موجب افزایش توانایی پرواز و قابلیت های عملیاتی بر روی این نسل گردیده است. بهره گیری از تکنولوژی های جدید دفاعی همچون جنگ افزارهای انرژی هدایت شده (Directed-Energy Weapons یا DEW) نظیر لیزر انرژی آزاد (Free-Electron Laser), زره دینامیکی و سایر سیستم های رهگیری نیازمند تولید انرژی بیشتر هستند. تنها نیمی از ظرفیت تولید انرژی الکتریسیته توسط CVN-78 مورد نیاز تمامی سیستم های فعلی ناو اعم از EMALS و ... میباشد و بر همین اساس این نسل از ناوهای هواپیمابر ایالات متحده دارای ذخایر انرژی کافی برای بکارگیری از تسلیحات لیزری و زره های دینامیکی میباشند و این دقیقا" بر خلاف مشکلات کمبود انرژی در کلاس Nimitz میباشد که بهره گیری از این قبیل تسلیحات را غیر ممکن مینمود. افزودن تکنولوژی های جدید, نیروگاه قدرتمند, طراحی لایه بندی و سیستم های کنترلی بهتر موجب افزایش 25 درصدی نرخ پروازها و کاهش 25 درصدی نیروی انسانی در کلاس Ford نسبت به Nimitz گردیده است. شتابدهنده و مولد لیزر الکترون آزاد Gerald R. Ford مجهز به سیستم مدیریت دفع زباله است. این سامانه تحت عنوان Plasma Arc Waste Destruction System یا PAWDS شناخته میگردد و میتواند تمامی زباله های ارگانیک را با استفاده از گاز پلاسما نابود و تبدیل به سایر انرژی ها و مواد مصرفی همچون الکتریسیته, گازهای مصنوعی و سرباره (یکی از فرآورده های مصنوعی در هنگام گدازش برای تولید آهن) نماید. PAWDS بطور مشترک توسط واحد Carderock از مرکز تسلیحات سطحی نیروی دریایی آمریکا و کمپانی PyroGenesis Canada که در سال 2008 به عنوان پیمانکار ساخت و نصب این سیستم بر روی شناورهای نیروی دریایی انتخاب گردید, تولید میشود. این سیستم کوچک میتواند تمام مواد زاید و زباله های قابل احتراق در کشتی را تبدیل به سایر انرژی های مصرفی نماید. این سیستم در سال 2011 و پس از اخذ تائیدیه نهایی در آزمایشات مقدماتی توسط کارخانه اصلی PyroGenesis واقع در شهر Montreal کانادا, جهت نصب بر روی این شناور به کارخانه کشتی سازی Huntington Ingalls متعلق به کمپانی Newport News در آمریکا منتقل شد. عملکرد کلی مبدل های پلاسماییساخت و تولید (Construction):ساخت اجزای اولیه CVN-78 برای نخستین بار در اوایل سال 2007 میلادی آغاز گردید و طبق برنامه زمان بندی باید تا پایان 2015 تمام شود. این ناو هواپیمابر در کشتی سازی Newport News واقع در ایالت Virginia و کارخانه Huntington Ingalls (پیشتر متعلق به Northrop Grumman) در حال ساخت میباشد. این مجموعه تنها کارخانه کشتی سازی ایالات متحده میباشد که توانایی ساخت ناوهای هواپیمابر اتمی را داراست. در سال 2005 هزینه ساخت هر فروند از این کلاس معادل 8 بیلیون دلار تخمین زده شد که این مبلغ به استثنای 5 بیلیون دلار هزینه های تحقیقاتی بر روی این کلاس میباشد. البته هزینه های تحقیقاتی صرفا" بر روی نمونه اولیه اعمال میگردد و سایر کشتی های تولیدی در آینده شامل آن نمیشوند. گزارش پروژه در سال 2009 مبنی بر هزینه 14 بیلیون دلاری کلاس Ford همراه با تحقیقات بود و هزینه ساخت هر فروند به تنهایی معادل 9 بیلیون دلار تخمین زده شد. همچنین هزینه کلی جهت هر روز عملیات ناوگروه همراه این کلاس معادل 6.5 میلیون دلار برآورد شده است. CVN-78 در حوضچه خشک تاکنون دستور ساخت مجموعا" 3 فروند ناو هواپیمابر از این کلاس صادر شده است, اما در صورت بازنشستگی ناوگان Nimitz و هواپیمابر Enterprise , مجموعا" به 11 فروند ناو هواپیمابر دیگر از کلاس Ford نیاز خواهد بود. با اینحال آخرین فروند از کلاس Nimitz تا پیش از سال 2058 میلادی از رده عملیات خارج نخواهد شد! Robert Gates وزیر دفاع وقت آمریکا در 6 آپریل 2009 و طی یک سخنرانی اعلام نمود که در جهت "پایداری مالی بیشتر" برنامه توسعه و ساخت هر فروند از این کلاس به یک فاز 5 ساله تغییر ماهیت خواهد داد. با این حساب تا سال 2040 میلادی مجموعا" 10 فروند هواپیمابر کلاس Ford تولید میگردد. دفتر اطلاع رسانی دولت آمریکا (Government Accountability Office یا GAO) در یکی از گزارشات سال 2013 خود اعلام نمود که برخی شبهات در تاریخ دقیق تحویل اولین فروند از این کلاس وجود دارد. تا سال 2013 هزینه ساخت به تنهایی معادل 12.8 بیلیون دلار و 22 درصد بیشتر از بودجه سال 2008 اعلام گردید و این در حالی بود که هزینه تحقیق و توسعه تا آن زمان به سقف 4.7 بیلیون دلار رسیده بود. دریادار Jonathan Greenert به عنوان رئیس عملیات نیروی دریایی ایالات متحده برای نخستین بار اعلام داشت CVN-78 احتمالا به دلیل مشکلات تامین بودجه کافی با 2 سال تاخیر و در 2016 میلادی تکمیل خواهد شد.Sorceswww.NNS.HuntingtonIngalls.comwww.Naval-Technology.comwww.TheFordClass.comwww.Military.comترجمه, تالیف و تنظیم: CAPTAIN PILOT